یک طرف حضرت شاه و طرفی حضرت ماهـ
گردش دیده و سر، هر دو مجدد زیباستـ
گر ندانی به کدامین حرم اول برویـ
گر بمانی وسط این دو، برادر زیباستـ
همه شب تا به سحر
خواب حرم می بینم…
از غم دوری بین الحرمین
غمگینم…
کربلای تو مرا
شهره ی شهرم کرده…
کاش یکبار شده
کنج حرم بنشینم…
خدایا...
دراین شب تو رامهربانیت قسمـ...
دلهاى گرفته را شاد..
ودست هاى نیازمند رابى نیازگردانـ...
وقلبى نورانى،تنى سالمـ...
زندگى ارامـ...
نصیب دوستانم بگردانـ…
شب خوش