eitaa logo
قاصدک انتظار
20 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
6هزار ویدیو
133 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله «ولی من رای میدم. چون پسرم اتیسم داره.» همینکه جمله‌ام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی راننده، همه هُل خوردیم سمت جلو. نمی‌دانم خشونت توی ترمزش به خاطر تعجب بود یا از مخالفت صریح و قاطعم با حرف‌هایش جا خورد. مسافران در حال نچ نچ داشتند خودشان را به عقب بر می‌گرداندند که راننده پنجره‌اش را پایین کشید تا صدای «گوسفند» گفتنش به ماشین جلویی برسد. از پنجره باز شده، سوز هوای بهمن‌ماه می‌خورد توی صورتم و مرا با خودش به بهمن پارسال می‌برد؛ وقتی که توی همین تاکسی‌های سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشت‌هایمْ کاغذ آدرس داروخانه‌ای در کوچه پس کوچه‌های جنت‌آباد شمالی را فشار می‌دادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطه‌ای که توی زندگی پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله می‌انداخت. پسر دو ساله من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کم‌حسی در اتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع می‌خواست مبل باشد یا قله‌ی سرسره‌ای در پارک. می‌توانست پشت بام خانه‌ای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت. وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه خلوت. ناخودآگاه با صدای پایین‌تر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیه‌ای به من نگاه کرد. انگار می‌خواست از دزاژ استیصال صورتم شناسایی‌ام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغ‌سنجی‌اش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. می‌تونید کدملی بچه‌مو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانه‌اش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل می‌کنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشک‌هایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و می‌شد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرص‌های تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانه‌مان، تمام شده بود. صبح زود، کاسه‌ی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده اخبار، اول مطمئن‌مان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خود خود من باشم متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومی‌سازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریم‌ها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار می‌رود...» نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرین‌تر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانه‌ی محله‌مان به خانه آمد. من رای می‌دهم چون پسرم اتیسم دارد. چون می‌دانم اگر با صندوق‌های خالی اقتدار و امنیت این مملکت خال بردارد، هزاران مادر نگران مثل من، باید برای داروهای ساده‌ای مثل تب‌بر و سرماخوردگی، مسیر پر رنج مرا طی کنند. تازه معلوم نیست آن موقع اصلا سیزده آبانی باشد... صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسی‌بلندهای نماینده‌ها حرف می‌زد. پسر جوان کنارش که نگاه خیره‌ی معذب‌کننده‌ای به یقه‌ی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه تو این مملکت خراب شده» خواستم بگویم خیلی از مردمان سرزمین‌های جنگ زده اطرافمان هم رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیه‌شان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا نه مراتع سرسبزش! اما نمی‌شد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شده‌ی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگ‌های داخلی‌شان داشته باشد. در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت *آهسته ببندید* که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسی‌رانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سر درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمی‌کنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید به این و اون باشیم که کلامون پس معرکه است.» با خنده‌‌ام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش می‌دونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!» 🆔https://ble.ir/callmeplz
هدایت شده از عموفیدل 🔆
🔴 دستیابی ایران به دانش فنی تولید پانسمان بیماران پروانه‌ای 🔻 متخصصان شرکت دانش‌بنیان طبا زیست پلیمر (تریتا) به عنوان نخستین تولید کننده پانسمان‌های پیشرفته ترمیم زخم در ایران، پس از اعمال تحریم‌ها علیه ایران و کمبود پانسمان بیماران پروانه‌ای (ای بی) با تکیه بر دانش و تحقیقات خود به فرمولاسیون پانسمان مپیلکس سوئد منطبق با گایدلاین جهانی توصیه شده جهت پانسمان‌های خاص این بیماران دست یافتند و در تلاش‌اند تا این محصول را با هدف یاری رساندن و ارتقای سلامت این بیماران حساس و آسیب‌پذیر کشورمان در مقیاس نیمه صنعتی بومی‌سازی کنند. 🔻 💢@amoofidel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️تحویل بگیرید! 🎥تهیه کننده فیلم «آغوش باز»: فیلم سانسور نخواهد شد/ سرتیپی در خصوص حضور نوازندگان و خوانندگان_خانم در فیلم «آغوش باز» : فیلم پروانه نمایش دارد و به فیلم دست نخواهد خورد... ✍آیا نوازندگی و خوانندگی زنان در فیلم ها به شکل رسمی و با مجوز وزارت ارشاد کلید خورده است!؟ برای سلامتی و ظهور امام عصر (عج) صلوات🌸🌸🌸 @GhasedakeEntezar
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️تحویل بگیرید! 🎥تهیه کننده فیلم «آغوش باز»: فیلم سانسور نخواهد شد/ سرتیپی در خصوص حضور نوازندگان و خوانندگان_خانم در فیلم «آغوش باز» : فیلم پروانه نمایش دارد و به فیلم دست نخواهد خورد... ✍آیا نوازندگی و خوانندگی زنان در فیلم ها به شکل رسمی و با مجوز وزارت ارشاد کلید خورده است!؟ برای سلامتی و ظهور امام عصر (عج) صلوات🌸🌸🌸 @GhasedakeEntezar
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
ظاهرا دارند مقدمات یک حمله ویروسی جدید و متعاقب آن واکسیناسیون فراگیر و اجباری را فراهم می کنند روزنامه همشهری اول بهمن: داستان سرایی جدید مبنی بر این که یخ های قطبی دارن آب میشن و با آب شدن آنها ویروس‌های مرگبار آزاد می شوند. یعنی مردم دنیا این قدر ساده لوح هستن که این داستان ها را باور می کنند؟ جدید 👇👇👇
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
بشریت با یک تهدید همه گیر جدید عجیب و غریب مواجه است | هشدار دانشمندان درباره قطب شمال - همشهری آنلاین https://www.hamshahrionline.ir/news/826474
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
و مجددا سر و کله بیل گیتس پیدا شده و بر ضرورت استفاده از انواع واکسن ها که قوی‌تر باشند صحبت کرده است 👇👇👇
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ❌صدای دوباره شیطان❌ 👿بیل گیتس می گوید: 💉واکسن های نسل بعدی کووید "دوام طولانی تری" خواهند داشت و به جای سوزن از "پچ" استفاده می شود. ⏮او در ادامه سیاست های کاهش جمعیت از طریق در مصاحبه با شبکه CNCBC گفت:🔻🔻🔻 «ما یک واکسن سل، واکسن مالاریا، HIV، و حتی چیزهایی مانند واکسن‌های کووید خواهیم داشت، باید آنها را طولانی‌تر کنیم تا پوشش بیشتری داشته باشند.» ⚠️قابل توجه مسئولین ما تا کی باید مطیع دستورات شوم و مکارانه سازمان بهداشت جهانی و شخص باشیم؟ ☑️چرا فقط و فقط بر تزریق واکسن تاکید می کنید؟
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
و سازمان جهانی بهداشت هم از پیدایش سخن گفته است. می گویند این ویروس هنوز وجود ندارد. خب اگر وجود ندارد شما از کجا میگید که ۲۰ برابر کشنده تر از کروناست. همه اینها را گفتن تا در سایه ایجاد وحشت دنیا را ترغیب به امضای یک معاهده برای تزریق واکسن‌های جدید کنند. چیزی مثل همان سند ۲۰۳۰ 👇👇👇
هدایت شده از دکتر رضا منتظر
لینک خبر ظهور ویروسی کشنده‌تر از کرونا/ پاندمی جدید در راه است؟ - خبرآنلاین https://www.khabaronline.ir/live/1863914