لُمپن ها این قسمت: از قمه و قداره تا قلم و رسانه نقش روشنفکران غربزده و لمپن های نئولیبرالیسم ونوکیسه های اقتصادی در سرگردنه های سیاسی پدیده ای است که رهیافت آن را می توان در قالب یک زلزله فرهنگی مشاهده کرد. هرچند دراین نوشتار کوتاه قصد ما نیست براساس اندیشه مارکسیسم به ریشه یابی علل شکل گیری آن بپردازیم اما می خواهیم رفتار لمپن های دیروزی و امروزی رابازنمایی کنم تاچهره های فریبنده آنها را رونمایی کنیم. شاید تا دیروز لمپن ها دار و دسته ای از اراذل و اوباش، از قمه کش و چاقوکش ها بودند که کارشان تخریب و هوچی گری و اغتشاشگری بود اما امروز لمپن ها تغییر چهره داده اند و چه بسا قلم بدستانی با ظاهری شیک و آکادمیک و یا متفکرانی به اصطلاح روشنفکر و یا غربزدگانی وطن فروش و یا نوکیسه های اقتصادی هستند که رفتارشان بسی از قمه کش ها و قداره کش ها مخرب‌تر و فاجعه آمیزتر است بهترین بستر برای حضور وخودنمایی لمپن ها،منازعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که با روش های غیر عقلانی وگاه پوپولیستی به دنبال آن هستند که آخور منفعت طلبی خود را پرکنند. اینان در بازی های سیاسی با هوچی گری و غوغاسالاری و آشوب سازی همان می کنند که اراذل و اوباش می کردند اما آن روز با قمه و قداره و امروز با قلم و رسانه. لمپن های غربزده و روشنفکران غربگرا که خطرشان از زلزله هم بسی بیشتر است،برایشان دیگر مهم نیست چه چیزی را بفروشند قلم را یا شرافت را فقط نرخ آنها را بدهند همه چیز را می فروشندحتی خود را. و امروز غرب پرستان که سر تا به پا در لجنزار بی هویتی فرو رفته اند به دنبال آن هستند فکر و اندیشه جوانان و نوجوان را در سیاه چال لمپنیسم فروبرند. و هنوز هم هستند دار و دسته هایی از تقی زاده و آخوند زاده ها و شبون بی مخ هایی که می خواهند با آشوب و هرج و مرج جامعه را از مسیر استقلال و پیشرفت بازداند. و بسی شگفت است در معامله ای که بازندگی با آنان است هنوز اصرار می کنند. عطاران_ یک معلم

مجری از نتانیاهو می پرسد : سه کشور را نام ببرید که از آنها می ترسی پاسخ را از خودش بشنوید...( تا کور شود هر آنکه نتواند دید!) انتشاراین مطلب صدقه جاریه اس..

*ضعف سیستم آموزشی در فرهنگ‌گفتگو* این قسمت: *دیالوگ بجای منالوگ* گفتگو یکی از بهترین راههای ارتباط برقرارکردن بایکدیگر است واز طریق آن نه تنها هویت فردی واجتماعی افرادشکل می گیرد بلکه موجب تقویت رشدشخصیت افراد می شود. *به طور حتم نقش کلیدی خانواده به عنوان مهمترین نهادتربیتی در ترویج فرهنگ گفتگو قابل کتمان نیست.* چراکه دربستر خانواده اولین آموزه های تربیتی مورد آموزش قرار می گیرد. امادر این میان باید اعتراف نمود که یکی از عوامل مهم که باعث شده تا فرهنگ گفتگو را به خوبی نیاموزیم ضعف در سیستم آموزشی است. دانش آموزان دراین سیستم از از ابتدایی تا دانشگاه یایک منالوگ یک طرفه مواجه هستند به گونه ای که همیشه معلم متکلم وحده است و دانش آموزان شنونده و اگر گفتگو و دیالوگی هم صورت گیرد تنها در تایید استاد است. *لازم به اشاره است که یکی ازعوامل ذهنی در ترویج فرهنگ گفتگو هویت یابی منفی گرایی است.* به گونه ای که وقتی نگاه ها و حمایت هابه سمت افرادی می رود که باهمه چیز مخالفند، آن فرد سعی می کند به زور و مخالفت حرف خود را به کرسی بنشانند و نتیجه آن می شود که فرد برای تثبیت و قدرتمند نشان دادن خود مُدام مخالفت کند. این نوع ذهنیت منفی گرایی، افراد جامعه را بجای مباحثه و مناظره به مجادله و مخاصمه می کشاند تا جاییکه فرد بجای کسب حقیقت به دنبال تثبیت خود و منفعت خود است. و این رفتار باعث می شود گفتگو کردن از اخلاق و عقلانیت خارج شود. از این رو باید با صبر و بردباری فرهنگ گفتگو کردن و احترام گذاشتن به همدیگر را آموزش داد تا افراد در پشت میز گفتگو به راحتی بنشینند. عطاران_ یک معلم

⭕️ حمایت یکی از فرماندهان ارتش از اعتراضات مردمی 😁🥴 🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه 🆔 @pedarefetneh2 🔜 #پدرفتنه