🖤 (داغ ناگهان)
شبی که نور زلال تو در جهان گم شد
سپیده جامه سیه کرد و ناگهان گم شد
ستاره خون شد و از چشم آسمان افتاد
فلک ز جلوه فرو ماند و کهکشان گم شد
به باغ سبز فلک مهر و ماه پژمردند
زمین به سر زد و لبخند آسمان گم شد
دوباره شب شد و در ازدحام تاریکی
صدای روشن خورشید مهربان گم شد
پس از تو پرسش رفتن بدون پاسخ ماند
به ذهن جاده تکاپوی کاروان گم شد
بهار ، صید خزان گشت و باغ گل پژمرد
شبی که خنده شیرین باغبان گم شد
ترانه از لب معصوم یاکریم افتاد
نسیم معجزه گل ز بوستان گم شد
شکست قلب صبور فرشتگان از غم
شبی که قبله توحید عاشقان گم شد
رسید حضـرت روحالامین و بر سر زد
کشید صیحه ز دل ، گفت : بوی جان گم شد
نشست بغض خدا در گلوی ابراهیم
شبی که کعبه جان ، قبله جهان گم شد
غرور کعبه از این داغ ناگهان پاشید
نماز و قبله و سجاده و اذان گم شد
(ستارهای بدرخشید و . . .) تسلیت ای عشق !
ز چشم زخم شب فتنه ناگهان گم شد
به عزم وصف تو دل تا که از میان برخاست
قلم واژه فرو رفت و ناگهان گم شد
به هفت شهر جمالِ تو ای دلیل عشق !
شبیه حضرت عطار ، میتوان گم شد
به زیر تیغ غمت ، در گلوی مجنونم
ز شوق وصل تو فریاد الامان گم شد
از آن دمی که دلم خوشنشین داغت شد
به مرگ خنده زد و از غم جهان گم شد . . .
#فجر
🥀 یکم شهریور ماه ، سالروز شهادت مرد پولادین انقلاب ، سید اسدالله لاجوردی به دست منافقین کوردل گرامی باد . . .
شادی روح و علو درجات این شهید بزرگوار ، یک فاتحه و سه صلوات عنایت بفرمائید .
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم