eitaa logo
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
315 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
802 ویدیو
16 فایل
بـسـم ربــ الحـسـیـنــ⁦❥ °•کانال فدایی امام حسینــ⁦°• °کپی:حلالت رفیق هدف چیز دیگس فقط از رمان نه° شروع‌خـ¹²\⁹\¹⁴⁰⁰ـادمی با احترام ورود پسران ممنوع°•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ارتباط با خادم @Helif313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
زاکانی خطاب به پزشکیان: آقای پزشکیان آخر حرفاش گفت نمیتونیم، اگه نمیتونید چرا اومدید برای ریاست جمهوری ثبت نام کردید؟ @hosein_darabi
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
میبیند چجوری حرص منو درمیاره😬
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ زاکانی هم اکنون 😄 🆔 @pedarefetneh | 🆔 @pedarefetneh |
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ طبق گفته پزشکیان، هر مسئولی که در این کشور کار نکند باید مجازات شود، پس حسن روحانی الان باید محاکمه و حتی اعدام شود، چون مردم رو به خاک سیاه نشوند! @pedarefetneh
یه کانال آوردم اصلا .... هیچ جمله ای نمیتونم بگم تا بفهمی چقدر خوبه فقط باید بیای و ببینی چه جوریه😁😉 یه کانال پر از فعالیت های مذهبی و گاندویی. کانالی که رمان های گاندویی داره و دیگه چی بهتر از این؟؟😌 بیا بخشی از رمان رو هم بخون تا بفهمی چه کانالی بهت معرفی کردم . ☘رمان آغوش امن برادر۲☘ __اسلحه رو روی سر محمد گذاشت .یه لحظه قلبم از حرکت ایستاد... _حالا من روی زمین افتاده و بودم و دستام بسته بود و کشیده میشدم روی زمین 😣 __همشون در کسری از ثانیه کشته شدن🖤 ""چیشد که رسول رفت میون اون همه گرگ؟🥲 //این صدای اسلحه (ژ۳)بود😨 ""اسلحه از دستم افتاد و دو زانو روی زمین سقوط کردم 😥 ""چیشد که داوود افتاد رو تخت بیمارستان؟ 💔 **تندتر برو بیمار نبض ندارهههه💔 ~`انگشتر عقیق قشنگی که کلمه (یا حسین )روش حکاکی شده بود🥲 میبینم که دلت میخواد عضو این کانال خوب بشی😁😉 بفرما اینم لینک کانال {ره رو عشق} منظورم همین کانال قشنگ هست🙃 https://eitaa.com/romanFms
هدایت شده از کانال حسین دارابی
زاکانی خطاب به پورمحمدی انقدر چشمت به غرب نباشه، وقتی میتونی در دیپلماسی خارجی موفق باشی که در میدان موفق بوده باشی و در داخل مردم پشتت باشن بنظرم اصرار پورمحمدی به اینکه حرفای روحانی و ظریف رو بزنه اشتباهه
بچه ها 😂یع اشتباهی شده که فک نکنم امشب پارت داشته باشیم چون اشتباهی ادمینومون پارت دوم رو دوباره نوشته بجای اینکه پارت سومو بنویسه 😂😂😂معلوم هست دارم از خنده پاره میشم یانه 😂😂😂😂😂😂😂😂
محمد: رسووول مراقب باش رسول: با صدای محمد سریع ترمز تا اخر فشار دادم محمد: چیکارمیکنی توو ؟ معلوم هست چته؟ داشتی به کشتنمون میدادی رسول: هنوز تو شک بودم و قدرت تکلم نداشتم اروم سری تکون دادم که محمد گفت محمد: پیاده شو خودم میشینم رسول : مراقبم داداش محمد: تن صدامو بردم بالا و گفتم ؛ نشنیدی چی گفتم ؟ گفتم پیاده شو خودم میشینم رسول: بی حرف پیاده شدم که محمد نشست پشت فرمون سرمو به شیشه تیکه دادم و دوباره شروع کردم فکرکردن هزارتا شاید از ذهنم میگذشت . عملم چی میشه؟ اخر پرونده چی میشه؟ من چی میشم؟ همه چی داره سخت میگذره و من هنوز در مرحله دارم نمی‌تونم هستم با دستی که رو شونه‌م نشست از فکر اومدم بیرون محمد: خوبی؟ دارم صدات میزنم چرا جواب نمیدی؟ رسول: تو فکر بودم محمد: داشتی به عملت فکرمیکردی؟ این همه نگرانی برای چیه اخه ان‌شاءالله با این عمل از این همه درد راحت میشی رسول: کاش محمد: حالا نمیخوای به خودت زحمت بدی پیاده بشی؟ رسول: چه زود رسیدیم محمد: برو بچه گزارشات کامل کن بیار اتاقم رسول: چشم . سریع رفتم بالا و بی توجه به بقیه نشستم پشت میز و کارم شروع کردم امروز اصلا رو مود نبودم
خب کوفت که چی این کارا ؟