eitaa logo
کانال تربیتی گنجینه
3.5هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
768 ویدیو
1.2هزار فایل
@Mm_31312 با عرض پوزش تبادل و تبلیغ نداریم 🌻 (برخی از پیام های کانال توسط ادمین ارسال می شود.)
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال تربیتی گنجینه
📖زندگینامه حضرت معصومه(س) حضرت فاطمه معصومه(س)در روز اول ماه ذی القعده سال صد و هفتاد و سه هجری قمری به دنیا آمد.پدر بزرگوارش حضرت امام موسی کاظم (ع)است و مادر گرامیش «نجمه» نام دارد. @GANJINE313 حضرت معصومه(س)دختری پاک و با ایمان بود که با خاندان وحی زندگی میکرد و در کنار برادر عزیزش حضرت رضا(ع)پرورش مییافت.بیشتر وقتها امام کاظم(ع)نمیتوانست دختر مهربانش را ببیند چون زندانی حاکمان ستمگر بود.در آن زمان خلفای زورگوی بنیعباس که حضرت را مزاحم جنایتهای خود میدیدند،تصمیم گرفتند امام کاظم(ع)را در زندان بیندازند تا ارتباط مردم با او قطع شود و شیعیان نتوانند به امام و پیشوای خود دسترسی پیدا کنند.مدتی را که امام کاظم(ع)در زندان به سر میبردند،حضرت رضا(ع)در غیبت پدر بزرگوار خویش به هدایت و راهنمایی انسانها میپرداخت و سرپرستی خانواده خود را برعهده میگرفت و به جای پدر، به آنان رسیدگی میکرد. @GANJINE313 در آن زمان که دوران کودکی حضرت معصومه(س)بود،حاکمان زورگو،خاندان رسول خدا (ص)را اذیت و آزار میدادند و به آنان ظلم میکردند. حضرت معصومه (س)که دور از پدرگرامیش زندگی میکرد،روز به روز علاقه قلبیاش به حضرت رضا(ع)بیشتر میشد و در حوادث ناگوار به آن حضرت پناه میبرد.آن بزرگوار نیز خواهر پرهیزگارش را بسیار دوست میداشت و مانند پدری دلسوز از او پرستاری میکرد تا جایی که همه خاندان اهل بیت و شیعیان دانستند علاقه این خواهر و برادر به همدیگر بسیار زیاد است.حضرت فاطمه معصومه(س)،ده ساله بود که پدر بزرگوارش با نیرنگ هارون الرشید مسموم شد و به شهادت رسید. پس از شهادت امام کاظم(ع)حضرت رضا(ع)به عنوان هشتمین پیشوای مسلمانان،هدایت و رهبری انسانها را به عهده گرفت. @GANJINE313 در آن هنگام،حضرت معصومه(س)از جان و دل،ولایت و امامت امام رضا(س)را پذیرفت و همواره به برادر خود به عنوان امام و جانشین رسول خدا می نگریست،اطاعت از فرمایشات او را واجب میدانست و در مشکلات و سختیها لحظهای امام رضا(ع)را تنها نمیگذاشت.حضرت معصومه(س)در میان خواهران و برادران خود بیشترین ایمان و اعتقاد را به امام رضا(ع)داشت و به همین دلیل،حضرت معصومه(س)در میان امامزادگان،بالاترین مقام و مرتبه را دارد و در نزد خداوند،بسیار عزیز و محترم است. 🔶🌸🔶🌸🔶 💠 کانال تربیتی 👇 @GANJINE313
🎯 تک برگی ویژه 💠خلاق شو در ---------------------🌸 @GANJINE313 🌸---------------------
🎯 تک برگی ویژه 🚗مسافرت به سمت مشهد مقدس 💠خلاق شو در ---------------------🌸 @GANJINE313 🌸---------------------
🎯 تک برگی ویژه 💠خلاق شو در ---------------------🌸 @GANJINE313 🌸---------------------
کبوتران حرم شماره 23 ویژه دهه کرامت.pdf
2.2M
🌺بسته ویژه #دهه_کرامت 📖 مجله کودکانه 🔹 #شعرکودکانه 🔸 #مسابقه 🔹 #سرگرمی 🔸 #داستان 💠کانال تربیتی گنجینه @GANJINE313
کانال تربیتی گنجینه
🌺بسته ویژه خادم کوچولو من یک آرزوی بزرگ دارم. دلم می‌خواهد وقتی بزرگ شدم، خادم حرم امام‌رضاسلام‌الله‌علیه) بشوم و لباس مخصوص بپوشم و بهزائرها کمک کنم: کفش‌ها را از زائرها بگیرم، جفتشان کنم و توی جاکفشی بگذارم یا مثلاً موقع نماز صف‌ها را مرتب کنم و اگر بچه‌ای گم شد ، کمکش کنم تا پدر و مادرش را پیدا کند. بعد از اینکه مامان زیارت‌نامه‌اش را خواند، آرزویم را به او گفتم. مامان گفت: «چه آرزوی خوبی! از امام‌رضا(علیه السلام) بخواه تا کمکت کنه که به این آرزو برسی.» مامان کمی فکر کرد؛ بعد گفت: «البته از حالا هم می‌تونی خادم امام‌رضا(علیه السلام) باشی، از همین حالا که توی حرم نشستیم!» تعجب کردم. پرسیدم:« چه‌جوری؟» مامان گفت:« کاری نداره: یک‌کم به اطرافت دقت کن.» @GANJINE313 کمی این‌طرف‌وآن‌طرف را نگاه کردم. چند تا مُهر گوشه‌ای افتاده بود. بلند شدم. مُهرها را برداشتم و توی جامُهری گذاشتم؛ بعد چند تا زیارت‌نامه را دیدم که روی زمین افتاده بود. تندی رفتم و آن‌ها را هم برداشتم و گذاشتم توی قفسۀ مخصوصشان. یک پسرکوچولو را دیدم که داشت با یک زیارت‌نامه بازی می کرد و نزدیک بود برگه‌هایش را پاره کند. یک شکلات به پسرکوچولو دادم و گفتم: «می‌شود مواظب زیارت‌نامه باشی و پاره یا کثیفش نکنی؟» پسرکوچولو شکلات را گرفت و زیارت‌نامه را به من داد. وقتی از حرم برگشتیم، خیلی خوش‌حال بودم؛ چون توی حرم، چند تا کار کوچولوی خوب انجام داده بودم. 💠کانال تربیتی ---------------------🌸 @GANJINE313 🌸---------------------
🌺بسته ویژه کلاه خادم کوچولو بابابزرگ خواب بود. سینا کلاه بابا بزرگ را برداشت و سرش گذاشت و رفت توی حیاط مشغول بازی شد. جاروی کنار حیاط را برداشت و حیاط را جارو زد. در خیال خودش توی حرم بود و صحن بزرگ حرم را جارو می زد. در خیالش خادم شده بود و با لباس سیاه و کلاه قشنگش به همه لبخند می زد. سینا مشغول بازی بود که مامان بزرگ توی حیاط آمد. با دیدن کلاه بابابزرگ روی سر او خنده اش گرفت و گفت: خادم کوچولو چه کلاه قشنگی داری؟ سینا خوشحال شد و جاروکنان به مامان بزرگ گفت: من هم دلم می خواهد مثل بابابزرگ خادم حرم باشم. از این کلاه ها سرم بگذارم و صحن را جارو کنم. مامان بزرگ با مهربانی گفت: وقتی بزرگتر شدی می توانی خادم حرم شوی اما حالا بیا کلاه بابابزرگ را سرجایش بگذار تا کثیف نشود. سینا با عجله کلاه را آورد و دست مامان بزرگ داد و گفت: می شود امروز به بابابزرگ بگویید مرا هم با خودش به حرم ببرد. اگر شما بگویید قبول می کند. بعد همان جور که لبخند می زد گفت: قول می دهم بچه ی خوبی باشم. مامان بزرگ با مهربانی دست سینا را گرفت و گفت: ببینم چه کار می توانم بکنم و دوتایی با هم توی اتاق رفتند تا بابابزرگ را برای رفتن به حرم بیدار کنند. @GANJINE313 مامان بزرگ همان جور که بابابزرگ را بیدار و لباس قشنگ مشکی اش را مرتب می کرد تا بپوشد گفت: راستی آقا امروز یک خادم کوچولو توی حرم لازم ندارید که کمکتان کند. بابابزرگ همان جور که بلند شد صورتش را بشوید لبخندزنان گفت: فکر بدی نیست. به شرطی که شیطنت نکند. بعد نگاهی به سینا انداخت و گفت: خادم کوچولو زود باش لباس بپوش که برویم. سینا با خوشحالی بابابزرگ را بوسید و همراه بابابزرگ به سمت حرم به راه افتاد. به حرم که رسیدند سینا کنار بابابزرگ ایستاد. کلاه او را روی سرش گذاشت و صحن را جارو کرد و به توصیه های بابابزرگ عمل کرد. کلاه کمی برایش بزرگ بود اما سینا خوشحال بود. خوشحال بود و می خندید. او خادم حرم شده بود یک خادم کوچولو با یک کلاه قشنگ. 💠کانال تربیتی ---------------------🌸 @GANJINE313 🌸---------------------
🌺بسته ویژه سالروز ولادت #حضرت_فاطمه_معصومه (س) ❇️ #رنگ_آمیزی + #حدیث 💠 کانال تربیتی #گنجینه 👇 @GANJINE313
🌺بسته ویژه سالروز ولادت #حضرت_فاطمه_معصومه (س) ❇️ #رنگ_آمیزی 💠 کانال تربیتی #گنجینه 👇 @GANJINE313
بسته ویژه (ع)👇👇