May 11
بنام آنکه خداوند جهان است
که هم بخشنده و هم مهربان است
#اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀
@fatemi84
رهبر من نور چشمان من است
عشق او آیین و ایمان من است
#اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀
@fatemi84
پس مانده های فتنه 88 🙈🙈🙈
#شعر_جدید #روز_بصیرت ✍✊👊
بسم الله الرحمن الرحیم
آنان که گرد حلقه باطل بگشتند
پس مانده های فتنه هشتاد و هشتند
با رنگ سبزی از ریا خطی نوشتند
از خط قرمزهای اسلامی گذشتند
ضد نظام مردمی طغیان نمودند
هم پیروی از فتنه شیطان نمودند
آمالشان بیچاره ها گرد هوا شد
چون خطشان از انقلابیون جدا شد
چون راهشان را با ولایت کج نمودند
با مردم و با رهبری هم لج نمودند
آنان که سبز جلبک قورباغه بودند
اندر پیِ «پی کردن» یک ناقه بودند
رهبر ز دلسوزی بفرمودی نصیحت
اما جواب آن منافق ها لجاجت !
تا روز عاشورا که ملت در عزا شد
ماهیت آنها به مردم برملا شد
تا پیش از این شال مقدس بسته بودند
مردم از این رنگ ریایی خسته بودند
وقتی دل مردم پر از یاد خدا شد
آن نقشه دشمن همه باد هوا شد
دیگر تحمل بر جسارت ها نکردند
یا نه ، تحمل بر خیانت ها نکردند
روز نه دی آمدند اندر خیابان
بهر دفاع از انقلاب خود شتابان
از رهبر و اسلام و از راه ولایت
از جان و از دل جملگی کردند حمایت
با غیرت دینی و خشم انقلابی
بر فتنه جویان پاسخی دادند حسابی
آن فتنه جویان را بجای خود نشاندند
آشوبگر ها را تمام از صحنه راندند
دیگر مشخص شد صفوف مرد و نامرد
آن اغتشاش سبز شد خاموش و هم سرد!
حمیدرضا فاطمی – نهم دی ماه 1392
همه مطالب و اشعار در مورد: انتخابات و فتنه سبز و فتنه گران 88 در وبلاگ:
#اشعار_فاطمی 🌺🍀🌼
🆔 @fatemi84
fatemi84.blogfa.com
📋توبه نامه ای برای حامیان فتنه ❎
ای دریغا سالها از حق چه دور افتاده ام
کاروان حق برفت من از ستور افتاده ام
فتنه گرها آنقدر در گوش من وز وز کنان
چون شیاطین یاوه گفتند، کر و کور افتاده ام
رهبری گفتا که این دسته منافق پیشه اند
چشم و گوشم بسته بود از کوه نور افتاده ام
ای دریغا سالها عمری که کردم شد تباه
حامی باطل شدم اندر تنور افتاده ام
راستش ای دوستان در فتنه هشتاد وهشت
با سیاسی کاری و با حرف زور افتاده ام
خواب دیدم یک شبی در چاه ویل و آتشم
در عذاب حق گرفتارم به گور افتاده ام
چون شدم بیدار با وحشت دلم لرزید و من
توبه کردم یا علی گفتم صبور افتاده ام
ای شهیدان ، اهل ایمان ، رهبر آزاده ام
از شما شرمنده ام من از غرور افتاده ام
شاعران گفتند که این راهت به سوی کعبه نیست
سمت کُفرستان برفتم از شعور افتاده ام
آن خبرهایی که می گفتیم کلاً شد دروغ !
من به دنبال بسی فرد شرور افتاده ام
من پشیمانم پشیمان از همه نادانیم
شکر حق گویم که در وادی نور افتاده ام
🌚🌑🌒🌓🌔🌕🌝💡💡💡
حمیدرضا فاطمی- یکشنبه 1394/4/21
همه مطالب و اشعار در مورد:
فتنه سبز و فتنه گران 88 در وبلاگ:
#اشعار_فاطمی 🌺🍀🌼
🆔 @fatemi84
🌍 fatemi84.blogfa.com
ولادت با سعادت حضرت زینب کبری (س) بر همه مدافعین حرم و خانواده های رزمندگان و شهدای مدافع حرم مبارک باد 🌺🍀🌼
#اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀
@fatemi84
چون در مورد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها ) شعری نداشتم و از طرفی دوست داشتم مطلبی راجع به آن بانوی بزرگوار در وبلاگم قرار دهم لذا شعری از شاعر بزرگوار جناب آقای -- عباس رسولی -- برگزیدم.
عذر شعر نگفتن امثال مرا هم ایشان در بیت اول آورده است !
طبع می خواهد كه وصف زینب كبرى كند
لیك، قطره كى تواند صحبت از دریا كند؟
توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است
مرغ بى پَر چون سفر بر عرصه عُنقا كند؟
نطق گویا عاجز است از شرح و ذكر وصف او
كى تواند خامه مدح آن ملك سیما كند؟
جد پاكش مصطفى، باب كبارش مرتضاست
مادرش زهرا كه مدحش ایزد یكتا كند
چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یكى
ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى كند
در شهامت بود وارث بر على مرتضى
همت والاى او تفسیر «كرمنا» كند
دختر زهرا كه در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا كند
در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن
در عبادت پیروى از مادرش زهرا كند
دّر دریاى عفاف و گوهر گنج حیاست
عفتش یاد از حیاى مریم عذرا كند
گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا كند
گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها كند
گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم
از ته دل ناله و فریاد و واویلا كند
گاه هم گیرد ز دست دختران بى پناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا كند
كیست چون زینب كسى كو در دیار كربلا
ناله جانسوز او تاثیر در دلها كند؟
كیست چون زینب كه با یك جلوه از نور رُخش
رخنه ها در قلب موسى، در دل سینا كند؟
Fatemi84.blogfa.com
طبع مىخواهد كه وصف زینب كبرى كند
چون در مورد حضرت زینب کبری (سلام الله علیها ) شعری نداشتم و از طرفی دوست داشتم مطلبی راجع به آن بانوی بزرگوار در وبلاگم قرار دهم لذا شعری از شاعر بزرگوار جناب آقای -- عباس رسولی -- برگزیدم .
عذر شعر نگفتن امثال مرا هم ایشان در بیت اول آورده است !
طبع مىخواهد كه وصف زینب كبرى كند
لیك، قطره كى تواند صحبت از دریا كند؟
توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده است
مرغ بى پَر چون سفر بر عرصه عُنقا كند؟
نطق گویا عاجز است از شرح و ذكر وصف او
كى تواند خامه مدح آن ملك سیما كند؟
جد پاكش مصطفى، باب كبارش مرتضاست
مادرش زهرا كه مدحش ایزد یكتا كند
چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یكى
ناز بر موسى بن عمران، فخر بر عیسى كند
در شهامت بود وارث بر على مرتضى
همت والاى او تفسیر «كرمنا» كند
دختر زهرا كه در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبى در جهان ایفا كند
در شجاعت چون حسین و در صبورى چون حسن
در عبادت پیروى از مادرش زهرا كند
دّر دریاى عفاف و گوهر گنج حیاست
عفتش یاد از حیاى مریم عذرا كند
گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا كند
گاه دلدارى دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجوئى ز آل و عترت طاها كند
گاه آید بر سر نعش برادر از خِیم
از ته دل ناله و فریاد و واویلا كند
گاه هم گیرد ز دست دختران بى پناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا كند
كیست چون زینب كسى كو در دیار كربلا
ناله جانسوز او تاثیر در دلها كند؟
كیست چون زینب كه با یك جلوه از نور رُخش
رخنهها در قلب موسى، در دل سینا كند؟
كیست چون زینب كه در راه رواج دین حق
مو به مو برنامه دین خدا اجرا كند؟
كیست چون زینب كسى كو در ره دین خدا
در جهان دار و ندار خویشتن اهدا كند؟
كیست چون زینب كسى كو با اسیرى خودش
خون پاك كشتگان كربلا احیا كند؟
كیست چون زینب كه با تدبیر مظلومانهاش
دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا كند؟
كیست چون زینب كسى كو در میان دشمنان
چون على مرتضى در نطق خود غوغا كند؟
كیست چون زینب كه در بزم یزید بى حیا
خطبهاى ایراد كرده محشرى برپا كند؟
كیست چون زینب كه او با یك كلام آتشین
تنگ و تاریك این جهان در دیده اعداء كند؟
دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود
كس ندیده شیر را كز روبهان پروا كند
در جهان املاء دین را كرده انشاء مو به مو
كیست چون زینب كه این املاء را انشاء كند؟
پیروى باید كند از دخت زهرا و على
هر كه مىخواهد كه راه دین حق پیدا كند
روز محشر گر به شكوه لب گشاید بى گمان
محشرى دیگر به پا در محشر كبرا كند
دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب
دوستانش هم مقر در سایه طوبا كند
اى «رسولى» غم مدار از گیر و دار روز حشر
دختر زهرا اگر از راه لطف ایما كند
منبع تصویر و شعر : سایت تبیان
#اشعار_فاطمی 🌸🌼🍀
@fatemi84
Fatemi84.blogfa.com