‹🌱🌵›
واسہبچہبسیجی،خستگیممنوعہ..
بہقولحاجاحمدهروقتپرچمقدسرو انتهایافقگذاشتیبعدشاستراحتڪن(:
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
•|🖤🍃|•
خـستہاز بـود و نــبود🖐🏾
ولـےتـا پـاےجـــان مـےمانـیم✌️🏿😎
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
‹🌱🌵›
-مـآدَرمُـوآجِـہِبـآمَـرگ
رِسـیدنبہشَـھآدَت
وَبُـزرگۍرااِنتـخـآبڪردهایـم !🖐🏼
چـریڪۍ••
‹🌱🌵›
-بِتَـرسـیدازڪسآنۍڪہ
دعآےِبـعدازنمـآزشـانشـھادتاسـت🖐🏻!••
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
میتونی بشماری،
ببینی چندتا چفیهخونی شد تا چادر شما خاکی نشه؟!!
•چادرانہ🌱•
دختر که باشی
ارزوت شهادت باشه
مادر کهشوے
حججی میپرورانی:)
دختر_شهید
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
🖊#علامه_حِلّی(ره) می گوید:
شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟!
در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست»
💥پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.
📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱
📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴
تـٰاکفـروشركهسٺ مبـٰارزههست . . .
وَتآمبـارزههستـ مـٰا هسَـتیم✌️🏻⚡️
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
ازفلسفهحجـابداشتبـراممیگفـت
معتقدبـودڪهحجابواسهاینـهڪه هرڪسیواردحریمهرڪسینشـه
حجابداشتچونمعتقدبـودهرنامحرمـی
حقاینرونـدارهڪهنگاشڪنه
درهمینحـالعڪسپروفایلـش عڪسنیمرخـشبـودباچـالگونـه💔
•.
#بهڪجاچنینشتابان؟!!🚶♀️
•
•
.
حاجاحمدمتوسلیان↯
مابااسرائیلواردجنگخواهیمشد
هرڪسمرداینراهاستبسمالله😎
هرڪہنیستخداحافظ.
.
.
انقلابےڪہباشےتناسرائیلمیلرزد✊
#وقفمادرپهلوشڪستہ
•|تـلنگر|•
میگم رفیقیوقتزشت نباشه به اسم بچه انقلابی
با نامحرم گپ میزنی؟!😐💣
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
⸀🖤🐼||••
میگفٺ:جاموندۍاز"کربلا" ؟
نگراݧنباش،خیالٺراحـٺ
باشہمادرهمیشہسهمِبچہاۍکہ
نیامده روکــــنارمــیـــذاره؛
بیشترازسهمشهمکنارمیذارهـ🙃!"
ڪربلا🌱🙂
˼توفیق شھادٺ|𝚜𝚑𝚊𝚑𝚊𝚍𝚊𝚝˹
🌱'-!
«🌿🤍»
میگفت:اگہیہࢪوزخواستےتعࢪیفےبࢪا؎
شهیدپیداڪنے؛..بگو:شهیدیعنےباࢪان!
حُسْنِباࢪانایناستڪہ..
زمینےستولےآسمانےشدهاست
وبهامدادِزمینمےآید..(:
شهیـدانہ🖤
˼توفیق شھادٺ|𝚜𝚑𝚊𝚑𝚊𝚍𝚊𝚝˹
ازآںهاپرسیــد: بچہها! مگہبھٺونخۅشنگذشٺ؟ ازچےناراحٺېد؟! حسنگفت: عموسېدخیلےنامردېہ. سہــ ــراب
•|آنچھ دࢪ توفیقشہادت گذشت..🖇📽•°
•|یك ࢪوز دیگࢪ همـ گذشٺ و آࢪزو؎دیدنَشٖ..🙂💔🌱•°
•| #مامنتظرآقاباشیمنہآقامنتظرما..🚶🏻♀!
💕•|23:37|•💕
#انشاءاللهظهورش🙂♥️
#شبتونمهدوے🌖✨
#التماسدعاےفرج🌿
ٻهروزهمـ ـهچیزوجمعمٻڪنم⸤💼🖇⸣
مٻرممشہـ ـد⸤✋🏼♥️⸣
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
•
ماسك،گرما،فاصله،ضدعفونی،وقتِکم .. روضههایتنازداردهرچهباشدمیخرم :)!🖤🖐🏼
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
‹✌️🏿🖤›
مثـل ڪسـےبجـنگ🕶👊🏿
کههیـ+ـچـےواسـہ💕🌸
از دستـ دادن نـداره☝️🏾😼
˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼🍃
˼توفیق شھادٺ|𝚜𝚑𝚊𝚑𝚊𝚍𝚊𝚝˹
بترس از کسی که دعای بعد نمازش شهادته! ˹ᴛᴏᴇғɪɢʜ sʜᴀʜᴀᴅᴀᴛ˼💔🍃
الهـے🤲🏾
هـیچقلبـے💔
بـدونشهـادٺ از ڪار نیـفتہ🍃🙃