نرسد اگر به علی کسی به کجا رود؟ به کجا رسد؟
به خدا قسم که اگر کسی به علی رسد، به خدا رسد
سوی انبیا، سوی اولیا، ز طریق حُبّ و ولا بیا
که به جایی ار برسد کسی، ز طریق حُبّ و ولا رسد
ز ره طلب به ولی برس، ز ره ولی به علی برس
که به خضر تا نرسد کسی، نتوان به آب بقا رسد
ز دَرِ علی به در دگر، تو نرو، که می ندهد ثمر
نرسد کسی به علی اگر، به هدر رود، به هبا رسد
شاعر: مفتون همدانی
#شعر
@FarsMaaref
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این ذکر را ۵بار بخوان تا خدا حافظت شود
@FarsMaaref
4.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی شهید بهشتی به حامد بهداد درس زندگی داد
@FarsMaaref
3.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استاد فاطمینیا: جوانان! خودتان را ارزان نفروشید
@FarsMaaref
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نمازی که هم برایمان برکت فراوان میآورد هم باران!
@FarsMaaref
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بچههایتان را سیراب از شنیدهشدن کنید
@FarsMaaref
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله
هر آنکه پیرهن مهر تو به تن نکند
به صد کفن اگر آید به حشر عریان است
@FarsMaaref
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دعای باران
🔹هر روز دعای ۱۹ صحیفهٔ سجادیه را بخوانیم.
@FarsMaaref
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر قبل ظهور یاری نکنی، همراهی با امام زمان(عج) پس از ظهور معنایی ندارد
@FarsMaaref
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دهکدهٔ شیعه در فرانسه
🔹در ۲۰۰ کیلومتری پاریس دهکدهای بهنام Condé lès Herpy هست که اهالی آن اصالتا فرانسوی و مسلمان هستند.
🔹ساکنان این روستا مذهب شیعهٔ ۱۲ امامی دارند و معتقد به ظهور امام زمان(عج) هستند.
@FarsMaaref
مستجابالدعوهای که غلام امام سجاد(ع) بود
🔹سعید بن مسیب میگوید در زمان خشکسالی، غلام سیاهی را دیدم که بر فراز تپهای مشغول دعا بود. هنوز دعایش تمام نشده بود که ابری آمد و بارانی شدید بارید. به قدرى باران آمد که ما گمان کردیم غرق خواهیم شد. شگفتزده این غلام را دنبال کردم تا دیدم وارد خانۀ امام سجاد(ع) شد.
🔹سعید از امام خواست تا آن غلام را به او بفروشد. کرم زینالعابدین(ع) را ببینید که فرمود همۀ غلامهایى را که در خانه هستند به سعید بدهند. سرپرست غلامان افراد را آورد اما فرد مورد نظر در میانشان نبود. سرانجام نگهبان خانه را آوردند و مشخص شد همان غلام دعاخوان است.
🔹وقتی امام او را به سعید بخشید غلام گفت: «چرا بین من و مولایم جدایى انداختى؟» سعید نیز گفت: بهخاطر آن معجزهای که از تو دیدم.
🔹غلام دست خود را با تضرّع و زارى بلند کرد و گفت: اى خدا اگر ما بین من و تو رازى بوده که آن را فاش کردى الان مرا قبض روح کن. امام و حاضران در مجلس گریستند، من هم با چشم اشکبار خارج شدم.
🔹همینکه به منزل خود رسیدم پیغامرسان امام نزد من آمد و گفت: اگر میخواهى در تشییع جنازۀ آن غلام سیاه شرکت کنی بیا.
@FarsMaaref