🔺قانون ممنوعیت حجاب در مدارس و موسسات آموزشی یکی از ایالتهای هند باعث اعتراضات فراوانی شده و این چند روز هم فیلمهای مختلفی از درگیری بین ماموران و افراد محجبه منتشر شده.
🔺این چند طرح مرتبط با محدودسازی افراد محجبه توسط هند رو ببینید و با دیگران به اشتراک بگذارید.
🔴عذرخواهی نوشین معراجی از اظهارات حاشیهسازش در جشنواره فجر؛ به اصول دینی در روابط زن و مرد ایمان کامل دارم/ بهخاطر رنجش هممیهنان عزیزم عذرخواهی میکنم
🔸نوشین معراجی، فیلمنامهنویس «نمور»، بابت شائبهها و سوءتفاهمهای پیش آمده پس از انتشار فیلم سخنانش در نشست خبری این فیلم، عذرخواهی کرد.
🔸او نوشت: اینجانب نوشین معراجی به عنوان یک ایرانیِ مقید به دین اسلام و با اطلاع و آگاهی از مناسبات و شرعیات مقدس شیعیان، طبیعی است که جاری شدن خطبه عقد در هنگام ازدواج زوجین را لازم و قطعی میدانم و به آن اعتقاد راسخ دارم.
🔸همانطور که بر مبنای همین اعتقاد و آگاهی خود نیز تجربه شیرین عقد شرعی و رسمی را داشته و بنابراین، سوء برداشت از صحبتهای من، خلاف واقع است و صحبت بنده اشاره به وجود عشق به عنوان یک مکمل در کنار عقد شرعی بوده و به هیچ وجه در رد و تکذیب چنین چیزی سخن به زبان نیاوردم.
#یا_زینب_ڪبرے_س⚜️
عقیلة العرب الگوے عشق و عزٺ ماسٺ
ڪنار مرقد او مڪتب #شهادٺ ماسٺ
بہ این دلیل همیشہ بہ خویش مےبالیم
جوار رحمٺ او مایهٔ سعادٺ ماسٺ
#وفات_حضرت_زینب(س)💔
#تسلیت_باد🥀🏴
47.mp3
3.73M
🇮🇷
📢#صدای_ثامن (۴۸) | بررسی انتشار فایل صوتی فرمانده اسبق سپاه
🍃🌹🍃
🎙 کارشناس: دکتر یدالله جوانی
#روشنگری | #ثامن | #سپاه
🆔 eitaa.com/meyarpb
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍وقتی یوسف نبی (ع) را به کاروانی فروختند، یوسف (ع) را سوار مرکبی کردند و غلامی به نام یلقوس را برای مراقبت از او قرار دادند. وقتی مرکب یوسف از کنار قبرستان آل یعقوب (ع) گذشت٬ یوسفِ کودک، مزار مادرش را دید و سراسیمه خود را از مرکب شتر بر روی قبر مادرش انداخت و زار زار گریست؛ گویی میدانست که دیدار مزار مادرش دوباره نصیبش نخواهد شد.
وقتی یلقوس مرکب یوسف (ع) را خالی دید، در شبِ تاریک دنبال او گشت و او را بر سر مزار مادرش، اشکریزان یافت. سیلی محکمی بر گوش یوسف (ع) نواخت و درد یوسف (ع) را زمانِ وداع بر مزار مادرش٬ چندین برابر ساخت. یوسف پیامبر (ع) او را با چشمانی اشکبار نفرین کرد.
حضرت حق٬ جبرئیل را امر کرد که برو و قافله یوسف را نگه دار. باد شدیدی وزیدن گرفت و زمین لرزید؛ همگان فهمیدند که بهخاطر نفرین یوسف (ع) بود و حساب دست قافله آمد که کودکی که همراه آنهاست کودک خاص و محبوب خداست.
جبرئیل سوال کرد: «خدایا! یوسف (ع) را برادرانش کتک زدند و در چاه انداختند چرا بر آنها چنین خشمگین نشدی؟»
حضرت حق فرمود: «یوسف (ع) را برادرانش که پیامبر زادگان بودند در چاه انداختند؛ اما وقتی فردی غریبه٬ بر صورت عزیز من و فرستاده و پیامبر من سیلی زد، مرا غیرتم اجازه تحمل و صبر چنین حقارت و توهینی را نداد