🔷برنامه ریزی رسانه محور
🔸برای رسیدن به یک فضای انقلابی پایدار در شهرستان که بتوان در آن روند حرکت انقلاب را تسریع بخشید به دومقوله اساسی باید پرداخت .
1_ نیاز به داشتن یک طرح راهبردی در ابعاد مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و توجه به سازماندهی تشکیلاتی .
2_ داشتن یک پیوست رسانه ای مدون در دو زمینه اقدامات صرف ژورنالیستی و پیروی از یک سیاست رسانه ای راهبردی .
برای پرداختن به این دو مولفه ابتدا باید یک تحلیل کلی از فضای سیاسی کشور داشت تحلیلی مبتنی بر اطلاعات کل به جزء ( Intelligence) تا بتوان دریک میدان واقعی به یک طرح وپلن واقعی درابعاد خرد دست یافت با توجه به وضعیت سیاسی و روند تغییرات رخ داده خصوصا پیروزی جریان انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری و به نسبت در شوراها طبیعتا شرایط خدمت به مردم با هماهنگی قوا سهولت بیشتری خواهد داشت منتهی به دلیل حجم خرابی ها وخسارت های فراوانی که جریان لیبرال و نئولیبرال به کشور و مردم وارد کرده روبه رو شدن با مشکلات کار آسانی نخواهد بود .
🔸مجلس یازدهم در طول مدت عمر خود خدمات بسیار خوبی بجای گذاشت ولی این مجلس همانند شناگر آماده و توانایی بود که دولت دوازدهم به مثابه وزنه های سنگینی مانع حرکت درست آن شد و زمان کمی در اختیار دارد تا بتواند با کمک دولت انقلابی جدید اقدامات اساسی و در خوری را انجام دهد به همین دلیل با چالش های روبرو خواهد بود که راه برون رفت از این فضا ضمن کار و تلاش جهادی ،پروژه اقناع سازی مردم وجامعه نسبت به خسارتهای بعضا جبران ناپذیر دولت تدبیر وامید لازمه کار بوده و مشارکت خواستن از خود مردم برای ساختن کشور حیاطی خواهد بود .
بازی های سیاسی و دور شدن از فضای خدمت و منتقل نکردن حس خدمت به مردم آفت جدی این حرکت مقدس خواهد بود .
🔸نکته ای که در این یادداشت به آن اشاره شد وضعیت خرابی است که میراث دولت گیرین کارتی روحانی است دولتی که بجز ایجاد خرابکاری ( Sabotage) در عرصه های اقتصادی ،فرهنگی، سیاسی واجتماعی دربعد کلان عقبه استراتژیک نظام در داخل که همان اعتماد و ایمان مردم به نظام وانقلاب بود و عمق استراتژیک نظام در منطقه و جهان که همان امید ملت ها به اهداف و آرمانهای این انقلاب بود را هدف قرار داد .
🔸بنابراین یکی از اهداف کلان سه قوه در یک هم افزایی بازگردان امید به جامعه و ایجاد حس خدمت توسط مسئولین به مردم در چند گام اساسی است :
1_ مبارزه بی امان با مفسدین
2_ انسداد مسیرهای فساد خیز
3_ نظارت جدی بر سرپنجه های سیتسم بورکراسی که همان کارمندان و کارگزارن هست که درطی این سالها به دلیل رها بودن سیستم بشدت یکی از سرپل های ایجاد نارضایتی مردم نسبت به کارآمدی نظام شده در واقع دچار آنتروپی سیستمی( Entropy) شده که باید بازیابی شود.
4_ بکارگیری نیروهای جوان با انگیزه و به دور از تعارفات سیاسی جهت یک کارجهادی و خستگی ناپذیر
5_ مانع زدایی و پیرایش قوانین به دلیل انباشت قوانین متعدد و گاه موازی و بعضا خنثی کننده که ممری برای قانون دان های قانون گریز شده .
6_ معرفی و پیگیری و محاکمه مدیران ناکارآمد و نجومی بگیر در هر رده و مقامی
7_ سرعت بخشیدن به طرح اینترنت ملی و ساماندهی آن
بنابراین همانگونه که مصور شد برای چشاندن طعم مدیریت جهادی وانقلابی به کام مردم و بیرون بردن زهرآبه تلخ مدیریت خسته وناکارآمد نظام لیبرالی مبتنی بر کاپیتالیسم و مدیریت مرچنتی (مرکانتیلیستی) از جامعه حرکت مبتنی بر برنامه و سه مولفه همه جانبه نگری ،آینده نگری و کلان نگری خواهد بود .
✅شاید پرسیده شود این نگاه چه ربطی به ابعاد کوچک چون شهرستانها دارد !!! که باید گفت همانگونه که سیاستهای خرد منطقه ای تابع سیاستهای کلان هست اگر مدیران محلی و نیروهای انقلابی کف صحنه نگاه سیستمی و برنامه ای نداشته باشند و تشکیلات منسجمی نداشته باشند نمی توانند ضمن اجرای سیاستهای کلان حلاوت وشیرینی تفکر انقلابی را به مردم هدیه کنند .
نباید فراموش کرد پس از گذشت 42 سال از عمر انقلاب برای اولین بار تفکر انقلابی توانسته با کسب اعتماد مردم تحت زعامت ولایت شرایط خدمت را برای کشور فراهم آورد بنابراین فرد محوری و دور شدن از تفکر راهبردی آفتی خواهد بود برای این نهال نوپا .شاید بتوان اهمیت موضوع را درسخنان یکی معماران اصلی وضع موجود جستجو کرد ، اخیرا جهانگیری معاون اول روحانی در سخنان خود در جمع مدیران دستگاههای دولتی در خوزستان گفته؛ "بزودی دولتی تشکیل خواهد شد که در زمان آن، هر سه قوه یکدست خواهد شد؛ ما نظاره کرده و حرف خواهیم زد؛ می بینم که یک من شیر چقدر پنیر دارد". این سخن، اگر به مفهوم تدارک برای کارشکنی و زمین زدن "دولتِ هنوز تشکیل نشده" باشد، قطعا به معنای امید بستن به زمین خوردن آن است!
✅حساسیت به این سخن آنجا روشن خواهد شد که همانند این سخنان از زبان هم طیفان جناب جهانگیری به وضوح و با وقاحت هرچه تمام ترگفته می شود این تفکر خطرناک که نشان می دهد این جریان به هیچ چیزی جز قدرت و به کارگیری آن در راستای اهداف باندی وقبیله ای نمی اندیشند و چه افکاری در سر دارند حتی طی یک هفته گذشته سه بار روحانی عامل شکست خود وبرجام و تحریم ها را مجلس فعلی معرفی کرده ساده انگاری خواهد بود که این سخنان راخطای دانست که در گفتار یک بازنده تداعی می کند خیر این نشان دهنده یک خط بوده که این روزها از آن با نام کودتای سفید از آن یاد می کنند که برای سه قوه خصوصا دولت آینده طراحی و مین گزاری شده جماعتی که کشور را هشت سال دچار قهقرا کردند، نه تنها احساس شرمساری نمی کنند، بلکه پیشاپیش آرزو (و شاید برنامه ریزی) می کنند دولت جدید، شکست بخورد تا عملکرد سالها مدیریت خود خصوصا هشت سال بی کفایتی و خسارات ناشی از سوء مدیریت آنها را بپوشاند!
🔸به این موارد باید دو نکته مهم را هم اضافه کرد که نقطه امید ابن جریان هست :
1_ برنامه ریزی رسانه های بیگانه چه رسانه های دیداری و شنیداری چه حجم انبوه شبکه های اجتماعی آنها برای شکست انقلاب
2_ فربه بودن عقبه رسانه ای دشمنان و معاندین در داخل به مدد سالها همکاری و هم یاری دولت مستقر با آنها و رها بودن شبکه های اجتماعی که این روزها هدف گزاری درست مجلس در راستای ساماندهی به آن را آماج حملات خود قرار داده اند .
🔸قطعا دومقوله برنامه محوری و بکارگیری صحیح ازرسانه می تواند حجم زیادی از این توطئه ها را خنثی کند بی شک جریان لیبرال داخلی با هر اسم وعنوانی دچار انسداد سیاسی شده و بشدت ساختار خود را از دست داده و افسردگی حاد سیاسی برای آنها رمقی باقی نگذاشته ولی مهمترین و زیربنایی ترین مساله ای که این جریان مرموز،آلوده و وابسته را دچار احیاء در دوران ریکاوری خود خواهد کرد همان دو مساله اصلی نداشتن برنامه و سپس استفاده نکردن صحیح واصولی از رسانه خواهد بود .
🔸پس باید نتیجه گرفت فرد محوری ، تعارفات سیاسی و رودربایستی ها آفت حرکت مبتنی بر برنامه و بکارگیری صحیح از رسانه در پروژه اقناع سازی خواهد بود .باید درک کرد که در دوران خطیری به سر میبریم که نمی توان سرنوشت یک جریان و یک جبهه واحد و ریشه دار را به سرنوشت یک فرد یا یک جریان خاص گره زد .
🔸 هرگونه سکوت وهمراهی با تک محوری و یا بی توجهی به دست آورد سالها خون جگر خوردن ، شهید دادن و هزینه های سنگین دیگر قطعا همه تلاش ها را به باد خواهد داد قطعا نباید اجازه داد که جبهه انقلاب دچار روزمرگی ، بی برنامه ای ساده انگاری در حکمرانی شود .
حکمرانی خوب ( Good Governance) تابع یک برنامه ریزی مدون است، مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری، توجه به آرای عمومی و توافق جمعی (اجماع)، برابری، اثربخشی و کارایی و چشم انداز راهبردی ( Strategic Planning) از ویژگی های آن است .
🔸امیدوارم اهمیت این موضوع هر روز بیش از پیش برای افرادی که خود را پرچم دار جریان انقلابی درشهرستان می دانند روشن تر شود تا بدانند که چه مسئولیت خطیری را بر عهده گرفته اند مسئولیتی که اگر به آن نگاه مقطعی و صرفا موسمی و انتخاباتی داشته باشند آیندگان قضاوت خوبی نخواهند داشت .
فقط باید به این باور رسید در زمان حاکمیت رسانه (media ocracy) بدون توجه به سازوکارهای لازم و علمی نمی توان به مصاف کارهای بزرگ رفت .
مرتضی وحیدی
🔷مطالبه محاکمه روحانی از منظر راهبردی
🔻 اگر به سال 92 برگردیم زمانی که روحانی برمسند ریاست جمهوری رسید وقتی شعار اعتدال سر داد هیچ گاه این شعار را تئوریزه نکرد و همانند جریان اصلاحات فاقد یک گفتمان مدون و چهارچوب نظری معینی بود چرا ؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید یک بحث مطولی را پیش کشید که دراینجا امکانش نیست ولی در یک کلام هم شعار " اصلاحات" و هم شعار "اعتدال" در استراتژی باهم یکی بودن یعنی هر دوتا دنبال تفسیر جدیدی از دین و کنار گذاشتن حاکمیت دین بودن اصلاحات با پیش کشیدن "رفرم دینی" و "سکولاریسم " و اعتدال با "نرمالیزاسیون " در هاضمه نظم نوین جهانی یکی با لیبرالیسم ودیگر با نئولیبرالیسم .و هردو اگر صراحتا برسر اصل موضوع و منظور خود از اصلاحات و اعتدال می رفتند آنهم در جامعه ای که بخاطر دین و ارزش هایش انقلاب کرده دیگر راهی برای ادامه مسیر نمی یافتند پس بهترین راه ابهام درشعار، و عمل در رفتار بود که هر دو ختم می شود به یک دو کلمه مشی " منافقانه" و "تزویر".
بهترین مدرک برای اثبات این ادعا مقاله سعید حجاریان بود که درسال 94 نوشت و در آنجا صراحتا اشاره کرد که، " برنامه این دولت نه دموکراتیزاسیون که نرمالیزاسیون است".
🔻نرمالیزاسیون از چه منظری ویعنی چه؟ برای رسیدن به این جواب باید اهداف روحانی در مذاکره با غرب و خصوصا آمریکا را خوب فهمید آنجا که پس از امضای برجام کذایی گفت این مذاکرات نشان داد که می توان برجامهای 2و3و....را انجام داد که بلافاصله پس از آن در اعتراض به این سخن و همچنین اظهارات غربی ها سردار دلها شهید سلیمانی در کنگره شهدای استان کرمان بیان داشتد : "اینکه اصرار میکنند بر برجام دو در منطقه برای این است که قدرت اصیل و نابی که در مقابل اسلام وهابی یهودی شکل گرفته است را بخشکانند و جریانهای اسلامی در برجام دو خشکانده شود؛ البته تلاش آنها به اینجا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت چون دشمنان معتقدند که چشمه باید خشکانده شود و این چشمه ایران است."
🔻 اهمیت اصلی برجام از منظر استراتژیک برای دولت روحانی و آمریکا ایجاد فتح بابی برای هضم شدن در جامعه جهانی و سپس پذیرش نرم های بین الملی که توسط سازمان ملل به دیگر کشورها دیکته می شود بود تا از این مسیر دیگر مسیرها را تسهیل نمایند مانند پذیرش سند 2030 و FATF .
🔻وقتی کشوری مانند ایران که از نظر آمریکا یک کشور یاغی و سرکش هست و توانسته با این یاغی گری در منطقه وجهان تولید الگو کند کشوری خطرناک بوده که باید نرمال شود
نرمالیزه کردن ایران یکی از الگوهای رفتار آمریکا در برابر تهران است. نرمالیزه کردن موضوعی است که ابتدا در فضای اندیشکده ای و بعد رسانه ای آمریکا مطرح شد و سپس وارد محافل دیپلماتیک شد. منظور از نرمالیزه کردن ایران، از نظر آمریکایی ها وادار کردن آن به پذیرش قواعدی است که آنها در نظام بین الملل تعریف کرده اند. البته ایالات متحده آمریکا و سردمداران آن به خوبی می دانند که تنها زمانی می توانند به آرزوی دیرینه خود مبنی بر نرمالیزه کردن ایران جامه عمل بپوشانند که هویت اسلامی را از آن سلب کنند. این بدان معناست که ایران تنها در این صورت از دیدگاه آمریکا و غرب نرمالیزه خواهد بود که دیگر «انقلاب اسلامی » نباشد. در همین راستا، روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در مقاله ای صراحتاً اعلام می کند: ایران فقط زمانی کشوری «عادی» خواهد شد که دیگر جمهوری اسلامی نباشد. نویسنده در این مقاله «بهترین راه مرتفع کردن بدبینیها در طول زمان» را «از بین بردن نفوذ تندروهای ایرانی، تعامل هر چه بیشتر با میانه روها و نمایش حداکثر انعطاف پذیری دیپلماتیک» دانسته است.
🔻شاید اینجا اهمیت نظر جناب روحانی درباره انقلاب را بتوان فهم کرد که در سال 84 سخنرانی میکند و در آن میگوید که ما باید تصمیم بگیریم که انقلاب اسلامی میخواهیم یا جمهوری اسلامی. این سخن یعنی ما از مرحله انقلاب عبور کردیم و حالا باید وارد جمهوریت شویم که یکی از لوازم جمهوریت پذیرش قواعد بین الملی است .و دلیل اصلی اصرار ایشان برای مذاکره بدون گرفتن تظمین همین دیدگاه واثبات و اطمینان دادن به جریان گلوبالیست ها در کاخ سفید بود .
🔻هم صدا با آمریکا وزیر امور خارجه سعودی درسخنانی در بلژیک دراسفند 94 طی اظهاراتی مداخله جویانه ادعا کرد" آیا این قانون اساسی ایران نیست که به صادر کردن انقلاب تاکید میکند؟ آیا قانون اساسی ایران به لزوم توجه به شیعیان مستضعف اشاره ندارد؟ آیا این ایران نبود که حزبالله لبنان را تاسیس کرد؟ " و درادامه سخنان خود از کلید واژه پذیرش هنجارهای بین الملی توسط ایران سخن به میان آورد و خطاب به تیم ایرانی گفت : " اگر میخواهید دنیا با شما ارتباط داشته باشد، باید از سیاستهای توسعهطلبانه و کینهورزانه دست کشیده و به هنجارها و رفتارهای مناسب بینالمللی روی آورید."
🔻رمز گشایی از سخنان ودیدگاههای دشمنان این نظام و انقلاب با هم پوشانی آن درداخل کار چندان سختی نیست و اگر اراده ای برای کنکاش فعل ها و ترک فعلهای بی سابقه و معنی دار خلاف قانون اساسی که در این دولت برای نرمال کردن نظام وانقلاب اتفاق افتاد نباشد و میزان خسارت های مادی و معنوی آثار این رفتار که با مردم و انقلاب شده بررسی نشود آثار وپیامدهای شومی به بار خواهد آورد و ما در مقابل آیندگان وخصوصا خون های که به پای این انقلاب ریخته شده مسئول خواهیم بود چرا بخوانید:
1⃣ _ جریان تحریف با قلب واقعیت مجددا با استفاده از رسانه های آلوده خود در داخل و عقبه رسانه های " غربی،عبری،عربی" مجددا جای شهید وجلاد را عوض کرده و مانع روشنگری جریان انقلابی خواهند شد .جریانی که این روزها با تحریف واقعیت طرح صیانت از فضای مجازی مجلس را به انحراف کشاندند .جریانی که با فضا سازی مانع پاسخگویی 8 سال خسارت محض دولتی خواهند شد که همه سیاست های خود را با غرب پیوند زد و آخر با کوهی از مشکلات دولت خود را تحویل دولت جدید داد.
2⃣ _ مدعی شدن و از هم اکنون ژست طلب کاری گرفتن روحانی وجهانگیری و دیگر وزرایی چون زنگنه وآذری جهرمی وگل وبلبل جلوه دادن وضعیت کشور توسط این افراد چرا که می دانند انبوه مشکلات و گرفتاریهای که در زمینه های مختلف برای مردم وکشور بوجودآوردند و برای دولت بعد به میراث گذاشته اند مساله ای نیست که یک شبه حل شود بنابراین از هم اکنون درصدد هستند تا با تصویر سازی مثبت ازعملکرد خود دولت جدید را زمین گیر کرده و برای اثبات ادعای خود در زمینه برجام و سیاست های غرب پرستانه و ناکارآمدی چنین وانمود نمایند که دولت جدید هم نتوانست کاری کند پس سیاست ما درست بوده وباید همان راه را رفت .
3⃣ _ مهمترین میراثی که این دولت به ودیعه گذاشت ایجاد جو بی اعتمادی مردم به نظام اسلامی ، انقلاب و نهایتا جایگاه ولایت فقیه بود که دلیل اصلی آن کاهش مشارکت مردم درانتخابات را می توان نام برد که اگر نبود سیاستهای رهبری چه بسا این دولت انتخاباتی مبتذل و بی رمقی را برگزار می کرد تا پروژه خودش را تکمیل کند . بنابراین اگر اراده ای برای برخورد با این رفتار و جرایم وتخلفات روحانی و تیمش صورت نگیرد دشمنان همچنان با تحریف تمام مشکلات را به نهاد ولایت فقیه و شخص رهبری پیوند خواهند داد که نمونه واضح آنرا در موضوع اخلال درقطعی آب و برق دراین مدت مشاهده کردیم که چگونه کوچکترین اعتراض و نارضایتی را رسانه های آلوده داخلی وخارجی به رهبری ارجاع داده و جای متهم وشاکی را عوض کردند .
4⃣ _ روحانی این روزها با بکارگیری واژه "اگر" برای فرار از پاسخگویی تلاش زیادی کرد تا خود ودولتش را از خطاها مبرا کرده و دلیل شکست هایش با اگر واما به جای دیگر حواله دهد و نهایتا تیر آخررا درروز پایانی دولت خود شلیک کرد وگفت اگر گذاشته بودند ما با مذاکرات آخری همه مشکلات را برطرف می کردیم . بنابراین چنانچه مرجعی برای رسیدگی به ادعاهای ایشان و تیمش شکل نگیرد و مجبوربه پاسخگویی نشود چه بسا این رویه خطرناک مشکلات و فتنه های زیادی را درآینده بوجودآورد وباعث خسارتهای بیشتری بر پیکره نظام شود .
✅ نتیجه اینکه اگر مطالبه عمومی برای برخورد و محاکمه روحانی و هم پیالگی هایش ایجاد نشود و ریشه چنین تفکری خشکانده نشود این جریان به مدد پول های کثیف و حرامی که این سالها ازبیت المال به جیب همفکران خود در رسانه ها و شبکه های آلوده اقتصادی وسیاسی و وابسته به سرویس های متخاصم ریختند دوباره تجدید قوا کرده و دوباره با فریب کاری و دغل بازی بر سر مردم و نظام هوار خواهند شد و هیچ گاه برای نسل های جدید انقلاب وکشورمان مشخص نخواهد شد که دلیل این دگردیسی فکری و فرهنگی جریانی که یک روز درغالب انقلابی گری از سفارت آمریکا بالا رفتن و یک روز خواهان اعدام مخالفان در نمازهای جمعه بودند چیست و ریشه آن از کجا نشات گرفته و تاریخ درباره آن قضاوت نخواهد کرد و معایب و ناکارآمدی ها همه به پای تفکر انقلابی و ولایت فقیه نوشته خواهد شد. به نظر پرچم دار این مطالبه گری باید در سطح نخبگان سیاسی و انقلابی شروع و به جایگاههای حاکمیتی چون نمایندگان مجلس ائمه جمعه و دیگر مراکز تسری یابد .
مرتضی وحیدی
🔷 به همت تعدادی از جوانان یک مجموعه جهادی راه اندازی شده که خدمات قابل توجهی تاکنون داشته اند به تازگی مومنی آبرومند گرفتار بیماری شده و نیازمند دستگیری و یاری رسانی فوری است که دوستان در تلاش برای رفع حاجت این عزیز هستند .
🔷از مومنینی که توانایی دارند ویا خییری را میشناسند که توانایی مساعدت دارد دعوت میشود در این امر خیر مارا یاری رسانند.
♦️عکس تزئینی
آقازادگی !!! متاسفانه وقتی از آقا زادگی حرف میزنی معمولا نگاهها به سمت مفاسد اقتصادی سوق داده میشه ولی فساد سیاسی مهمتره چون بستر ساز هرنوع فسادی است.
https://www.instagram.com/p/CTpoKBrAMYs/?utm_medium=share_sheet
⭕️تفاوت مدیریت رسانه با سواد رسانه
🔴مدیریت رسانه، جنبه "عرضه" (Supply) را در فضای رسانه مورد توجه قرار میدهد اما سواد رسانه، بخش "تقاضا" (Demand) را مورد توجه قرار میدهد.
🔴به عبارتی، عرضهکنندگان محتوا و مدیران رسانهها باید مدیریت رسانه بدانند و مخاطبان باید #سواد_رسانهای را بیاموزند تا در دام فعالیتهای غیرعلمی و غیراخلاقی رسانهها گرفتار نشوند.
مرتضی وحیدی
♦️به عنوان یک اندیشه جوی کوچک و کم سواد در علم حکم رانی رویه و سو گیری دولت #رئیسی برای تولید سرمایه اجتماعی را غلط و در دراز مدت آسیب زا برای کشور ارزیابی میکنم .
♦️بی توجهی به نظام اندیشکده ای (آنچه که در غرب به آن Think Tankمی نامند ) و رو آوری به اقدامات صرفا social capital و کراهتا" پوپولیستی به مانند مسکنی خواهد بود که نهایتا بیمار را از پای خواهد انداخت .
♦️در کنار اقدامات کوتاه مدت لازم است ظرفیت کارشناسی را دولت به صحنه وارد کند .
https://www.instagram.com/p/CTzc4P6sbl4/?utm_medium=share_sheet
این چندمین بار در سال جاری است که امام جامعه نسبت به اهمیت فضای مجازی و در سطح کلی تر توجه ویژه به رسانه را تذکر می دهند .
♦️اصولا جریانی در درون جبهه انقلاب وجود داره که از وضع موجود راضیه یعنی بنا به تعریف علم سیاست محافظه کارند بنابراین علاقه ای به رونق گرفتن رسانه به مفهوم واقعی ندارن علت چی میتونه باشه؟
⬅️: خیلی راحته اگه رسانه قدرت بگیره اولین نفراتی خواهند بود که باید در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشند .
#اشراف_سیاسی_قبیله_اصولگرا
❇️آیا دولت آقای رئیسی موفق خواهند شد .⁉️
این سوالی است که مدت ها است ذهن نگارنده را درگیر کرده که با نگاهی عمیق به وضعیت کنونی مملکت سه مساله هست که نوع مواجه با آن شاید بتواند کمک کند به این سوال که آیا این دولت موفق خواهد شد یا خیر.
پرسش اول اینکه حجم خسارت های وارده توسط دولت قبل چقدر بوده ؟ و آواره برداری از محل مخروبه های آن چگونه و با چه سازو کاری خواهد بود!؟ دوم اینکه با وجود فرسوده بودن نظام بوروکراتیک کشور و سیستم اداری و ساختارهای خراب چگونه می توان تغییرات ایجاد کرد و موفق شد ؟وپرسش آخرومهم تراین هست که نحوه مواجهه دولت باوجود طیف پدر خوانده ای در دامان جبهه انقلاب که خود را محق می داند که از یک طرف خود را تنها مرجع تفسیر دیدگاههای رهبری و امام راحل جلوه دهد و از طرف دیگر با تشکیل یک ساختار الیگارشیک هرگونه حرکت انقلابی و اصیل برخواسته از آرمانهای امامین انقلاب را که در دامان خود شهدای چون شهید سلیمانی ها و امثالهم را پرورش داده تحت کنترل و انقیاد خود در آورده و به نوعی خود را مرجع فکری درتصمیم سازی وسپس تصمیم گیری قرار دهد چگونه خواهد بود ؟!
اینکه دولت سیزدهم موفق خواهد شد یا خیر در گروه مواجهه با این سه نوع مساله و نحوه پاسخگویی به آن است .به عقیده نگارنده از بین این سه مساله دو مساله اول را تا حدودی می توان با تعامل بین سه قوا حل کرد ولی اگر مساله سوم را که می توان به آن لقب #اشراف_سیاسی_قبیله_اصولگرا داد را نتوانیم مهار کنیم و با جهاد تبیین و کار تمیز فرهنگی طبق فرمایش حضرت آقا که در روز اربعین مطرح نمودند این جریان خطرناک را از دامان جبهه انقلاب ازاله کنیم نه تنها دولت موفق نخواهد شد بلکه چنان ضربه ای خواهد خورد که جبران آن دیگر میسر نخواهد بود .
اگر بخواهیم بیشتر با منظومه فکری این جریان آشنا بشویم باید ابتدا آنها را خوب شناخت و نوع مواجهه آنها را با مسائل و مشکلات کشور دید و تحلیل کرد . از آنجائیکه جریانات معارض با آرمانهای انقلاب و امامین به طور اعم و جریان اصلاحات و اعتدال به طور اخص به دلیل ضعف در ساختارها و گفتمان و کارنامه ای پر از خطا واشتباه وخیانت دیگر امکان برگشت به صحنه سیاسی کشور را پیدا نخواهند کرد و به احتمال زیاد استراتژی خود را بر چند بسترطراحی و تنظیم خواهدنمود .
اولین بستر برجسته سازی خطاها و اشتباهات دولت ومجلس و دومین بستر ایجاد تفرقه و انشقاق در جبهه انقلاب با نزدیک شدن به همان جریان فکری اصولگرا مسلکی که در ادبیات سیاسی به آنها #محافظه_کار می توان لقب داد . در ادبیات سیاسی محافظه کار به کسی یا کسانی تلقی می شود که حفظ وضع موجود برای آنها پسندیده تراست تا ایجاد تغییر .
و این نگاه با نگاه رهبری کاملا متضاد بوده و رهبری محافظه کاری را قتل گاه انقلاب می داند و در تعبیری کاملا واضح می فرمایند :" محافظهکاری و اکتفای به آنچه که داریم و نداشتن همت و بلندپروازی در همهی زمینههای فکر و فرهنگ، قتلگاه انقلاب است."
این جریان محافظه کار را می توان با شاخصه های چون مواجهه با حقوق های نجومی ، عدالت خواهی و عدالت طلبی ( نمونه واضح نحوه برخورد با امام جمعه لواسان) ، مقابله با پدیده آقازادگی و فامیل گرایی ، شیوه برخورد با منتقدین و مصلحین جامعه ، سکوت درقضیه کرونا و همراهی بادستورالعمل های سازمان بهداشت جهانی و بی توجه به نظرات کارشناسی منتقدین وشیوه فعالیت های اقتصادی رانتی و از همه مهمتر هزینه ندادن برای آرمانهای انقلاب و نظام شناخت . از جمله شاخصه های مهم این طیف اهمیت ندادن به افکار عمومی و کارکرد #رسانه و بی توجه به تولید سرمایه اجتماعی برای نظام وانقلاب و فراری دادن سرمایه ها و بی اعتنابه اصول صحیح کنشگری سیاسی در حکمرانی و استفاده از جایگاه قدرت برای تحمیل آراء و نظرات خود می توان نام برد . (کارنامه یک بخشی از این جریان را در نوع مواجهه با برجام وهمراهی با آن دیدیم و نیازی به طول تفسیر ندارد) ولی در مورد تولید سرمایه اجتماعی و نداشتن #سواد_رسانه باید ساعت ها نشست هم گریه کرد و هم غصه خورد که یکی از خطاهای فاحش این جریان بیخیالی به مقوله رسانه و تولید سرمایه اجتماعی است ، چیزی که امسال چندین نوبت امام جامعه نسبت به آن هشدار داد حداقل سه بار طی دو ماه گذشته یکی در مراسم تنفیذ دولت یکی در دیدار با هئیت دولت و سومین بار روز اربعین در دیدار با دانشجویان عزادار حسینی .
متاسفانه این طیف با اشغال برخی از مناصب حکومتی برای خود حرمت قانونی و شرعی واجتماعی قائل شده و بجای تحکیم مواضع انقلاب و توجه به منویات امامین انقلاب بیشتر به دنبال تئوریره کردن آراء و نظرات این بزرگواران بر اساس دیدگاههای شخصی و قبیله ای خود هستند و به نوعی خود را لاحق در تفسیر انقلاب و دیدگاههای امام جامعه دانسته تا از این طریق کنترل بدنه اصلی جریان انقلابی را بدست بگیرند .
مطلبی که باعث شده این طیف جایگاهی دربدنه جبهه انقلاب نداشته باشند نوع زیست اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی است که دارند . زیست #اشرافی با طعم انقلابی گری مساله ای که کاملا همدیگر را نقض می کند.
در اینجا ودر مقدمه طولانی بخشی از واقعیت وضع موجود را ترسیم شد ولی اگربخواهیم بسمت وضع مطلوب حرکت کنیم چه باید کرد به نظر باید با طرح پرسش های صحیح و پیدا کردن جواب ها مسیررامشخص کنیم اصطلاحا باید مشخص کنیم چه می خواهیم و چه نمی خواهیم بنابراین برای اینکه بتوانیم هم به دولت کمک کنیم و هم این منظومه فکری و جریان خطرناک #اشراف_سیاسی_قبیله_اصولگرا را به حاشیه برانیم بایدباطرح پرسش های ذیل هم ازدولت مطالبه گری کرده و پای مطالبه آن با یک کار تمیز رسانه ای مد نظر امام جامعه که روز اربعین تبیین فرمودند ایستاد و هم آنرا به گفتمان تبدیل کنیم به همین دلیل باید :
1⃣ تلقی و تعریف دولت از عدالت و مبارزه با فساد و هموار کردن مسیر تحقق عدالت مشخص شود و دولت چهارچوب نظری خود از عدالت را تعریف کند و بگوید چه سازوکاری برای آن در نظر دارد.
2⃣ شیوه تولید سرمایه اجتماعی در دولت از چه الگویی پیروی می کند و نحوه مواجهه دولت با منتقدین سیاست ها و اقناع سازی مردم چگونه خواهد بود ؟ آیا شیوه بی تفاوتی و هیچ انگاری منتقدین را درپیش خواهد گرفت یا خیر با یک هم افزایی و بکارگیری نخبگان فکری انقلابی سیاست های کلی نظام را به پیش خواهدبرد.(که متاسفانه درقضیه #کرونا از سوی وزارت بهداشت و نحوه انتصابات در دولت خلاف آن مشاهده می شود )
3⃣ شیوه #شفاف_سازی و سازوکارهای آن در دولت چگونه خواهد بود . مساله ای که در مجلس انقلابی تاکنون محقق نشده و همان نگاه محافظه کارانه مانع اجرای آن شده و در بدو شروع دولت نیز شاهداستفاده از همان شیوه های مرسوم وغلط گذشته در روش انتصابات ونحوه پاسخگویی به افکار عمومی هستیم ویانگاه امنیتی و پلیسی بر دیگر مسائل ارجحیت دارد .
4⃣ برنامه دولت در معرفی و شکایت از ترک فعل ها و فعل های که باعث خسارت محض به کشور و مردم توسط دولت مردان سابق شده چگونه خواهد بود . نمونه اخیر محکوم شدن ایران در پرونده کرسنت وخسارتهای وزیر سابق نفت . و دیگر دولت مردان دولت یازدهم و دوازدهم . که متاسفانه در تودیع و معارفه برخی وزرا و مسئولان سابق ، برخی دوستان دولتی چنان از مسئولان قبلی تعریف و تمجید نمودند که گویا مملکت گل وبلبلی را تحویل گرفته اند ، بی توجهی به این مساله و در میان نگذاشتن مردم نسبت به آنچکه دولت قبل بر سر آنها آورده و برخورد نکردن با جرایم و تخلفات دولتمردان گذشته عنقریب جای شاکی و متهم را با برخورداری طیف فاسد از رسانه های متعدد عوض خواهد کرد .
5⃣ درسیاست خارجی نحوه مواجهه دولت با کشورهای متخاصم چگونه خواهد بود ؟ آیا درزمین دشمن با قواعد او خواهد جنگید یا خیر یک باز طراحی درست و اصولی با یک زمین بازی جدید وقواعد مشخص عمل خواهد کرد . آیا دولت برای بالفعل سازی عمق استراتژیک وژئوپلیتیک خود در شبه قاره و آسیایی میانه و استفاده از این ذخیره ژئوکالچر ایران بزرگ راه کاری دارد.
6⃣ دربعد اقتصادی خصوصا ربای در بانک ها و بانک سالاری دولت چه استراتژی و نگاهی در عرصه اقتصاد دارد آیا از شیوه های مرسوم نظام اقتصادی شکست خورده استفاده خواهد کرد و از افرادی امتحان پس داده که زمانی در دوره خود نتوانستند تغییراتی ایجاد کنند استفاده خواهد کرد یا خیر جرات تغییر را داشته و پایه های یک اقتصاد سالم بر مبنای شریعت را رقم خواهد زد .
7⃣ سیاست دولت در بعد فرهنگی چیست ؟ به دلیل نداشتن یک نظام یکپارچه رسانه ای و هماهنگ دولت چگونه می تواند سیاست های انقلاب را به پیش ببرد ؟ تشکیل یک قرارگاه رسانه ای و داشتن یک سیاست مدون رسانه ای با مفهوم عام آن در حوزه دیداری و شنیداری بر بستر رسانه های سنتی و دیجیتال و شبکه های اجتماعی در فضای سایبری یکی از الزامات جدی و مطالبه همه دلسوزان انقلاب هست بنابراین نگاه دولت در این خصوص چگونه است ؟
با عنایت به مطالب فوق دریک نتیجه گیری کلی می توان گفت برای فائق آمدن دولت انقلابی بر مشکلات دولت باید یک برنامه مدونی را تهیه و منتشر نموده و برای تضمین موفقیت توجه به افکار عمومی و منتقدین دلسوز را سرلوحه قرار داده و با تقویت رسانه های انقلابی و فعالین این عرصه اولا راه را بر اعمال نظرات شخصی#اشراف_سیاسی_قبیله_اصولگرا بسته و سپس موانع مطالبه گری صحیح واصولی را برداشته و با حمایت از مصلحین اجتماعی ضعف ها را شناسائی کرده و نسبت به ترمیم آن اقدام نماید شاید یکی از محاسن این کار این باشد که وقتی مدیران دولتی خود را در منظر و مرئای افکارعمومی و پاسخگویی مشاهده نمودند قطعا راندمان آنها بالاتر خواهد رفت و درصد خطاها کاهش پیدا کرده و کارآیی بالاتر رفته وخود به خود سرمایه اجتماعی تولید خواهد شد و مفسدین به حاشیه رانده خواهند شد .
مرتضی وحیدی
در مرزهای شمال غربی چه خبراست !
https://instagram.com/stories/vahidi.m_ir/2675315821066099297?utm_medium=share_sheet