متن شعر دعا
دستامونو میبریم بالا
با هم دیگه میکنیم دعا
عمر زیاد بده خدا
هم به مامان هم به بابا
خدا ماها رو دوست داره
دعاهامونو قبول داره
چشم میدوزیم به آسمون
میگیم خدای مهربون
غصه رو از ما بردار
مامان بابا معلما نگه دار
میگیم خدای مهربون
مریضا را شفابده
به دردامون دوا بده
امام غائب را بیار
رهبرما زنده بدار
#شعر_دعا
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#قصه_آهوها
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود توی یک جنگل سبز چند تا آهو با بچه هایشان زندگی می کردند .بچه های عزیز هر وقت که آهو خانم برای بچه هایش غذا تهیه می کرد و می آورد که بین آنها تقسیم کند یکی از بچه هایش به نام دم قهوه ای میگفت : من بیشتر می خوام .آهو خانم می گفت : آخر عزیز دلم باید به اندازه ای که می توانی بخوری ، و برداری اگر بیشتر برداری نیمه خور و اسراف می شود .
ولی آهو کوچولو گوشش بدهکار نبود . یک روز که با برادرش د نبا ل رنگین کمان می گشت تا سر رنگین کمان را پیدا کند و بگیرد ، یک سبد میوه که شاید انسانها آنجا ، جا گذاشته بودند را دید که ریخته شده روی زمین .
طبق معمول از برادرش جلو زد و گفت: گنده ترین میوه مال من است و یک گلابی بزرگ را با پوزه خود (دهان ) به سمت خود کشید و یک گاز زد و سیر شد و آن را پرت کرد آن طرف . بقیه ی میوه ها را هم برای آهو خانم بردند.
حالا بشنوید از آهو خانم که داشت لانه اش را تمیز می کرد دید لاک پشت ها دارند یک پرستوی بیمار را می برند گفت : صبر کنید این پرستو دوست بچه های من است چه اتفاقی افتاده گفتند : او بیمار است و دکتر لاک پشتیان گفته : اگر گلابی بخورد مداوا خواهد شد.
آهو خانم گفت هر طور که شده برایش گلابی پیدا می کنیم لطفا?او را به لانه ی ما بیاورید.
بچه های آهو خانم آمدند هوا تاریک شده بود. آهو خانم سبد میوه را که دید گفت : توی میوه ها گلابی هم هست گفتند: نه ،آهو خانم گفت : پرستو اگر گلابی بخورد مداوا می شود .
دم قهوه ای ناراحت به خواب رفت در خواب گلابی را که نیمه خور کرده بود دید
که گریه میکند به او گفت چرا گریه می کنی ؟ گلابی جواب داد : تو مرا به دور انداختی در حالی که می توانستم مفید باشم و بعد این شعر را به دم قهوه ای یاد داد :
گلابی تمیزم همیشه روی میزم 🍐
اگر که خوردی مرا نصفه نخور عزیزم
خدا گفته به قرآن همان خدای رحمان
اسراف نکن تو جانا در راه دین بمانا
آهو کوچولو صبح زود بیدار شد و با برادرانش به جنگل رفت و به دنبال گلابی گشت . گلابی که نصفه خور کرده بود را پیدا کردند آن را در آب چشمه شستند و برای پرستو آوردند . وقتی پرستو گلابی را خورد نجات پیدا کرد و چشمانش را باز کرد و از آهو کوچولو تشکر کرد که جانش را نجات داده بود از آن به بعد دم قهوه ای دیگر اسراف نمی کرد و فریاد نمی زد زیاد می خواهم گنده می خواهم و حالا او می داند اسراف وهدر داد ن هر چیزی بد است و خدا اسراف کاران را دوست ندارد .
قصه ی ما به سر رسید اسراف کار به بهشت نرسید. 🥰
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
هدایت شده از اخبار خوب🌸
حزبالله از شهادت سید حسن نصرالله خبر داد
▪️إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
🔹حزبالله لبنان با صدور بیانیهای شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل این جنبش در حمله رژیم صهیونیستی به ضاحیه جنوبی بیروت را تایید کرد.
🔹حزب الله لبنان: سرور مقاومت، بنده صالح، رهبر شجاع و دلاور، مومنی حکیم و بصیر در جوار پروردگار که در جهت رضای او حرکت کرده بود، به قافله جاویدان شهدا پیوست.
اخبار خوب🌸
https://eitaa.com/joinchat/1061683854Cc3264d0e3d
🔸️شعر امام حسین جان
🌸دلم میخواد پر بزنم
🌱به کربلا سر بزنم
🌸به اون حرم که باصفاست
🌱باغ قشنگ لالههاست
🌸حسین حسین حسین جان
🌱حسین حسین حسین جان
🌸دلم میخواد پر بزنم
🌱برم به دشت کربلا
🌸به سرزمین نینوا
🌱بشم یه یار برای مولا
🌸حسین حسین حسین جان
🌱حسین حسین حسین جان
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
ye-pelak128.mp3
3.8M
🎶 یه پلاک
#هفته_دفاع_مقدس
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
134-TopBaziBaMah-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.25M
#قصه_شب
💠 توپ بازی با ماه
🔻موضوع: ماه، رویا
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
هدایت شده از زیارت خوب🌸
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زنده_از_حرم
روضه خوانی حاج احد سبزی در اجتماع مردمی امت حزب الله در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی
📍رواق امام خمینی (ره)
زیارت خوب🌸
https://eitaa.com/joinchat/3969253975C3dc4e54ecd
🔸️شعر
🔶 دعای کودک
برای ظهورِ مهدی
«عجل الله فرجه»
#کودکانه
🌸 برای صاحب الزمان
💚 همیشه میکنم دعا
🌼 بیا بیا ظهور کن
🌱 امامِ غایبم بیا
🌸 تو ای نوادهیِ علی
💚 امیدِ این دلِ منی
🌼 بیا بیا ظهور کن
🌱 که من ببینمت دمی
🌸 از جمعه ها عبور کن
💚 غم را زِ دلها دور کن
🌼 چشمِ دل ما را بیا
🌱 با مقدمت پر نور کن
🌸🌼🍃🌼🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#یک_قصه_یک_حدیث
🌸انعکاس
رمزی کوچولو برای پدرش که داشت روی زمین کار میکرد غذا میبرد. او فکر کرد یک چهرهی نامشخص در پشت سنگهای بالای تپه باشد. چون فکر کرد باید آن شخص یک بچهی دیگر باشد او را صدا زد و گفت: "هی!"
بازتاب صدا را شنید که از بالای کوه میگفت: "هی!"
در حالیکه تشخیص نداده بود که این بازتاب صدای خودش است. او فکر میکرد که یک بچهی دیگر بالای کوه است که دارد او را اذیت میکند.
"فقط وایسا و ببین که وقتی بالا آمدم چه بلایی سرت در میآورم!"
صدا پاسخ داد:
"فقط وایسا و ببین که وقتی بالا آمدم چه بلایی سرت در میآورم!"
رمزی که واقعا عصبانی شده بود با تمام وجود صدا زد:
"بیا بیرون و بگذار تو را ببینم، ای ترسو!"
زمانی که همان صدا را شنید او به طرف پرتگاه شروع به دویدن کرد. او خیلی زود خسته شد اما نتوانست در آنجا چیزی بیابد. او فکر میکرد که آن بچه باید جایی خود را مخفی کرده باشد. از تخته سنگها بالا رفت در حالی که داشت تمام وقت فریاد میزد. او داشت فکر میکرد که چه بلایی سر آن بچه در خواهد آورد زمانی که او را به چنگ خود در بیاورد. اما بچهی ترسو هیچ گاه جرات نکرد بیرون بیاید.
بعد از مدتی طولانی، به یاد پدرش افتاد. تا الان باید پدرش خیلی منتظرش شده باشد. زمانی که پیش پدرش رسید ماجرا را برای او تعریف کرد. پدرش به او گوش داد و ضرب المثلی را برای او یادآور شد:
"آن کس که هرچه را میخواهد میگوید، هر آنچه که نمی خواهد را میشنود."
اگر رمزی فقط حدیث بعدی از امیر المومنین علیه السلام را شنیده بود آنطور عمل نمی کرد:
«عوّد لسانک حسن الکلام تأمن الملام؛»
🍃«زبان خویش را به سخنان پسندیده عادت ده تا از سرزنش (دیگران) در امان باشی»
🌸🍂🍃🌸
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
19.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم قصه:شهدای قدس❤
قصه گو:فاطمه سادات افروزه🌺☺
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
دعای آهوها.mp3
3.91M
اسم قصه:دعای آهو ها
قصه گو:فاطمه سادات افروزه
📖:#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر_کودکانه
🔸️شعر صبح جمعه
🌸چون صبح جمعه میرسد
🌱مثل کبوتر میپرم
🌸خوشحال و خندان میروم
🌱همراه بابا تا حرم
🌸تا گنبد زرد حرم
🌱از دور پیدا میشود
🌸بر روی لبهای پدر
🌱گل خندهای وا میشود
🌸از شوق دیدار رضا
🌱من شادمانه میدوم
🌸انگار او مثل گل است
🌱من نیز یک پروانهام
🌸من مینشینم در حرم
🌱آرام پهلوی پدر
🌸آنجا زیارتنامه را
🌱میخواند او با چشمتر
🌸پشت ضریح و پنجره
🌱اینجا و آنجا، هرکجا
🌸بر روی لبهای همه
🌱روییده گلهای دعا
🌸یک دفعه من توی خیال
🌱یک بچه آهو میشوم
🌸با شادمانی ناگهان
🌱سوی ضریحش میدوم
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6