💢 مقایسه جالب کشورهای عربی و ایران از نگاه تحلیلگر سیاسی عرب 🔹 «محمد هنید» استاد دانشگاه "سوربون" فرانسه: ایران دارای اقتصاد و صنعت حقیقی است اما ما یک مداد یا هیچ چیزی را خودمان نساخته‌ایم و در صورت اتمام نفت و گاز محتاج جهانیم! 🔹 اگر شما دارای اقتصاد، یک حکومت حقیقی، حاکمیت و صنعت باشید مثلا آنچه در ایران روی می دهد، بله درست است که هدف دشمنان قرار گرفته اما در این کشورها نوعی کمربند امنیتی برای اقتصادشان دارند و بحران‌ها را پشت‌سر می‌گذارند.

🔴 تسویه ابَربدهیِ دولت 🔺وزیر کار: در این دولت ۲ تسویه بزرگ در طول تاریخ نظام صندوق‌داری و بازنشستگی صورت گرفت. 🔺۸۸ هزار میلیارد تومان بدهیِ صندوق‌ها به بانک‌ها تسویه شد و بانک‌ها از حالت ناترازی به تراز مثبت رسیدند. 🔺۱۸۰ هزار میلیارد تومان بدهیِ دولت به صندوق تامین اجتماعی نیز تامین و پرداخت شد. 🔺دولت‌های قبلی ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به جا گذاشتند که تاکنون ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از این بدهی تسویه شد. 🔺 پی نوشت: این دست خبرها باید توسط انقلابیون پخش شود تا جواب سوالات چند گروه داده شود. 1. آنهایی که می گویند دولت اگر راست می گوید درامد ها و فروش نفتش بیشتر شده ، این پول ها کجاست که ما نمی بینیم ! 2. آنهایی که مدام سیاست های اقتصادی دولت را مسخره می کنند . 3. آنهایی که دولت را کاملا ناکارامد و بدون کاری مفید می دانند. 4. آنهایی که می گویند بدون برجام نمی شود کار اقتصادی کرد. 🔺 جریانات مخالف دولت برای کوبیدن دولت حتی به ایرادات گفتاری اقای #رئیسی هم گیر می دهند و آن را بزرگ می کنند ، حال ما چرا این دستاوردهای مهم را همه جا نشر ندهیم و بی تفاوت باشیم ⁉️‼️ #ایران_قوی #دولت_مردمی

🔴 توییت‌یہ‌ دختر بلژیکی برای‌ مقام معظم رهبری... 🔻ترجمه: سیدعلی‌ خامنہ‌ای‌ کیست؟! 🔸دوست‌ داشتنی‌ترین‌ فیلسوف، 🔺مرشد عالی، معتمد، رهبروپدر!👌

🔴 باید کاملاً مراقب باشند که حرف خدا در هیچ شرایطی زمین نماند و در این زمینه نباید از جنجال و هوچی‌گری و اتهامات ترسید. (دیدار جمعی از مسئولین سازمان تبلیغات اسلامی با رهبر انقلاب - ۲۸ دی ۱۴۰۱)

⭕️سکانسی از فیلم سینمایی W 2008 به کارگردانی الیور استون آمریکایی! 🔺ایران را کنترل کنیم ، جهان در دستان ماست! این قسمت از فیلم را ببینید اگر اهل بحث و گفتگو هستید اگر مدعی هستید که دلسوز کشورید اگر ایران را دوست دارید اگر نمیدانید چرا مرگ بر امریکا میگوییم اگر نمیدانید چرا امریکا در عراق هست اگر باور ندارید که امریکا دنبال ایران ضعیف هست اگر اگر اگر... این قسمت از فیلم را خوب ببینید!

به نام خدا 📌آبروی خدا....! بعد از افطار مختصر ؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد... بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا... اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست... آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم... پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا... همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم... آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد... به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند... الحمدلله آب در لوله ها هست، فراوان... مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد... گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟؟ بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوت شون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت.... 📚 جام عقیق 👈 حالا شده حکایت ما. یک عمر بر سر سفره خدا نشسته ایم، کافیست یک مرتبه کمی تاخیر شود، سر و صدایمان بلند می شود. کاش همان شأنی که برای مردم قائل هستیم تا آبرویشان را نریزیم، برای خدا هم قائل بودیم و آبروریزی نمی کردیم. التماس تفکر