eitaa logo
🌸جــــوانان ایرانـ🇮🇷ــے🌸
200 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
428 ویدیو
27 فایل
┄┅┄┅┄፨•.﷽.•፨┄┅┄┅┄ تأسیس‌کانال:97/5/17 |• #خوش‌امدےرفیق☺️•| |• #تودعوت‌شدهٔ‌شهدایے‌🥀•| . . ←بہ‌وقت‌شام‌مےتونست‌بہ‌وقت‌ تهران‌باشہ شرایــط : @sharait_j گوش جان☺️👇🏼 @bi_nam_neshan حرفتو ناشناس بزن🙂❤️ https://harfeto.timefriend.net/149743141
مشاهده در ایتا
دانلود
ه شدی عشقم ؟بگو دیگه بازم بگو بازم بگو دوسم داری،خوشبختیم آرزوته بگ
هدایت شده از رفیق‌الطریق
[•🍃🌸•] 💡 میگفت: حواست به دو تا چیز باشہ✌️ اول↜‌نماز اول وقتت...✨ دوم↜‌جلوے چشمت بگیر...😌 بقیش درست میشہ...!😉 🌷| @dokhtaran_fatmi
🌾❣️🌾❣️🌾❣️🌾 این جمله حک کنید به سنگ مزارِ ما عشقِ حسین(ع) تا به ابد افتخارِ ما ما را برای روضه فقط آفریده اند این گریه هاست رمزِ ثُبات و قرارِ ما یک قطره اشک را به طلا هم نمی دهیم دل را محک زنید و بسنجید عیارِ ما شادی به جای خود، غم و نوحه به جای خود حُبِّ علی(ع) و آلِ علی(ع) اعتبارِ ما بر سینه می زنیم سنگ تو را فقط ذکر حسین(ع) تا به قیامت شعارِ ما 🍁نـوكــر_نـوشــت: 🍁حـسـیـن_جــان من گدایی درت را دوست می‌‌دارم حسین سائلان محضرت را دوسـت می‌‌دارم حسین دستبوس نوکرت‌ بودن برای من بس است نوکری نوکــرت را دوســت می‌‌دارم حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... عصرتون بخير.... معطر بنام ارباب_بی_کفن 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃 ✅ @pelak_e_khaki
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌹در قران کریم ۹ آرزویی که انسان بعد از مرگ می کند ذکر شده است . 1️⃣ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا ﺍی ﮐﺎﺵ ! خاک میبودم ‏ (ﺳﻮﺭة النبأ‏ء 40) 2️⃣ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﺍی ﮐﺎﺵ ! برای آخرت خود چیزی میکردم.‏( ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺠﺮ 24 ‏) 3️⃣ يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ ﺍی ﮐﺎﺵ ! نامه اعمالم برایم داده نمی شد.‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﺤﺎﻗﺔ 25) 4️⃣ يا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﺍی ﮐﺎﺵ ! فلان انسان را به دوستی نمیگرفتم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ 28 ) 5️⃣ يا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﺍی ﮐﺎﺵ ! فرمانبرداری الله و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم را میکردیم. ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ 66) 6️⃣ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﺍی ﮐﺎﺵ ! راه و روش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تعقیب میکردم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ 27) 7️⃣ يا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا ﺍی ﮐﺎﺵ ! من هم با آنها میبودم حال کامیابی بزرگ حاصل میکردم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ 73‏) 8️⃣ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا ﺍی ﮐﺎﺵ ! با رب خود کسی را شریک نمی آوردم.‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻜﻬﻒ 42) 9️⃣ يا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين ﺍی ﮐﺎﺵ ! راهی برابر شود که دوباره به دنیا برگردیم و نشانی های رب خود را انکار نکنیم و از جمله مومنین شویم ‏(ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﻧﻌﺎﻡ 27) 🌸 خداوند متعال همه ما را هدایت به صراط المستقیم نماید . آﻣِﻴﻦ ﻳَﺎ ﺭَﺏَّ ﺍﻟْﻌَﺎﻟَﻤِﻴْﻦ التماس دعا 🌸 ✅ @G_IRANI 💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🕊🌴🕊🌴🕊 🌳زندگی را از طبیعت بیاموزیم 🌲چون ابر با کرامت 🌳چون بید متواضع 🌲چون سرو راست قامت 🌳چون صنوبر صبور 🌲چون بلوط مقاوم 🌳چون خورشید با سخاوت 🌲چون رود روان 🌳چون چشمه زلال 🌹🍃🌹🍃🌹 ✅ @G_IRANI
‍ ‍ ‍ بانو بعضۍ چیزها دیدنش؛خواندنش و درڪش بصیرت مۍخواهد و چشمـ👁 درون!👌 با چشم سر 👀 نمۍشود انگار ...! مثلا وقتۍتو در خیابان راه مۍروۍ پشت آن سنگر سیاه سنگینت؛ کمتر ڪسۍمیتواند نوشتہ هاۍ روۍ تار و پودت🔗 چاڋرت را بخواند!!!! 🔍 همان دستخط خدا رو میگویم !📝 ڪه پشت چاڋرت حڪ شده!📌 🌍♥️ ✍پ.ن: تو با چاڋرت°♡° در فرش و عرش مݪڪه اۍبانو!👸🏻 احتیاجۍ بہ فریاد زدنش نیست🗣 @G_IRANI
مرد، زن را نگه می دارد. 🍃اگر می بینیم امروزه ‌زنانی هستند که حیای خود را ارزان فروخته اند و بدحجابی می کنند، بدانیم هیچ مردِ #غیرت داری را ندارند که رگ غیرتش برای ناموسش بالا بزند. #حجاب #پویش_حجاب_فاطمے
شبتون 🌱 یه باربخاطرامام زمان یاعلی بگیدووضوگیرید وسجادتونو.پهن کنید✨ ودو رکعت نمازعشق بخونید😇
💌...... ✌پـــیـشاپیــش یَـــ🍉ــــلدا بــــر همگاڹ مبارڪ✌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌💌......
🍉یَـــــــــلدا رو با ٺۅ دوســـــٺ دارݦـ.... بے ٺۅ هرڲز..... 😞 💌ヅ. @G_IRANI🎈
🌹اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌹: حس کردم رو خودش کنترلی نداره داشت از عصبانیت آتیش میگرفت لیوان آب و از دستم گرفت و رو سرش خالی کرد صدامون ‌توجه ادمای اطرافمونو جلب کرده بود مصطفی ای که یه روز یه حامی قوی بود الان مثه یه بچه دوساله ضعیف و بی دفاع شده بود سرش و با دستاش گرفت چیزی از غرورش نمونده بود اولین بار بود صدای هق هق یه مرد و میشنیدم قلبم هزار تیکه شده بود دلم میخواست میتونستم برم کنار داداشم بشینم روموهای خیسش دست بکشم و بگم که همچی درست میشه! برای هزارمین بار تو دلم گفتم کاش منی وجود نداشت! اونقدر گریه کردیم که اشکامون خشک شد. دیگه جون داد و فریاد براش نمونده بود سکوت کرده بود یه سکوتی که تلخ تر از زهرمار بود کاش میزد تو گوشم و ساکت نمیشد! سکوتش از هرچیزی برام دردناک تر بود حق با مصطفی بود باید جلوی دلم و میگرفتم نباید اینجوری میشد هرچی بود من باعثش بودم وبایدبخاطرش تاوان میدادم مصطفی برای زجر کش کردنم راه خوبی و انتخاب کرده بود شاید میخواست بیشتر آتیشم بزنه و دلش و آروم کنه! لبخند تلخی زد و جعبه ای و از جیبش در آورد آه پر دردی کشید و گفت : خیال میکردم بهم میگی شرایط روحی خوبی نداشتی! فشار درسا روت بود،یا هزار چیز دیگه و بهونه میکردی ومیگفتی از این به بعد همون فاطمه سابق میشی ! پدرم در اومد تا چیزی و برات پیدا کنم که قبلنا گفته بودی ازش خوشت میاد در جعبه و باز کرد دلم میخواست همون لحظه بمیرم ! یه حلقه ظریف و نگین کاری تو جعبه میدرخشید! حس کردم واسه نفس کشیدن هوا کم آوردم هرچی سعی کردم هوای اطرافم و جمع کنم و به ریه هام بکشم نمیشد فقط یه صدای بدی و تولید میکرد احساس شرمندگی میکردم سرم و پایین گرفتم. نگام افتاد به غذای دست نخوردمون. مصطفی بلند شد و رفت تا پول غذارو حساب کنه چند دقیقه بعد با چندتا ظرف یه بار مصرف برگشت غذاها رو ریخت تو ظرف و گذاشتش تو نایلون و منتظر به من نگاه کرد اومدم پایین و دنبالش رفتم نشستیم تو ماشین نایلون و گذاشت رو پام و گفت:رفتی خونه تا تهش و بخور حالت خوب نیست دوباره اشکای داغم چشمامو سوزوندن با اینکه حال خودش داغون بودد بازم حواسش به من بود دیگه چیزی نگفت و نگفتم دلم اتاقم و میخواست میخواستم پناه ببرم به تخت خوابم وقتی رسیدیم دم خونه بدون نگاه کردن بهم گفت خداحافظ یخورده نشستم در ماشین و باز کردم و آروم گفتم : ببخش منو میدونم توقع بیجاییه ولی... چیزی برای ادامه جمله ام پیدا نکردم و با یه خداحافظ از ماشین دور شدم از صدای ساییده شدن لاستیک ماشین با آسفالت کوچه فهمیدم مصطفی رفت سرم و انداختم پایین و در و باز کردم آرزو میکردم کسی و نبینم‌ خداروشکر کسی و ندیدم مستقیم رفتم تو اتاق و در و بستم سریع لباسامو عوض کردم نشستم کنج اتاقم عذاب وجدان مثه موریانه افتاده بود به جون تک تک سلولام. بخاطر خودم یه دلی و شکسته بودم . اونجوری که باید نمی تونستم درکش کنم ولی میدونستم باهاش چیکار کردم یاد پست محمد افتادم انقدر متنش و خونده بودم‌که حفظ شدم گفته بود شکستن دل به شکستن استخوان دنده می ماند از بیرون همه چیز روبه راه است اما هر نفسی که میکشی دردی ست که میکشی همش با خودم میگفتم کاش از من بدش بیاد مامانم چند بار در زد وقتی چیزی نگفتم خیال کرد خوابم و رفت هرکاری کردم خوابم نبرد :فاطمه زهرا درزی وغزاله میرزاپور