🖌خاطرات ۱۳ قسمتی پیاده روی اربعین ۹۸ با عنوان #عمودهای_عاشقی به قلم #نصرالله_شفیعی
#حسینیـــہ_مجـــازے
#ما_ملت_امام_حسینیم
@Fahma_KanoonTaha
کانون طه آبپخش
🚩 #عمودهای_عاشقی (روایتی کوتاه از پیادهروی اربعین در مهرماه ۹۸) نصرالله شفیعی
#بخش_اول
دوشنبه ۱۵ مهرماه سفر را آغاز کردیم. از بوشهر به آبپخش رفتیم تا از آنجا به اتفاق برادرزادهام راهی سفر شویم. نماز را در منزل برادرم مرحوم حاج غلامحسین که هفته گذشته با ما خداحافظی ناگهانی کرده بود خواندیم. بهاتفاق همسر و فرزندم محمد و زینب برادرزادهام راهی شلمچه شدیم. حدود ساعت یک و نیم شب بود که به شلمچه رسیدیم. ساعت سه و نیم صبح با اتوبوس و با کرایه هر نفر ۱۵۰ هزار تومان راهی نجف اشرف شدیم.
سهشنبه ۱۶ مهرماه: ساعت یک و نیم بعدازظهر به نجف اشرف رسیدیم. بعدازظهر را تا اقامه نماز مغرب و عشا در حرم امام علی علیهالسلام بودیم. عرض ارادت و زیارت امام علی علیهالسلام توفیقی بود که در آن روز سرشار از معنویت نصیبم گردید. در کنار ضریح نشسته بودم جوانی از اهالی یزد که از مصادیق رویشهای انقلاب بود کنارم بود. سر صحبت را راجع به مسائل مختلف باز کرد. گویا تشنهی شنیدن بود و من نیز چون او را مخاطب خوبی یافتم بسیار برایش از مسائل مختلف حرف زدم. شب را در موکب استان هرمزگان و در جمع کاروانیان قشم سپری کردیم.
چهارشنبه ۱۷ مهرماه همچنان در شهر نجف در کنار مرقد ملکوتی مولا امام علی علیهالسلام در صحن حضرت فاطمه زهرا(س) قرار داریم. شلوغی فوقالعاده است. بهگونهای که حتی راه رفتن بین جمعیت را نیز سخت کرده است. صبح ساعت ۳ صبح به حرم رفتم. به خیال اینکه در نیمههای شب حرم خلوت است. ولی فهمیدم که عاشقان زمان نمیشناسند. خدا را شکر حال خوبی داشتم. اصلاً در تخیلم نمیگنجید که زمانی فرا برسد که بتوانم نماز صبح را در جوار مرقد امام علی علیهالسلام بزرگترین اسطورهی تاریخ و مظهر عبادت و بندگی و عرفان و شجاعت و مردمدوستی بخوانم. آنچه در نمازم بر آن تأکید داشتم این بود که من آمدهام و خودم را بهپای امام عزیز انداختهام که برای آمرزش گناهانم واسطهی بین من و خدا شود. احساس میکردم امام آنقدر مهربان است که خواسته من را اجابت خواهد کرد. چقدر زیبا و دل ربا بود نمازخواندن در کنار ضریح مطهر. نماز که تمام گردید از خلوتی اطراف ضریح که هنگام نماز ایجادشده بود استفاده کردم و از خیر تسبیحات حضرت زهرا و تعقیبات نماز صبح گذاشتم و خود را بهسرعت به ضریح رساندم. توانستم دستان گناهکار خود را به ضریح برسانم. ضریح را بوسیدم تا ارادتم را به مولا و سرور عزیزم رسانده باشم.