هدایت شده از بیداری ملت
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴اوج خباثت الهام علیف رو در اینجا ببینید که مریدان اهل بیت در جمهوری آذربایجان که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مبارزه با تروریستهای تکفیری تحت عنوان《تیپ حسینیون》 به سوریه اعزام شده بودند پس بازگشت توسط دولت علیف زندانی و حتی شکنجه شدند!
آقای علیف ما آذریها روی حضرت زینب(س) تعصب داریم! و پادویی تو برای صهیونیستهای کودککش و شیعه ستیز را هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد!
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
هدایت شده از گروه مالی کنز
علامه طباطبایی (ره) تا چند سال اواخر عمر دائما بدهکار بود و ناچار بود در شهر مقدس قم از خانه های استیجاری استفاده کند، آن هم خانه های محقری که به او اجازه پذیرایی از دوستان، شاگردان و خویشاوندان را نمی داد.
گاهی صاحب منزل از یک سو اصرار به تخلیه خانه داشت و از سوی دیگر مرحوم علامه برای پیدا کردن منزل شدیدا در مضیقه و تنگنا به سر می برد و با این وصف بی آنکه خم به ابرو بیاورد با حضور قلب و آمادگی کامل به درس و بحث و تألیف ادامه می داد و حاضر نبود به کسی اظهار نیاز کرده و مشکلات خود را بازگو کند.
📚 آینه عرفان، ص۴۰
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
هدایت شده از گروه مالی کنز
🖊 #آیت_الله_بهجت ره:
بعضی به حدی با حیا هستند که با همه ی ناداری و بیچارگی، حاضر نیستند نیاز خود را اظهار کنند ! آیا نباید همسایه ها و همکارها به این گونه افراد رسیدگی کنند!؟
👇🔅👇🔅👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
هدایت شده از گروه مالی کنز
🔆تجربه پس از مرگ علامه حسن زاده آملی
🔆حضرت استاد در این خصوص مکاشفهای را نقل میفرمایند: در سحر شب یکشنبه 5 مردادماه 1348 بعد از ادای نافله شب و نافله و فریضه صبح در اربعینی که ذکر جلاله «الله» را هر روز بعد از نماز صبح به عددی خاص داشتم، بعد از این ذکر به توجه نشستم که ناگهان جذبه و حالتی دست داد و بدن طوری به صدا در آمد و میلرزید، آن چنان صدایی که مثلاً تراکتور روی سنگهای درشت و جاده ناهموار میرود،
دیدم که جانم از بدنم مفارقت کرد و متصاعد شد ولی در بدنی مثل بدن عالم خواب قرار دارد، تا قدری بالا رفت.
دیدم در میان خانهای مانند پرندهای که در خانهای در بسته گرفتار شده است و به این طرف و آن طرف پرواز میکند و راه خروج نمییابد، تخمیناً در مدت یک ربع ساعت گرفتار بودم و به این سو و آن سو میشتافتم، دیدم در این خانه زندانیم، نمیتوانم به در بروم، سخنی از گویندهای شنیدم و خود او را ندیدم که به من گفت: این محبوس بودنت بر اثر حرفهای زیاد و بیخود تو است، چرا حرفهایت را نمیپایی!؟
🔆من در آن حال چندین بار خدای متعال را به پیغمبر خاتم(ص) برای نجاتم قسم دادم و به تضرع و زاری افتادم که ناگهان چشمم به طرف شمال خانه افتاد که دیدم دریچهای که یک شخص آدم بتواند به در رود برویم گشوده شد، از آنجا در رفتم و پس از به در آمدن چندین به سوی مشرق در طیران بودم و دوباره به جانب قبله رهسپار شدم.
🔅و هنگامی که از حبس رهایی یافتم، یعنی از خانه به در آمدم، آن خانه را بسیار بزرگ و مجلل دیدم، که در میان باغی بنا شده است و آن باغ را نهایت نبود و آن را درختهای گوناگون پر از شکوفه سفید بود که در عمرم چنان منظرهای ندیدم.
🔅و میبینم که به اندازه ارتفاع درختها در هوا سیر میکنم به گونهای که رویم، یعنی مقادیم بدنم همه به سوی آسمان است و پشت به سوی زمین و به اراده و همت و فرمان خود نشیب و فراز و بسیار خدای متعالی را به پیغمبر خاتم و همه انبیاء قسم دادم که کشف حقایقی برایم دست دهد و در همین حال به خود آمدم.
🔅آن محبوس بودن چند دقیقه، بسیار در من اثر بد گذاشت به گونهای که بدنم خسته و کوفته شده بود و سرم و شانههایم همه سخت درد گرفت و قلبم به شدت میزد.
👇🔆👇🔆👇
https://eitaa.com/joinchat/2400124981Cc8b982030d
هدایت شده از دانستنی ها
از این خبراست که مغز آدم سوت میکشه! سامسونگ میخواد کل محتوای مغزمون رو شبکهای از تراشههای سهبعدی کپی کنه یا به عبارت خیلی ساده، از مغزمون یه بکاپ بگیره.🤯
سامسونگ میگه که میتونه تراشههایی شبیه به مغز انسان بسازه و شبکه عصبی مغز رو روی اون تراشههای سهبعدی کپی کنه. یعنی درحقیقت سامسونگ میخواد مغز رو مهندسی معکوس کنه. 😳
هدف اصلی این طرح اینه که درنهایت به یک هوش مصنوعی شبیه به مغزه انسانه. خب به نظر میاد که به زودی فیلم ترمیناتور به واقعیت میپیونده.😐
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@fact_iw 💡
هدایت شده از تفکر صحیح رمز هدایت
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم تکان دهنده شفا گرفتن دختر نابینا در کربلا
یا حسین عزیز مادر
که باشی شفیع ما در دنیا و محشر
هدایت شده از تفکر صحیح رمز هدایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جایگاه پدر و مادر را بیشتر و بهتر بشناسیم
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
🏴بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
💠آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
🏴...وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
🌿درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
🍁ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
💥به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
🔘بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
🔥تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
🔰ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
🌑بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
🌺صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
🔷سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
☀️هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
✨آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
🌸 اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
🏴آقای حائری! ترسیدی؟
💠من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
🔅راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
🌹وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
🌺من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد...
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
@Emamzamaniam313
هدایت شده از بیداری ملت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وقتی میگوییم مرگ دست خداست!
الحمدلله ملوانهای چابهاری که در طوفان شاهین ناپدید شده بودن،بعد از چند روز در دریا سالم پیدا شدن
👤 سَیّد(بلوچم)
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
✍🏻حاج اسماعیل دولابی ( معلم اخلاق شهید_ابراهیم_هادی ) می گفت:
خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد.
با تار، تیر و تور خودش، آدمها را
جذب می کند. مجذوب خودش می کند.
تار خدا، قرآن است .نغمه های آسمانی است . خیلی ها را از طریق قرآن جذب خودش می کند.
خیلی ها را با تور خودش جذب می کند.
مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر
تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدمها را از این طریق مجذوب خودش می کند . اولیاء خدا برای این مشکلات لحظه شماری می کردند .
شیخ بهایی می گوید:
شد دلم آسوده چون تیرم زدی،
ای سرت گردم چرا دیرم زدی.
از وقتی بلا و مصیبت به زندگی ام آمد ، فهمیدم من ارزش دارم. ولی گلایه دارم
که چرا من را زودتر گرفتار نکردی.
سعدی هم می گوید:
بزن سیلی و رویم را قفا کن. خدایا من را بزن چون زدن های تو ارزش دارد. پنبه را وقتی می زنند، باز می شود و سفید می شود و ارزش پیدا می کند.
اگر کسی به گرفتاری ها چنین نگاهی داشته باشد، دیگر جای ناامیدی برایش باقی نمی ماند.این گرفتاری ها باید زمینه امید ما را فراهم بکند.
گرفتاری ها باید زمینه نشاط ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا
آشنا نیستیم، تا مصیبتی می رسد،
ناراحت می شویم. این شیوه خداست!
📚کتاب مصباح الهدی(سخنان مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله تعالی علیه
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi