سبک شناسی هنری به زبان آدمیزاد
🖼 #امپرسیونیسم
Impressionnisme
📌 درست گفتن که "عادت" بدترین درد آدمهاست، حس کمالگرایی و بینهایتطلبی باعث میشه افراد حتی اگر بهترینها رو هم در اختیار داشته باشن بازهم بعد از مدتی بهش عادت کنن، ازش خسته بشن و یه چیز جدید بخوان، فرقی هم نمیکنه اون چیز جدید از چیز فعلیای که دارن بهتر باشه یا بدتر، فقط مهم اینه که جدید باشه!
🏞 بعد از بلوغ و به اوج رسیدن نقاشی کلاسیک در دوران رنسانس کم کم هنرمندان آوانگارد (همون خسته شدهها) دنبال روشهای جدید برای نقاشی بودن، یکی از این روشهای جدید #امپرسیونیسم یا دریافتگرایی بود که از قرن 19 فرانسه شروع شد و علیرغم مخالفتهای ابتدایی رشد کرد تا تونست به عنوان یک مکتب رسمی و پذیرفته شده جای خودش رو باز کنه.
—————
تابلوی امپرسیونیستی "شب پرستاره بر فراز رن" اثر ونسان ونگوک
🎇 توی این سبک محتوا، مفهوم و پیام تابلوی نقاشی جایگاه اصلی رو داره و فرم و نحوه ارائه اون مفهوم، در درجه دوم قرار میگیره.
از این نظر میشه #امپرسیونیسم رو زیرمجموعه هنرهای مفهومی (کانسپچوآل آرت) قرار داد.
امپرسیونیستها سعی کردن قواعد جدیدی برای نقاشی داشته باشن که کاملا با روشهای معمول تفاوت داشته باشه.
بر خلاف نقاشان قبلی خیلی به ظرافت کار اعتقاد نداشتن، مثلا به جای ترکیب رنگها روی پالت🎨 و انتقال رنگ جدید بدست اومده روی بوم، بصورت خالص و نامخلوط از رنگها استفاده و سعی میکردن اگر قرار بر ترکیب رنگی هست خودبخود روی بوم نقاشی شکل بگیره
یا عمدتا از قلمموهای کوچیک و ضخیم استفاده میکردن تا بتونن با ضربات شکسته و محکم حجم بسیار زیادی از رنگ رو روی بوم انتقال بدن، این حجم و غلظت رنگ توی بعضی آثار امپرسیونیستی به حدی میرسه که سایه ایجاد شده از اون خودش بخش مهمی از نقاشی رو شکل میده.
🌅 در کل باید گفت توی این سبک دقت و ظرافت کار یا ترکیببندیهای متعادل خیلی مهم نیست و تاکید روی همون مفهوم و حس (دریافت) بوجود اومده در مخاطب بعد از نگاه به یک اثر امپرسیونیستیه و دقیقا به همین دلیله که محتوا بر فرم پیشی گرفته، و اتفاقا در عصر مدرن هم همگام با کنار زدن قواعد قبلی در تمام شئونات زندگی، سبک نقاشی #امپرسیونسم مورد استقبال ویژهای قرار گرفت و حتی به حوزههایی مثل موسیقی و مجسمهسازی هم وارد شد.
————-
تابلوی امپرسیونیستی "طلوع آفتاب" اثر کلود مونه