eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
110 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزرگترین حق کشی در حق زنان از دیدگاهِ رهبر انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• *️⃣ انسان حریص دو نشانه دارد: جَزَع به هنگام سختی و بُخل به هنگام نعمت که ریشه‌ی بسیاری از ناهنجاری‌هاست. 📖 سوره معارج آیات ۱۹ ،۲۰ و ۲۱
☀حدیث روز‌‌ •ꕥ◍⃟‌‌◍‌‌ꕥ• 🌷 پیامبراکرم (صلي‌ اللّه‌ عليه‌ و آله) : ✍ مٓنْ تٓفاٰقٓرٓ اِفْتٓقٓرٓ 🖋 كسي كه اظهار نداري و فقر كند بالاخره به فقر دچار می‌شود. 📚 بحارالانوار ، ج٧٣ ، ص۳۱۶
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه معرفت✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 رفیقی داشتم که سالها با هم سفر کرده بودیم و نمک خورده و بی کران حقوق صحبت ثابت شده. آخر به سبب نفعی اندک، آزار خاطر من روا داشت و دوستی سپری شد و با این همه از هر دو طرف دلبستگی بود که شنیدم روزی دو بیت از سخنان من در مجمعی همی‌گفتند: نگار من چو در آید به خنده نمکین نمک زیاده کـند بر جـراحت ریشان چه‌بودی‌ار سرزلفش به‌دستم‌افتادی چوآستین‌کریمان به دست‌درویشان طایفه درویشان بر لطف این سخن نه که بر حسن سیرت خویش آفرین بردند و او هم در این جمله مبالغه کرده بود و بر فوت صحبت قدیم تأسف خورده و به خطای خویش اعتراف نموده. معلوم کردم که از طرف او هم رغبتی هست، این بیتها فرستادم و صلح کردیم: نه ما را در میان عهد و وفا بود جفـا کـردی و بد عهـدی نمـودی به‌یک‌بار ازجهان دل در توبستم ندانسـتم که برگـردی به زودی هنوزت گر سر صلح است بازآی کـز آن مقـبولتر باشـی کـه بودی «گلستان سعدی» ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹💖📓›❀ ⃟ ⃟ شعر و حکمت༺‌‌‌• یار مـفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود «حافظ» 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
✦۞✦‌‌✺‌رهاوردِ شعر✺✦۞✦ «نوزادِ خاک» آخر فصل زمستان در هوای نیمه سرد دانه ی کوچکِ نوکاشته در بسترِخاک مثل نوزادی ناز روز و شب می خوابید صبح یک روز قشنگ ناگهان باد وزید ابرها را آورد آسمان را پوشاند تا که باران بارید بسترِ خاک و تنِ نازک دانه خیسید آفتاب از پسِ باران، این بار اندکی بیشتر از فصل زمستان تابید بدنِ مادرِخاک گرم شد، گرم و نمور دلش از زمزمه‌ی فصل بهار پر شد از شادی و شور پر شد از عشق و شعور دانه را گرم در آغوش کشید و صدا زد پر مهر: دانه جان! بیداری؟ جانِ جان! بیداری؟ دانه بیدار شد و دو سه خمیازه کشید، گردنش را کج کرد، و خودش را کش داد مادرش خنده زنان گفت: عزیزم! مژده وقت روییدن و گل دادن و زیبا شدن است. فصل کار آمده است، نوبهار آمده است. دانه از شوق بهار بند قنداقه برید چنگ زد در بغل مادر با ریشه هایی شیرین شیره‌ی جان زمین را نوشید تا جوانه زد و آرام آرام از تن مادر خود بالا رفت، رفت و روی سر مادر بنشست، و زمین شد سرسبز. سروده‌ی شاعر جوان و خوش قریحه آقای «عبداللّه نظری قهفرخی» ۱ فروردین ۱۴۰۲ https://virasty.com/r/p4R یکی از همراهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ •🍹یک نفس طراوت✓༺‌‌‌• ⃟ ⃟ ❀ دلت را بیدار کن، نغمه‌ای تازه بخوان و عشق را صدا بزن تا نسیمی جانبخش؛ به سویت آید و شوقِ زندگی در وجودت جریانِ تازه‌ای از هستی بیاید... -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله‌ی بحر❁༺‌‌‌•- 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ⃟ ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』