مردان بی غیرت به اندازه زنان بی حجاب در #شهادت مرادن غیرتمند ایران شریک هستند.
قطعا هر زن و دختر بی حجاب، دارای پدری، برادری و یا همسری بی غیرت است که برای آزادی حیوانی خود وهوسرانی خود کاری به ناموس خود ندارد.
سلام بر خوک های انسان نما
#شهید_غیرت
#شهید_حمیدرضا_الداغی
قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3
جالبه بدونید که محققین و پژوهشگران با توجه به علل و عوامل تاریخی حجاب، و با بررسی آثار و نقش های تاریخی بدست آمده
پیدایش حجاب رو به دوران قبل از ادیان و مذاهب مربوط میدونن
جالب توجه خانم هایی که فکر میکنن حجاب برای اسلامه😂
قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3
گفت: مامان! میذاری من برم جبهه؟ گفت برو مامان. فدای آقای خمینی بشی. اومد والفجر مقدماتی شهید شد؛
گفت مامان داداش رفت جبهه شهید شد میذاری منم برم؟ گفت تو هم برو جبهه فدا بشی؛ (ما یه چیزی میگیم تو یه چیزی میشنوی تو هنوز مامان نشدی نمیفهمی) اونم اومد خیبر شهید شد.
شوهرش گفت خانم این دو تا بچه رفتن فدای امام شدند میذاری منم برم؟ گفت تو هم برو فدا بشو؛ بِأَبى أَنْتَ وَ أُمّى وَ نَفْسى لَکَ الْوِقاءُ وَالْحِمى یَابْنَ السّادَهِ الْمُقَرَّبینَ. شوهره هم رفت والفجر هشت فاو شهید شد؛
حاج خانم رو فرستادن مکه یه حال و هوایی عوض کنه اونم جزو شهدای مکه شهید شد؛ شهیدان تلخابی.
ویل دورانت میگه:
نمادها و جلوه های پوشش در میان زنان ایران باستان، چنان زیاد و چشم گیر است که از نظر برخی اندیشمندان و تمدن نگاران
"ایران منبع اصلی ترویج حجاب در جهان"
معرفی شده است.
شما بانوی اصیل ایرانی، حالا متوجه شدی که چرا نظام سرمایه داری و برده داری حجاب زن ایرانی رو بزرگترین مشکل برای پیشبرد اهدافش میدونه
قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3
آیا میدونید که:
دکتر کریستین بارتلمه، شرق شناس آلمانی میگه:
از 1500 سال قبل زن یک موجود دارای حقوق نبوده، بلکه به عنوان یک شئ به او نگریسته میشد
و جالتر اینکه اکنون هم سرمایه دارهای غربی به زن به 3 شکل مینگرند
1- نیروی کار ارزان قیمت
2-تبلیغگر مجانی و ناخواسته
3- مصرف کننده ساده لوح تولیدات آرایشی و جنسی کثیف غربی
در ضمن میدونستید 1400 سال پیش دین اسلام راجب زن و حقوق زن چی گفته؟
امام صادق عليه السلام : همانا زن گردنبند است ؛ پس بنگر كه چه گردنبندی به گردن مى افكنى . براى زن ارزش و بهايى نمى توان تعيين كرد ، نه براى خوب آنها و نه براى بدشان . زن خوب ، ارزشش طلا و نقره نيست، بلكه از طلا و نقره هم بهتر و ارزشمندتر است و زن بد ، ارزشش خاك نيست، بلكه خاك از او ارزشمندتر است .
قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3
شهید سید مجتبی صالحی
پدری که پس از شهادت برنامه امتحانی دخترش را امضا کرد
------------------------
اگر میخای با این ماجرای فوق العاده آشنا بشی بیا تو کانالمون به آدرس زیر
کانال شهدابی قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3
امضای شهید پای کارنامه فرزندش از زبان فرزند شهید:
«یک هفته از شهادت پدرم گذشته بود، در زادگاه پدرم، شهر خوانسار، برای او مراسم ختم گرفته بودند. بنابراین مادر و برادرم هم در خانه نبودند و من باید به مدرسه می رفتم، وقتی وارد مدرسه شدم، دیدم که برای تجلیل از پدرم مراسم تدارک دیده اند، پس از مراسم راهی کلاس شدم، خانم ناظم از راه رسید و برنامه امتحانی ثلث دوم را به من داد، در غیاب من همه بچه ها برنامه امتحانی شان را گرفته بودند و فقط من مانده بودم، ناظم از من خواست که حتما اولیایم آن را امضا کنند و فردا ببرم، به فکر فرورفتم چه کسی آن را برایم امضا کند، نسبت به درس و مدسه ام بسیار حساس بودم و رفتن پدر و نبود مادر در خانه مرا حساس تر کرده بود. وقتی به خانه رسیدم چیزی خوردم و خوابم برد...
ادامه در پست بعدی
در خواب پدر را دیدم که از بیرون آمده و مثل همیشه با ما بازی می کرد و ما هم از سر و کولش بالا می رفتیم. پرسیدم آقاجون ناهار خوردید، گفت: نه نخوردم، به آشپزخانه رفتم تا برای پدرغذا بیاورم، پدر گفت: زهرا برنامه ات را بیاور امضا کنم. گفتم آقاجون کدام برنامه؟ گفت: همان برنامه ای که امروز در مدرسه دادند. رفتم و برنامه امتحانی ام را آوردم اما هرچه دنبال خودکار آبی گشتم پیدا نشد، می دانستم که پدر هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، بالاخره خودکار آبی ام را پیدا کردم و به پدر دادم و رفتم آشپزخانه. اما وقتی برگشتم پدرم را ندیدم، نگران به سمت حیاط دویدم دیدم باغچه را بیل می زند، آخر دم عید بود و بایستی باغچه صفایی پیدا می کرد، پدر هم که عاشق گل و گیاه بود.برگشتم تا غذا را به حیاط بیاورم ولی پدر را ندیدم این بار هراسان و گریان به دنبال او دویدم اما دیگر پیدایش نکردم ناگهان از خواب پریدم اما وقتی خاله برایم آب آورد دوباره آرام گرفتم و خوابیدم.
صبح شد، موقع رفتن به مدرسه با عجله وسایلم را آماده می کردم، ناگهان چشمم به برنامه امتحانی ام افتاد که با خودکار قرمز امضا شده بود،
وقتی به خواهرم نشان دادم حدس زد
که شاید داداشم آن را امضا کرده باشد ولی یادم افتاد که برادرم در خانه نبود، خواب دیشب برایم تداعی شد، با تعجب ماجرا را برای خواهرم تعریف کردم و تاکید کردم که به کسی نگوید.
پدر در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود: «اینجانب رضایت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود.
آیت الله خزعلی از خانواده شهید صالحی می خواهد تا پیش کسی موضوع را مطرح نکنند علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید می کنند و برنامه به رویت حضرت امام(ره) نیز می رسد. اداره آگاهی تهران نیز پس از بررسی اعلام می کند امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهر خودکاری که امضا را زده شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد.ولی خانم صالحی معتقد است که خصلت مردمی بودن پدر، این موضوع را خیلی سریع بین مردم پخش کرد و امروز مردم با رفتن به موزه شهدا و دیدن آن نامه، شهید را می شناسند و به یکدیگر معرفی می کنند.
-----------------------
میشه که یک روز هم این شهدا دعوتنامه شهادت ما رو هم امضا کنند😭😭😭
قهرمان من
ارائه مطالب زیبا و خاص درباره شهدا
https://eitaa.com/ghahremane_man3