🆘 افشای ضربه مهلک دیگری از زنگنه به کشور/ معاون اسبق وزیر نفت: زنگنه ۱۰۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زد 📌لعنت خدا برزنگنه ‏✅به‌کانال‌آژیرخبرفوری‌پیوندید https://eitaa.com/aazhir_khabar

طنز تلخ در باره مبلغ عیدی

■ نفاق سیاسی، اخلاق ماکیاولی ✖️بخوانیم وفاق ، بنویسیم نفاق 💀حق ، با اهل قدرت است 💀 ¤ نمی دانم چرا برخی کلمات از وقتی که وارد دنیای سیاست می شوند، معنایشان به کلی تغییر می کنند و آنگاه که همین واژگان در لغتنامه اهل سیاست ، ترجمه می شوند، معنایی خلاف معنای حقیقی خود می گیرند؟! ¤ نمی دانم چرا کلمات وقتی وارد ادبیات سیاسی می شوند یا دچار وارونگی در معنا می شوند و یا به استهزا و تمسخر بازیچه اهداف سیاسی می گردند و در پایان به یک طنز سیاسی تبدیل می شوند؟! ¤ نمی دانم چرا در دنیای سیاست، معنای کلمات وارونه می شوند و معنای واژگان درست برخلاف آنچه گفته می شوند،عمل می شود؟! ¤ با گذری به اندیشه های ماکیاولیسم متوجه این آیرونیک سیاسی می شویم که چگونه واژگان دچار این گواژه گویی می شوند ؟! برای آشنایی بیشتر بهتر است گذری کنیم به اندیشه های ماکیاول که درسها و دستوراتش برای شهریاران، بهترین الگو برای فریبکاری و سیاست بازی و قدرت طلبی و حتی قانونگذاری شد.چرا که در اندیشه او حتی قانون بازیچه اهداف منفعت طلبیِ حاکمان می شود. ماکیاول معتقد بود: همیشه حق با قوی است و اقویا باید بر قدرت خویش پافشاری کرده و قوانینی وضع کنند که حافظ آنها در برابر عصیان ضعفا باشد. بر اساس آموزه های او سیاستمدار برای حفظ قدرت خود مجاز به انجام هر کاری است و در این جهت نباید به آداب و حدود اخلاقی و دینی توجهی کند و به عبارتی هدف وسیله را توجیه می کند و جالب آنکه این اندیشمند ایتالیایی برای ایجاد وحدت در جامعه اش توصیه می کرد که همه فضایل را زیر پا گذارند. ¤ حال با بازخوانی اندیشه های این تئورسین استعمار نوین، پرده از چهره حقیقی نظام لیبرالیسم برداشته می شود که چرا بسیاری از واژگان و عناوین از آزادی و برابری و تدبیر و وفاق در لغتنامه اهل سیاست معنایی خلاف آنچه در حقیقت هستند، پیدا می کننند. ¤ آری در دنیای سیاستِ ماکیاولی، حق با اهل قدرت است و هر آنچه آنان بخواهند و یا معنا کنند، همان می شود و به همین خاطر است که باید بخوانیم وفاق اما بنویسم نفاق. یک معلم

🔻قدردانی رئیس‌جمهور از تلاش دولت‌های گذشته از جمله آیت‌الله رئیسی، برای رفع ناترازی‌های انرژی ✍🏻بالاخره حقیقت رو گفتn

🔴این فرد مشاور مرکز اطلاعات مالی جمهوری اسلامی ایران است... بعد میگید چرا اینهمه مشکل داریم⁉️ چرا مشکلات حل نمیشه⁉️ 💩رو اون کسی خورد که در جمهوری اسلامی به تو و امثال تو مسئولیت داد... 🔺یک مشت برانداز جمع شدن تشکیل دولت دادن، خود انقلابی پندارهای احمق هم باهشون وفاق کردند #هادی_موسوی #نفوذی #جلایی_پور

⚡️مکتب سلیمانیسیم ✍گذری بر مدل مدیریت شهید سلیمانی (( مدیریت جهادی، تنها راه برون رفت از مدیریت تشریفاتی )) یکی از اساسی ترین و مهمترین مولفه های موفقیت یک سازمان، عنصرمدیریت است که از آن می توان به عنوان قلب یک سازمان یاد کرد. در واقع سرمنشا پیشرفت و پسرفت های یک سازمان و یا یک مجموعه را می بایست در نگرش مدیر و نوع مدیریت جست. به عبارتی علت بسیاری از ناترازی ها را باید در ناترازی مدیریت یافت چرا که نتیجه ناترازی ها در فرآیند عملکرد سازمان قابل مشاهده است. با بررسی نظام ها و مکاتب مدیریت متوجه می شویم آنچه که امروز در جامعه ما به عنوان الگوی های مدیریتی اجرا می شود، الگوه های وارداتی براساس نظام فکری و ارزشی تفکر نظام سرمایه داری لیبرالیستی است. هرچند که بسیاری از این مکاتب در نتیجه نظریه پردازی ها و تحقیقات علمی مورد پذیرش قرار گرفته و به عنوان روش و مِتدلوژی مسولان و مدیران جامعه دیده می شود اما باید پذیرفت که فلسفه حاکم در این مکاتب براساس نظام ارزشی و فکری و مبانی اعتقادی جامعه ما نیست. چنانکه می توان در تمام سبک های مدیریتی از کلاسیک و سیستمی و رفتاری و ماتریسی موضوع سود و سود آوری را به عنوان محصول نظام مدیریتی معنا کرد و اگر به ارزش های اخلاقی و انسانی در نظام مدیریتی غرب توجه شده به خاطر این است که منافع و سود بیشتری حاصل شود. از این رو در تفکر غربی انسان به یک ابراز و وسیله تبدیل گشته است. در حالیکه در نظام مدیریتی شهید سلیمانی می توان به اصول و ویژگی هایی اشاره داشت که نه تنها تعریف مدیریت را براساس نظام فکری و اعتقادی تغییر یافته بلکه به نقش انسان در سازمان فراتر از یک ابزار نگریسته می شود. در نگاه شهید سلیمانی مدیر خود یک رهبری است که‌ در میدان عمل پیشگام و پیشراه است چرا که در نگاه او مدیریت دیگر هنر انجام کار توسط دیگران نیست بلکه هنر انجام کار توسط خود و دیگران معنا می شود. آنچه که می توان به عنوان و ویژگی های نطامنامه مدیریت شهید سلیمانی دید عبارتند از : ¤ خداباوری و عدالت گرایی ¤ رهبری به جای مدیریت ¤ توجه به انسان و روابط انسانی ¤ تکیه بر ارزش ها و اصول اخلاقی و دینی ¤ ایجاد انگیزه و روحیه ¤ خلاقیت و نوآوری ¤ مدیریت بحران و آینده نگری ¤ آموزش و پرورش و ... به نظر می آید با توجه نقش مدیریت برای بازسازی جامعه و ایجاد تغییر و تحول و دستیابی به آرمان ها می بایست در نطام مدیرتی جامعه یک بازبینی عمیق صورت گیرد تا آنچه که امروز به عنوان ناترازی و بحران فراروی جامعه ما دیده می شود برطرف گردد و تاکیدداشت تنها راه برون رفت از این بحران ها و تنها راه رهایی از بروکراسی های پیچیده و خمیدهِ مدیریت تشریفاتی، الگوگیری از نوع مدیر جهادی شهید سلیمانی است در غیر اینصورت با تقلید اندیشه های لیبرالیستی و مدیران وارداتی نمی توان گلوگاه ناترازی ها و نابرابری ها و بی عدالتی ها را از شرِ مدیران ناکارامد و بروکراسی های تشریفاتی آزاد نمود. قرارگاه فرهنگی شهید بهشتی

✍ خطاب به مسولان محترم شهرستان لطفا پاسخ فرمایید ▪️چرا با وجود گستره فراوان از فعالیت های فرهنگی ، رهیافت و نتایج آن در ارتقا سلامت فرهنگی و اجتماعی در شهرستان کمتر دیده می شود و یا تغییر چندانی مشاهده نمی گردد ؟! ■ چرا با وجود این همه فعالیت های ارزشمند و صرف هزینه های فراوان، هنوز آمار آسیبهای اجتماعی از نابهنجاری و بزهکاری ها و فساد های اخلاقی، اعتیاد و طلاق و وضعیت نابسامان حجاب و.... رو به کاهش نیست؟! ▪️چرا با وجود این همه جلسات فراوان و حضور مسولان ارشد فعالیتهای فرهنگی آن طورکه شایسته است هنوز جریان ساز و رفتار ساز نشده اند و نتوانستند آن طور که باید و باشد تاثیرات خود را در لایه های مختلف جامعه ( فردیس ) بگذارند؟! ■ به طور حتم شما بزرگواران بیش از سایر اقشارجامعه به نقش و اهمیت فرهنگ و تاثیر آن در نشاط اجتماعی و کاهش آسیب های اجتماعی آگاهید و به خوبی می دانید که امروز یکی از بحرانهایی که فرهنگ عمومی و امنیت فرهنگی جامعه را تهدید می کند، افزایش همین آسیب ها است و اگر امروز بر اساس مهندسی فرهنگی برای رفع این نابسامانی ها برنامه ریزی نشود در آینده ای نه چندان دور با مشکلات جدی تری روبرور خواهیم شد. ▪️هرچند می دانیم که بسیاری از عوامل بازدارنده و مولفه ها خارج از سطح منطقه ای و شهرستانی است با این حال به نظر می آید تاکید و دغدغه امام جمعه محترم حجه الاسلام دکتر حسینی مبنی بر برنامه ریزی هدفمند و هماهنگی و همکاری بین ارگان ها و سازمان را باید گوشزد نمود که بیان داشتند: فعالیت های فرهنگی باید منجر به کاهش آسیب های اجتماعی شود در غیر اینصورت موجب هدر رفت منابع خواهد شد. در پایان سخن نیاز می‌بینم که اشاره شود استراتژی و الگوی راهبردی در فعالیت های فرهنگی و نقشه راه در رفع کاهش آسیب های اجتماعی الگویی است که مقام معظم رهبری فرمودند. ایشان کار فرهنگی را کاری تشکیلاتی خواندند که بدون آن هرگونه فعالیت فرهنگی بی نتیجه خواهند ماند امیدواریم با استفاده از ظرفیت نخبگانی اساتید حوزه و دانشگاه و بهرمندی از استعدادهای ناشناخته و همکاری مساجد و موسسات و نهادهای مردمی و مشارکت فعالان فرهنگی و سازماندهی براساس رهبری مدیریت واحد و پرهیز از هرگونه فعالیت جزیره ای، زمینه مناسبی برای کاهش آسیب های اجتماعی و سلامت فرهنگی و نشاط اجتماعی فراهم گردد. قرارگاه فرهنگی شهید بهشتی

زشت ترین پدیده اقتصادی قیام علیه فقر ((القبرخیر من الفقر)) در گور رفتن از ناداری بهتر است(۱) بکی از زشت ترین پدیده های اقتصادی و اجتماعی که مایه ننگ زندگی است فقر و ناداری است که از آن می توان به عنوان مرگ بزرگتر یادکرد.(( الفقر الموت اکبر ))(۲) پدیده ای که زیبنده جامعه دینی و انسانی نیست چرا که دست و پنجه نرم کردن با فقر بسان مردن است و جامعه ای که فقر بر آن جلوه کند،جامعه زنده ای نیست. بنابراین در فقر زیستن نه تنها نشانه سعادت نیست بکله مایه شقاوت است چراکه فقر و ناداری موجب آشفتگی در عقل و سستی در ایمان و ناامیدی درزندکی خواهد شد.‌(ان الفقر قنط و وهن‌)(۳) آنچه که در اسلام وسیره امامان و سبک زندگی دینی آمده نشانگر تایید فقر نیست بلکه بیانگر ساده زیستی و عدم وابستگی به زندگی مادی است. مصیبت های فقر و ناداری نه تنها نشاط فردی بلکه نشاط اجتماعی را به سایش می کشاند چراکه انسان گرفتار درتنگنای معیشت،دغدغه اش جزء آب و نان خویش و گذراندن زندگی نخواهد بود. باید پذیرفت که سوء مدیریت ها،بی تدبیری ها،رفاه طلبی های برخی ازمسولین رفاه طلب که بر ارابه (زر و زور و تزویر) قدرت نمایی می کنند، عده ای را زیر چرخ های شوم بی عدالتی له کرده و فقر و ناداری را برای فرودستان و تهیدستان به عنوان زشت ترین پدیده اقتصادی به ارمغان آورد. بایدبا الگو گیری ازمکتب امیرالمومنین(علیه السلام) و با به راه انداختن جریان عدالت خواهی رفت ۱_کافی ج ۸ ص۲۱ ۲_حکمت ۱۶۳ ۳_حکمت۱۵۰ یک معلم

به اضافه مردم کار فرهنگی، کار مردمی تعارف که نداریم پایه انقلاب اسلامی، فرهنگ و ایدئولوژی انقلاب،تفکر دینی و اعتقادی بوده و هست و مساجد و هیات ها و کانون های فرهنگی و مذهبی نقش اساسی در حرکت انقلاب داشته اند و اگر توده مردم ازاین مراکز برنمی خواستند چه بسا جریان انقلاب با کُندی و آهستگی مواجه می شد. در انقلاب اسلامی هم مردم سیاهی لشکر و منفعل نبودند بلکه عناصر اصلی و سازنده در و مولفه های مهم در پیروزی انقلاب بودند. از این روا ادامه مسیر انقلاب با حضور و مشارکت فعالانه مردم میسر خواهد بود. اما باید بگوییم همان مساجد و هیآت و کانون های مذهبی که از جنس مردم بودند و بنیان های انقلاب را پایه گذاری کردند و فرهنگ انقلاب را ترویج دادند، امروز دچار غفلت و بی توجهی و بی مهری قرار گرفته اند و حمایت و پشتیبانی چندانی از آنها صورت نمی گیرد و یا برنامه های حمایتی در این راستا دیده نمی شود به طور واضح بایدگفت اساس و مبنای مدیریت انقللب و شبکه سازی در لایه های مختلف جامعه از همین جاها شکل گرفت و توانست نظام استکباری را از هم بپاشد حال در این شرایطی که نظام استکباری علیه نظام به پاخاسته کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفته ایم و مدام در کوچه پس کوچه های سرگردانی به دنبال راه حل می گردیم باید توجه داشت کار فرهنگی، کار مردمی است و بدون توجه به مردم، فرهنگ نه تنها مردمی نمی شود بلکه فرهنگ به یک امر دستوری تو ظاهری نبدیل می شود. بگذارید جوری دیگر بگویم اگرحوزه اقتصاد و سیاست و فرهنگ مردمی نشوند، انقلاب دچار چالش و سایش خواهد شد. حرف پایانی آنکه اگربه نخبگان فرهنگی و مردمی اگر به موسسات فرهنگی و مردمی ، اگر به کانون های مذهبی و مردمی اگر به مدارس ومساجد و هیات مذهبی بی توجهی شود و تنها به کارهای نمایشی و جزیره ای پرداخته شود باید برای فرهنگ در قبرستان جهالت فاتحه خداحافظی خواتد. قرارگاه فرهنگی شهید بهشتی