eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
111 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✦۞✦‌‌✺‌رهاوردِ شعر✺✦۞✦ هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر می‌شود قبلِ زائر کوله‌بار راه، حاضر می‌شود... خوش به حال خانۀ خشتی نزدیک حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است هر کسی یک‌بار آمد قم، مهاجر می‌شود شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود... رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✦۞✦‌‌✺‌رهاوردِ شعر✺✦۞✦ رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی فلک آسـتانی ملک پاسـبانی ضَمان کارگاهی جَنان بارگاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهـرت گواهی خیالت به سر خون هجرت به گردن به شوق تو کردم چه شال و کلاهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دل‌بخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیـیـنه آیـیـنه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی گرفته ست خورشید، اذن دمیدن ز نقّـاره خانه دمِ هـر پگاهی تویی شرط توحید و بی تو یقیناً همه نیست، توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نمـاند ثوابی نمـاند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گـناه است کاهی لب درّه‌ی نفس، لغـزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی مـنم آن گنهـکارِ امّـیدواری که دارد ز لطف تو پشت و پناهی ندانم چگونه برآیم ز شکرش اگر راه دادی مرا گاه گاهی الهی مرا از حریمش مکن دور مرا از حریمش مکن دور الهی 🔸شاعر:
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌📜 شعرخوانی🌷🦋🌷 لب درّه‌ی نفس، لغزیده پایم نگه دار دستِ مرا با نگاهی شاعر: محمود حبیبی کسبی https://virasty.com/r/4tv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پوستر | در بند تو‌ ام ◽️من از آن روز که در بند تو ام آزادم میلاد امام رضا علیه السلام مبارک باد.
یکایک‌سر شکست‌آن‌روزاماعهدوپیمان‌نه غم‌دین بود در اندیشـه مردم ، غـم نان‌نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به‌لطف‌حضرت‌خورشید اما بر خراسان‌نه کبوترهای گوهـرشاد بودیم و صدای تیـر پریشان کرد جمعِ یکدل مـا را پشیمان‌نه سراسر،صحن از فوج‌کبوترهاچنان پُر شد که‌چندین‌بارخالی‌شدخشاب‌آن‌روزومیدان‌نه یکی‌فریاد می‌زد شرمتان‌باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، امّا به ایوان‌نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که‌آن‌را می‌سپارم‌دست‌تیغ و برگریبان‌نه برای‌او که کشتن‌را صلاح‌خویش می‌داند تفـاوت می‌کندآیا جوان یا پیر؟چندان‌نه دیانت‌برسیاست‌چیره‌شد،آری‌جهان‌فهمید رضاجان‌است‌شاه‌مردم‌ایران،رضاخان‌نه!  کلاه‌پهلوی هم کم‌ کم افتاد از سر مردم نرفت امّا سرِ آنها کلاه زورگویان،نه!  گذشت‌آن‌روزها،امروزاما برهمان‌عهدیم نخواهدشدولی‌این‌بارجمع‌ماپریشان،نه! به‌جمهوری‌اسلامی‌ایران‌گفته‌ایم«آری» به‌هرچه‌غیرجمهوری‌اسلامی‌ایران«نه»  کجادیدی‌که‌یک مظلوم‌تا این‌حدقوی‌باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه  دفاعِ از حرم یعنی قـرار جنگ اگـر باشد زمین کارزار ما «تل آویو»است، تهران نه!  ✍️محمد حسین ملکیان 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 شعرخوانی زیبا در محضر رهبر معظم انقلاب دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تل آویو است تهران نه «محمدحسین ملکیان» 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه شعر ناب✓༺‌‌‌• 🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃 اخـتـرانی کـه بـه شـب در نظــر مـا آیند پیش خورشید محال است که پیدا آیند همچنین‌پیش‌وجودت‌همه‌خوبان‌عدمند گـر چـه در چشـم خلایق همـه زیبا آیند مـردم از قاتل عمـدا بگـریزند به جـان پاکـبـازان برِ شمـشـیر تـو عمـدا آیند تا مـلامت نکـنی طایفه‌ی رندان را کـه جمـال تو ببینند و به غوغـا آیند یعلم الله که گر آیی به تماشا روزی مردمان از در و بامت به تماشا آیند دلق‌وسجاده‌ی‌ناموس‌به‌میخانه فرست تا مـریدان تو در رقص و تمنا آیند از سر صوفی سالوس دوتایی برکش کاندراین‌ره ادب آن‌است که یکتا آیند می‌ندانم خطر دوزخ و سودای بهشت هر کجـا خیمه زنی اهـل دل آنجا آیند آه سعدی جگر گوشه نشینان خون کرد خرم آن روز که از خانه به صحرا آیند «سعدی» ‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini