eitaa logo
بھ‌‌روایتِ‌۱۳۵ :)
496 دنبال‌کننده
56 عکس
7 ویدیو
0 فایل
+۱۳۵ هستم -حرفایی که از چاله چوله های دل میادُ اینجا براتون شرح میدم! #یه‌دل‌وامانده.. بِنویس: -به یِک نوکَر ساده جهَت شَهید شُدن نیازمندیم..💔 #درخدمتیم https://harfeto.timefriend.net/16561948929416 "۹ مردادِ ۱۳۹۹"
مشاهده در ایتا
دانلود
+این عَصا کِنارگذاشتن، تازه شروع ماجَراست...:) +سَیدُ مولای ما💚 | @GOMNAMI_135 |
آمدی تا به حُسینت برسانی ما را دَست ما گیری و تا او بِکِشانی ما را .‌.‌. | @GOMNAMI_135 |
-نیازمَندی ها: +الان امامزاده علی اکبر(ع) نشسته باشیمُ حاج مَحمود با مَدح [حضرت زینب س] روحِمونُ جَلا میداد...:)
+حقیقتا دلمون برای اون صلوات هایی که آخرش به [یازینب س] خَتم‌میشد، تنگ شده...:)🌱
به یاد تمامی اعضای ۱۳۵:)🌱 مزار شهیدمدافع حرم [آقا روح الله قربانی] [به وقت ۱۵:۴۶ دقیقه] و همچنین کانال های همسایه: مدافعان حریم و حرم ، شهید عباس دانشگر ، طریق الشهادت ، منتظران ظهور ، عشاق الحسن ، والوتر الموتور ، شیشه خورده ، کاروان ظهور ، جاده آسمان، رفیق گمنام، کهف ۳۱۳، تاسیان، حَسنیه، روزنه و....:) ۱۳۵ :)
شبِ فراقِ تو هر شب که هست یَلداییست...:)♥️ +اَین صاحِبَنا... [عج] | @GOMNAMI_135 |
| ما چِله نشینِ شب یَلدای ظُهوریم |
اون اهل دل میگفت: درِ اتاقُ ببند با [امام زمان‌عج] تنهاییُ خودمونی حرف بزن:)
آنان که زَمین گیر شدند آسِمانی نشدند... +آسمان را دریاب رفیق:)🌱
مادر هَر کاری کند بَچه ها یاد میگیرند مثلا اگر شَهید شود...💔 | @GOMNAMI_135 |
نَفسی لَک الفِداء [۱۳۵]
137K
عَبدُالزَهرا دیدم...💔 خودم دیدم تو کوچه ها... | @GOMNAMI_135 |
هدایت شده از •|°عُـشاق‌الحَسَـــن°|•
165.4K
مثلا یه جایی . . . نگاه اسمون کنی بگی یا فاطمه گدات و بخر !! فرداش دیگه پیکرت نرسه (: به‌ قول یکی از رفقا !! 🖐 +میشودپیکرماهم‌ دست‌کسۍ؟!💔
در شَهر خود سِیر میکنیم اما دِل در کوچه های کَربلاست...💔 +آه...
. +حاجی به اون به‌[ولله] هایی که میگفتی قَسم، دِلمون تنگ شده بَرات...💔 [۱:۲۰] | @GOMNAMI_135 |
آقا، لااقل اگر ما هم [مُفید] بودیم شاید بَرای ما نامه می نوشتی...:) | @GOMNAMI_135 |
[به روایت حَسرت]💔
+صِدای [یاحُسین] می پیچد و دَست ها بالا میرود تا تابوت شَهید را در آغوش بگیرد...
و مَن، گوشه ای پشت دوربین کادر میبندم...:)
دقیقا همینجا و همین لحظه زمان دیگر برای من ایستاده است و در خیالم گاهی به گذشته می روم وگاهی به آینده:)
اما هر چه قَدر که میگردم چیزی به شیرینی [شَهادت] پیدا نمیکنم:)💔
[شَهادت] شیرین است... حتی شیرین تر از زندگی...
آنقدر شیرین که وقتی نِگاهم به تابوتِ شَهید گره میخورد زندگی کردن را فراموش میکنم و نَفس کِشیدن برایم سَخت میشود...💔 ...
حالَم می شود شبیه پَرنده ای پر شِکسته که با حَسرت پرواز دسته پرنده ها را نِگاه میکند...:) +تباه...💔
به گُواه چشم های بارانی و دل پَریشانم، من پُشت دوربین میسوزم در این حَسرت که کاش من هم روی دست می رفتم در یک تابوت که روی آن نوشته اند [شَهید]💔 +آه...