#پروفایل🍁
#دخترانه🌈
#مذهبی✨
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
🌸جــــوانان ایرانـ🇮🇷ــے🌸
❤️...رمان...❤️ #از_روزی_که_رفتی #قسمت36 _دلم از اون کشک بادمجونهات میخواد. اون شب خیلی کم بهم رسید
❤️...رمان...❤️
#از_روزی_که_رفتی
#قسمت37
سلام کرد و از همه پذیرایی کرد. سپس در گوشهای از نشیمن با احسان
سرگرم شد. او از مهدکودکش میگفت و رها به کودکان مرکز کودکان
توانبخشی فکر میکرد. ندیدن آنها درد داشت... میتوانست از سایه
بخواهد کارش را در آنجا ادامه دهد؛ اما بیشتر از نیاز آنها به خود،
خودش به بودن آنها نیاز داشت.
_رهایی گوش میدی چی میگم؟
_بله آقا گوش میدم. شما به غرغرات ادامه بده!
_نمی شه تو بمونی خونه من بیام پیشت؟
_نه عزیزم؛ میرم سرکار، اما بعدازظهرا خواستی بیا!
_خب به بابا میگم پول مهدکودک رو بده به تو! باشه؟
رها به کودکانههای او لبخند زد:
_اگه تونستم بهت میگم، باشه؟
احسان از روی پای رها پایین پرید و به سمت پدرش دوید:
_بابا... بابا...بابا...
شیدا: آروم باش احسان؛ یه بار خطاب کردن کافیه، لازم نیست تکرار کنی!
امیر: حالا چی شده که هیجانزده شدی؟
احسان: به عمو بگو نذاره رهایی بره سرکار تا من بیام پیشش! پول
مهدکودک رو هم بدیم به رهایی.
شیدا چینی به بینیاش انداخت و ابرو در هم کشید:
_البته منم هنوز قبول نکردم؛ بچهی من زیر دست بهترین مربیها داره
آموزش میبینه؛ در ثانی، پولی که ما برای مهد احسان میدیم چند برابر
حقوق اونه!
رها سر به زیر انداخت و سکوت کرد. حرفی نزده بود که اینگونه تحقیر
شده بود. صدرا به مادرش نگاه کرد که سکوت کرده و فقط نگاه میکرد.
حق رها نبود این تحقیر شدنها، حق رها این رفتار نبود!
❤️ادامه دارد ...
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
🌸جــــوانان ایرانـ🇮🇷ــے🌸
❤️...رمان...❤️ #از_روزی_که_رفتی #قسمت37 سلام کرد و از همه پذیرایی کرد. سپس در گوشهای از نشیمن با ا
❤️...رمان...❤️
#از_روزی_که_رفتی
#قسمت38
صدرا: از رها متخصص تر؟ بعید میدونم. درضمن پولی که برای یکسال
مهد احسان میدی حقوق یک ماه رهاست.
امیر: مگه چکارهست؟
صدرا حالت بیتفاوتی به خود گرفت:
_دکتره!
شیدا پوزخندی زد. امیر ابرو بالا انداخت. نگاه محبوبه خانم به سمت رها
کشیده شد.
صدرا: شوخی نکردم؛ تو کلینیک صدر کار میکنه! تو هم اونجا میرفتی نه
شیدا؟
شیدا ابرو در هم کشید و رو برگرداند.
چند روزی گذشته بود و این روزها شرایط بهتر شده بود. دلش هوای آیه
را داشت... روز سردی بود و دلش گرمای صدای آیه را میخواست. تلفن
را برداشت و تماس گرفت:
_سلام رها!
_سلام مادر خانومی، چه خبرا؟ یادی از ما نمیکنی؟
_من امروز اومدم تهران.
_واقعا؟ آقاتون برگشتن که قدم به تهران گذاشتی؟ الان کجایی؟
آیه صدایش لرزید:
_خونه ام.
لرزش صدای آیه باعث شد اندکی تامل کند:
_چیزی شده آیه؟ مشکلی پیش اومده؟
_مشکل؟! نه... فقط به آرزوش رسید؛ شهید شد، دیروز شهید شد!
جان از تن رها رفت. خوب میدانست آیه بدون او هیچ میشود... آیه
جان از تنش رفته! آیه جانِ رها بود
_میام پیشت آیه.
تماس را قطع کرد. تازه از کلینیک آمده بود و کارهای خانه را تمام کرده
بود. میدانست صدرا در اتاقش است... در زد.
_بفرمایید.
رها سراسیمه مقابلش ظاهر شد. چهرهی وحشتزده رها، صدرا را روی
تخت نشاند و نگران پرسید:
_چی شده؟
_من باید برم؛ الان باید برم.
صدرا گیج پرسید:
_بری؟! کجا بری؟
_پیش آیه، باید برم!
صدرا برخاست:
_اتفاقی افتاده؟
_شوهرش... شوهرش شهید شده؛ باید برم پیشش! آیه تنهاست. آیه دق
میکنه... آیه میمیره؛ باید برم پیشش!
_آیه همون همکارته که میگفتی؟
_آیه دلیل اینجا بودن منه، آیه دلیل و هدف زندگی منه!
_باشه! لباس بپوش میرسونمت. توی راه برام تعریف کن جریان چیه.
رها نگاهی به لباسهای سیاهش انداخت. اشکهایش را با پشت دست
پس زد. چادرش را سر کشید و از اتاق خارج شد.
❤️ادامه دارد ...
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
💠نماز آیات روز یکشنبه اول تیرماه ۱۳۹۹ واجب است
🌖 جزئیات خورشید گرفتگی
#کسوف #نماز_آیات #خورشید_گرفتگی
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
#خورشید_گرفتگی
💠 امام خامنه ای : یکی از سبب های وجوب نماز آیات ، خورشید گرفتگی است ، اگر چه جزئی باشد.
مکلف می تواند از زمان شروع گرفتگی خورشيد ، نماز آيات را بخواند و بنابر احتياط واجب ، بايد به قدرى تأخير نیاندازد كه شروع به بازشدن كند ، و اگر از آن وقت تا قبل از باز شدن کامل به تأخیر انداخت باید نماز را بدون نیت ادا و قضا بخواند.
✅ چند نکته:
۱. خواندن نماز آیات به جماعت اشکال ندارد ، بلکه مستحب است.
۲. در تقسیم سوره، «بسم الله الرحمن الرحيم» آیه به حساب نمی آید.
۳. در تقسیم سوره ، تقسيم یک آیه به دو بخش اشکال ندارد ، برای مثال جمله «لم یلد» یک بخش و جمله «ولم یولد» بخش دیگر باشد.
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
خوشم همیشه ...
به یک جرعه ی ...
نگاه شمـ❤️ـا...
سلام حضرت دلبـ❤️ـر ....
#سلام
#امام_زمان
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
💠امام عصر(عجل الله فرجه) فرمودند: "خانه را طوری درست کنید که ما در خانه ی شما بیاییم.
💠 یعنی خانه قدمگاه امام عصر شود و خانه باید کارخانه انسانسازی، کتابخانه، سنگر و محل قرائت قرآن شود.
💠باید کاری کنیم بنیان خانه محکم شود و میتوان در خانه کاری کرد که اهل بیتی شده و گمشدههای خود را پیدا کنیم.
#حاج_حسین_یکتا
#امام_زمان
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
❤️🍃
#حاج_حسین_یکتا:
بچهها! اگه آدم بشید، گریه کنید، توسل کنید، مراقبت کنید؛ میرسیم به نقطه ظهور؛ میرسیم به نقطه #امام_زمان علیهالسلام. چون آقا لَنگِ آدما نیست که بیان، آقا یه جا وایساده میگه بیا! ما باید بِکِشونیم خودمونو برسونیم به اون بالای قلّه.
#یابن_الحسن_ادرکنی💔
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️
💯 تنها دانشجوی محجّبه مدرسه ملّی تکنیک های پلیس کانادا
🔻"سُندس" دختر ۱۷ ساله ساکن ایالت "مونترال" کانادا که دوست داره رویای خودش رو محقّق کنه و پلیس بشه
🔻"سُندس" تنها دانشجوی محجّبه این رشته هست و اظهار نظرات و مخالفت های اطرافیان تاثیری روی اراده مستحکمش نذاشتن و #حجاب رو بخشی از هویت خودش میدونه
🔻حالا بحث بر سر این هست که اون هم حق داره به عنوان یک شهروند هر شغلی خواست انتخاب کنه یا به خاطر ممنوعیت استفاده از نمادهای مذهبی از این حق محروم میشه
🔻اتّحادیه ایالت کِبک کانادا مخالف حجاب سندس و گفته: ماشین پلیس محلّی برای عبادت نیست و یک افسر پلیس نمی تونه همزمان هم به ما خدمت کنه هم "خدا"
🔻"استفانی والی" وزیر عدالت ایالت کِبک موافق حجاب سندس هست و گفته:ما نباید جلوی آزادی فردی شهروندان رو بگیریم و استفاده از نمادهای مذهبی مشکلی ایجاد نمی کنه
🌐منبع:https://lfpress.com/news/national/aspiring-police-recruits-hijab-demand-heats-up-quebec-religious-accommodation-debate/wcm/43a7b437-b465-4ea8-802a-685f13a26b83/amp/
#جوانان_ایرانے
✉️کانالے مخصوص دهه هفتادے تا دهه نودے ها✉️
√••• @G_IRANI ❤️