eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
91.6هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
4هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی تبلیغاتــــ ما🤍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1016528955C6f8ce47ae9
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 #پارت_پنجاه_و_سوم یکدفعه شیشه های حسینیه روی سرمان فرو ریخت.ده دوازده نفری در
🎭🔪🚬🎲 دکتر گفته بود باید از سرم عکس بگیرند و یکی دو روز  تحت مراقبت در بیمارستان بمانم. خانم مدیر که باید برمیگشت پیش بقیه بچه ها. خانم عظیمی کنارم ماند. خیلی زودتر از من خوابش برد. فردا چشم که بازکردم تنها بودم. نفرات تخت های کناری ام مرخص شده بودند و خانم عظیمی هم نبود. به سختی از جایم بلند شدم.وقتی بیرون از اتاق رفتم همان زن را دیدم که روی صندلی ها فلزی خوابش برده.یکدفعه پرستاری مرا دید و تشر زد:تو نباید از تخت بیای پایین! با صدایش آن زن از خواب پریشانش پرید. آشفته آمد دنبال ما داخل اتاق. به دستهای پرستار که به دستم سرم وصل میکرد، خیره شد. پرستار رو به او گفت: نذار بیاد پایین، الان صبحونه اشو میارم باید کامل بخوره...زن با سر تأیید کرد. وقتی پرستار بیرون رفت رو به او گفتم: ممنون ولی نیاز نیست... موقع ادای حرف س سرزبانی حرف زدم. حتما بخاطر جای خالی دندانهایم است. حالم گرفته شد. در فکر و خیال بودم که موبایلش زنگ خورد. جواب نداد فقط یک پیامک فرستاد. پرستار که سوپ را آورد. زن ظرف را گرفت میز متحرک پایین تخت را جلو کشید.همانطور که با قاشق آن را هم میزد که خنک شود زیرلبی چیزی میخواند. سوپ را قاشق قاشق در دهانم می گذاشت و من با نگاهم از آن چشمهای کم فروغ، تشکر میکردم. کمکم کرد بنشینم. از کیفش قرآن کوچکی درآورد و مشغول خواندن شد. زمزمه هایش لحن دلنشینی داشتند. انگار حافظه گوشهایم این صدا را در خود گنجانده بود. چند ضربه به در خورد. یک مرد میانسال با موهای فر و قامت خیلی بلند ولی استخوانی وارد شد. رو به زن گفت: فرشته بیا کارت دارم. در ذهنم تکرار کردم؛ فرشته! این اسم به آن نگاه مهربان می آید. فرشته بلند شد و وقتی بیرون رفت در را بست اما صدای همسرش به وضوح شنیده میشد: -باز یه دختر بیکس و کار پیدا کردی نشستی بالاسرش! +هیس میشنوه -چرا منو خودتو اینقدر عذاب میدی؟ +بذار تو حال خودم باشم -چرا نمیخوای بفهمی کیمیا مرده دیگه برنمیگرده... +توروخدا برو صدای هق هقش بلند شد. با شنیدن گریه هایش چیزی در قلبم جابه جا شد... ادامه دارد.... به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh