✘اگه مانتوی تنگ و کوتاه بپوشی و چادرتو چارتاق باز بذاری!
✘اگه چادر سرت کنی و دستت تا آرنج معلوم باشه!
✘اگه چادر سرکنی و روسری جیغ و زرق و برقی سر کنی!
✘اگه چادر سر کنی و ولو یه نمه موهاتو بیرون بریزی!
✘اگه چادر سر کنی و رژ قررررمز بزنی و یه کیلو آرایش رو خودت خالی کنی!
✘اگه چادر سر کنی و کفش هایلایت بپوشی!
✘اگه چادر سر کنی و ساپورت بپوشی و چادرو کلا جمع کنی ببری بالا!
✘اگه چادر سر کنی و زل بزنی تو چشم نامحرم!
✘اگه چادر سرکنی و قهقهه بزنی جلو چشم نامحرم!
✘اگه چادر سر کنی و انگشتر به چه گندگی دستت کنی!
✘اگه چادر سر کنی و برق النگوهات تا دو فرسخ اونورترو بگیره!
✘اگه چادر سر کنی و لاک رنگوارنگ بزنی!
خلاصه اینکه اگه چــــادر سرکنی ولی عفــــیــــف نباشی ↶حضرت زهـــرا شـــفاعتت که نمی کنه هیــــــچ
شــــکایت هم می کنه!
اونوقته که میشی مصداق خســـرالدنیـا و الاخــره!ببیــن دختـــر خوب!
✘ارزش نداره به قیمت خلـق خدا پا بذاری رو دستـورات خـدا✘
نگـاه کـن ببین خـدا ازت چـی خواسته!
یـادت باشه
✔اون موهایی که بیرون میریزی
✔خنده های از ته دلت
✔زینت های ظاهریت
همـه و همـه اول ←امانت→ خداست
بعد هم فقـط برای ←یک نفـره→!
کسی که قراره تمام زندگیتو باهاش به شـراکت بذاری!
از همیـن حالا عهـد ببند با خودت که امانتدار خـوبی باشی
و اینـو بدون که هـرچقـدر بیشتـر از الان متعهـد باشـی
خـدا هم کسیـو برات میفرسته که به همون اندازه متعهـد باشه!
✘چادری ها اگه پهلوشون درد دیـن نداشته باشه زهـرایی نیستن✘
اینـو یـادت نـره
@G_IRANI
برای خود سازی
روی خدا حساب باز کنیم✌️
اگه بدونیم برای خودسازی
خدا خیلی ازمون توقع نداره💁
و با کمترین عزم و عمل
به کمک ما میاد😍
خودش مسیر رو هموار میکنه
تا به نتیجه برسیم👍
هیچ وقت اقدام به خودسازی رو
عقب نمیندازیم❌
هیچ فرصتی رو
از دست نمیدیم...💟
#استاد_پناهیان ✨
#خودسازی 😇💪
@G_IRANI
🍁🍃
#شهید_غیرت
🔴داستان واقعی....
شاید خیلیا بدونین..
شاید ندونین..
یه روز یه پسر 19ساله 👱...
که خیلیم پاک ☺️ بوده ساعت دوازده شب🕛...
باموتور🏍 توی تهران پارس بوده...
داشته راه خودشو 🏍 میرفته...
که یهو میبینه یه 🚘ماشین با چندتا 👥👥 پسر...
دارن دوتا 👩👩 دخترو به زور 😨 سوار ماشین میکنن...
تو ذهنش فقط یه ☝️چیز اومد...
👈ناموس..
👈ناموس 👌 کشورم ایران..
میاد پایین... 😡
تنهاس...
درگیر میشه... 🗣
لامصبا چند نفر به یه نفر... 👊✋💪
توی درگیری دخترا 👩👩سریع فرار میکنن و دور میشن...
میمونه علی و...هرزه های شهر...😰
تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪صاف میشینه رو شاهرگ گردنش...😢
میوفته زمین...
پسرا درمیرن... 🏃
کوچه خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب.. 😭
علی تا پنج صبح اونجا میمونه...
پیرهن سفیدش😖 سرخه سرخه..
مگه انسان چقد خون داره... 😔
ریش قشنگش هم سرخه...
سرخ و خیس...
اما خدا رحیمه...
یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان...
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..😳
تا اینکه بالاخره...
یکی قبول میکنه و...
عمل میشه...
زنده میمونه😊...
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه...
دوسال با زجر...بیمارستان🏥...خونه...🏠 بیمارستان...خونه...
میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده..😐
میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار..
بش میگه علی...اخه به تو چه؟ 😠چرا جلو رفتی؟ 😟
میدونی چی گفت؟
👌گفت حاجی فک کردم 😊 دختر شماست...
ازناموس 😌شما دفاع کردم...
👈جوون پر پر شده مملکتمون....
علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت.. 👉
رفت که تو خواهرم... 👩
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت
بگه خدا خونم رو بخاطر کسی دادم که حجابش رو رعایت کرد ...
بگه خونم فدای ناموسم ،😌
بخدا قسم که خیلی با ارزشی بانو 😔
حجاب سخت نیست اصلا😊
اون کسی نبوده جز
شهید علی خلیلی🌷
موقع خوندن شرمنده شدم ...😢
@G_IRANI