کُنون نَهاده علی سَر به روی شانه ی در
و روی گونه ی او خاطرات میلرزند...:)💔
شِکستَن،
فعلی است که گاهی
برایِ سَر صرف میشود...
گاهی برایِ پهلو...
+مادر:)💔
+فاطمیه سال دیگه یه فرقی داره...
-چه فرقی داره حاجی؟!
+فاطمیه سال دیگه مَن نیستم...
+هر که شُد عاشقِ حیدر بدنش میسوزد...:)💔
#حاجیدلتنگیم
#حاجقاسِم
#مردِمیدان
+تَنهایی یعنی،
تا هفت سالگی بیشتر مادرتُ نبینی...
و آخرین خاطره ات زمین خوردنِ مادرت باشه...💔
#غریبِمادرحَسن
بھروایتِ۱۳۵ :)
+تَنهایی یعنی، تا هفت سالگی بیشتر مادرتُ نبینی... و آخرین خاطره ات زمین خوردنِ مادرت باشه...💔 #غریبِ
مادر هر که زمین خورده فقط می داند
که چرا قوت زانوی حَسَن خم شده بود!
+کمتر از چندساعت دیگه تا...:)💔
اگر بغض بذاره...
اگر بذاره...
اگر بذاره...
+شُعله آن شب که فکر غارت بود
شب جمعه شب زیارت بود
آن شبِ جمعه روضه احیا شد
تَن فرمانده ارباً اربا شد...💔
| @GOMNAMI_135 |
بھروایتِ۱۳۵ :)
+شُعله آن شب که فکر غارت بود شب جمعه شب زیارت بود آن شبِ جمعه روضه احیا شد تَن فرمانده ارباً اربا ش
+تنِ فرمانده ارباً اربا شد...💔
آه...