eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
111 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• ❤️ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ 🔸 اگر جراحتی را که در بدن ایجاد شده زود مداوا نکنیم جای زخم، عفونت می‌کند و کانون تجمع میکروب می‌شود. گناه به تعبیر قرآن، اِجْتِراح (جراحت) است. جان‌مان را با گناه جریحه‌دار نکنیم! جاثیه آیه ۲۱
خطر و نتیجه عادی سازی و التقاط با تولید محتوای حرفه‌ای توسط بازیگران فریب خورده با پوشش بلاگر و حجاب استایل دقیقا با جنگ ترکیبی یکی است! یکی از اهداف قیام امام حسین(ع) احیای امر به معروف و نهی از منکر بود و در جامعه اسلامی مطابق این دو واجب، به من چه به تو چه نداریم! 💡 هوش سفید| سید علیرضا آل‌داود 🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانه‌ای 👇 @aledavood 👈 عضو شوید
❀ ⃟ ⃟ 🏴شعـرِ عاشـورایی🏴 ⃟ ⃟ ❀ آه این سر بریده ماه است در پگاه یا نه! سر بریده خورشیدِ شامگاه؟ خورشیدبی‌حفاظ‌نشسته به‌روی‌خاک یا مـاه بی‌ ملاحظه افتاده بین راه؟ ماه آمده به دیدنِ‌خورشید، صبح‌زود خورشیدرفته‌است سر شب سراغ‌ماه این سر ، سرِ بریده ی یحیایِ خاکیـان این سر، سری که‌رفت درآغوشِ‌مهروماه حُسنِ‌شهادت از همه حسنی فراتر است ای محسن شهید من، ای حسنِ بی‌گناه ترسم تو را ببیند و شرمندگی کشد یوسف بگو که هیچ نیاید برون ز چاه عالَم تمام سائلِ کویِ شهادت است در بارگاه او چه گـدا و چه پادشاه ای چشم‌های تو حجج بالغِ سحـر نام تو دلپذیر و نشان تو دلبخواه آئینه‌دار غیرت تنهـاترین شهـید یادآور شهـادت سـردار بی‌سـپاه شاهد‌،نیاز نیست که درمحضرآورند در دادگاهِ عشق رگ گردنت گواه خنجر، کدام‌شمرکشیدت به رو،دریغ! کنج تنور کیست سر روشن تو آه؟ دارد اسـارت تـو به زینب اشـارتی از اشتیاقِ‌کیست‌که‌چشمت‌کشیده‌راه؟ از دور دست می‌رسد آیا کدام پیک ای مسلم شرف به کجا می‌کنی نگاه؟ تسمه کشیده اسب تو از گرده ی فلک با دیدنت سـپـهـر برانداخـته کلاه تا هفت پشت کفـر به لـرزه درآمده از جلوه و جلال تو گیجند اهل جاه گریان‌شده‌است‌خنده ز داغ‌تو زار زار خندان‌شده‌است‌گریه‌ به‌شورتو قاه‌قاه هوش‌وحواسِ‌عقل‌به هم ریخته‌تمام افتاده عشق از نفس تو به اشتباه لبریز زندگی است نفس‌های آخرت آورده مرگ، گرم به آغوش تو پناه یک‌کربلاشکوه به چشمت‌نهفته‌است ای روضه ی مجسمِ گودال قتلگاه «امیری اسفندقه» ادبیات آیینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺‌‌‌• ۞لاتُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ چشمها او را نمی‌بینند ولی او چشمها را می‌بیند! سوره انعام | آیه ۱۰۳ https://virasty.com/r/4tv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❀ ⃟ ⃟ 🏴شعـرِ عاشـورایی🏴 ⃟ ⃟ ❀ به نام نامی سر نوشتم اول خط باسمه‌ تعالی سر بلند مـرتبه پیکــر ، بلند بالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هر جا سر قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمـان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر همان‌سری‌که‌یَُحّب‌الجمال‌محوش‌بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که‌یک‌به‌یک‌همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیـر از ما سر سپس به معرکه عابس «اجننی» گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم امّ وهب را به پارۀ تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا‌به‌حال‌غلامش، به آرزوش‌رسید گذاشت لحظه ی آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام،غرق به‌خون بود و زیرلب‌می‌گفت: به پیشـگاه تو آورده‌ام خدایا سر میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طاها سر حروف اطهـر قرآن و نعـل تازۀ اسب چه‌خوب‌شدکه‌نبوده‌است‌بربدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر - جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده‌است جدا شده است و نیفـتاده است از پا سر صـدای آیـۀ کهـف الرقیم مـی‌آید بخوان!بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام کـه آفـتاب درآورد از کلیـسـا سر چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعـت نمـاز بالا سر « سید حمیدرضا برقعی» 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
🍊⃢🍋کلام لطیف❀ꕥ❀ 💠 پند لقمان 🔸 لقمان حكیم پسر را گفت: امروز طعام مخور و روزه دار، و هرچه بر زبان راندی، بنویس. شبانگاه همه آنچه را كه نوشتی، بر من بخوان. آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور. 🔸شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. دیروقت شد و طعام نتوانست خورد. روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هرچه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هیچ طعام نخورد. 🔸روز چهارم، هیچ نگفت. شب، پدر از او خواست كه كاغذها بیاورد و نوشته‏‌ها بخواند. پسر گفت: امروز هیچ نگفته‌‏ام تا برخوانم. لقمان گفت: پس بیا و از این نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روزقیامت، آنان كه كم گفته‏‌اند، چنان حال خوشی دارند كه اكنون تو داری. 『シ ~🦋𝓙𝓸𝓲𝓷↷ -❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺‌‌‌•- ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』