🍁پاییز اومد دوباره
🍁برگا شدن ستاره
🍁ستاره طلایی
🍁زرد و سرخ و حنایی
🍁آمد باد شبانه
🍁برگا را دانه دانه
🍁از شاخهها جدا کرد
🍁توی هوا رها کرد
#شعر #پاییز
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
👆 #قصه_کودکانه
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت یوسف
#قسمت_پانزدهم
برادر بزرگتر گفت:
-ما پیمان الهی گذاشته بودیم. شما همان کسانی هستین که بر سر یوسف آن بلا را آوردین، برید، برید خانوادهها منتظرن و به غذا و گندم احتیاج دارن. من آن قدر این جا میمونم تا شاید بنیامین برگرده یا این که پدر اجازه بده من برگردم...
یکی از آنها گفت:
-حالا به پدر چی بگیم؟
برادر بزرگتر گفت:
-برین و به پدر بگین که پسرت دزدی کرد این چیزی است که ما دیدیم، دیدیم که کاسه ی گران قیمت از بار او پیدا شد. این همان چیزی است که با چشم دیدیم و خدا عالم است.
آنها شرمنده و سرافکنده به کنعان برگشتند.
حضرت یعقوب که برای برگشت آنها نشسته بود از دور آنها را دید که بر میگردند اما چهرههایی ناراحت و سرافکنده دارند. به دقت نگاه کرد و بنیامین و پسر بزرگش را ندید و نگران شد.
آنها آمدند و با شرمندگی سلام کردند.
حضرت یعقوب گفت:
-سلام بر شما، چه شده؟
برادرها هر کدام به هم نگاه کردند و هیچ کدام نمی توانستند حرفی بزنند. تا این که یک نفر از آنها در حالی که سر به پایین داشت همه چیز را تعریف کرد.
حضرت یعقوب گفت:
-ای وای بر شما میفهمین دارین چی میگین!
یکی از برادرها گفت:
-اما پدر آن چه گفتیم کل ماجراست نه کمتر و نه بیشتر، اگه به ما اعتماد نداری خب از مردمی که زودتر از ما برگشتن بپرس، در مصر تحقیق کن. مطمئن باش که جز حقیقت چیز دیگه ای نمی گیم.
حضرت یعقوب گفت:
-آه خدای من، اما من صبرم را از دست نمی دم. میدونم تو از همه چیز آگاه هستی.
از جا بلند شد و با حال و احوال بد به اتاقش رفت.
در این لحظه بود که غم شدیدی وجودش را فرا گرفت و به شدت گریه کرد و با صدای بلند نام یوسف را صدا میزد.
برادرها که نام حضرت یوسف را از زبان پدر شنیدند به شدت شرمنده شده بودند و به فکر فرو رفتند.
حضرت یعقوب حالا بنیامین را هم از دست داده بود و پسر بزرگش هم در مصر مانده بود و یوسف، پسری که هر لحظه به او نگاه میکرد و آرامش میگرفت دیگر نبود!
حضرت یعقوب آن قدر گریه میکرد تا این که چشمهایش نابینا و سفید شده بود. برادرها که عذاب وجدان داشتند به یاد کارهای بد خودشان در حق یوسف افتاده بودند و این که سالها به پدرشان ظلم کرده بودند و حالا بنیامین هم از دست پدر رفته بود.
یکی از آنها در اتاق حضرت یعقوب را که صدای گریه ی او شنیده میشد زد و گفت:
پدر خواهش میکنم، به خدا قسمت میدهیم این قدر گریه نکن ممکنه بیمار بشی و از دست بری.
حضرت یعقوب با ناراحتی گفت:
-من گله ای از شما نکردم که این طور میگین. من غم و غصه ام را پیش خدا بردم و به او شکایت میکنم. خدا لطف بسیار داره و من از رحمت خدا چیزهایی میدانم که شما نمی دانید.
حضرت یعقوب در تنهایی خودش گریه میکرد.
قلب حضرت یعقوب دوباره زخم دیگری پیدا کرده بود و میگفت:
-من هیچ وقت یوسفم را فراموش نمی کنم. چهره ی زیبا و نورانی اش همیشه جلوی رویم است. یوسف من هیچ وقت نمرده.
زمانی که بار دیگر گندمها تمام شده بود و برادرها مجبور بودند به مصر بروند.
حضرت یعقوب رو به آنها گفت:
-وقتی به مصر میرسین از یوسف و بنیامین سراغ بگیرین. شما نباید از رحمت خدا غافل بشین چون نا امید شدن از درگاه خدا بدترین گناههاست
بعد از دخترش خواست تا برایش کاغذ و قلمی بیاورد تا نامه ای بنویسد.
وقتی دخترش کاغذ و قلم را آورد او در نامه این چنین گفت:
به نام الله
نامه ای از طرف یعقوب پسر اسحاق به عزیز مصر، ای عزیز بدان که ما خاندان ابراهیم هستیم همان کسی که خدای بزرگ او را از آتش سوزان نجات داد و خاندان ما همیشه به بلا و سختی و آزمایش مبتلا میشوند و غم و اندوه زیادی به من رسیده.
#ادامه_دارد...
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
D1737802T17070904(Web)-mc.mp3
1.93M
💗بچه ها توی کلاس ساکتِ ساکت نشسته بودن. قلب الهه تند و تند می زد، اون هیچ کسی رو نمی شناخت.
الهه دلش می خواست توی خونه بود و کنار مادرش می نشست. اون دوست داشت گریه کنه، با خودش فکر کرد: «خوش به حال الهام که الان توی خونه است.»...
#گلچین_قصه_های_کیهان_بچه_ها
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
⁉️نگران مشکل زندگیت نباش😍
مشاوران خوب🌸 افتتاح شد👌
🔻با توجه به درخواست های زیاد شما مادران و همسران گلمون☺️👇
✅گروه مشاوران خوب و با تجربه👌
📌 راز موفقیت در تربیت فرزند ✔️
📌 نکات کلیدی و مهم 💢
📌سوال و پاسخ مادران
📌 و .....
🔰 با مشاوران ویژه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3260481775C385a8c99aa
هدایت شده از پست موقت
💝 گروه ختم قرآن 🌸
✅ هر روز با #ختمقرآن
✅ حتی با یک آیه از #ختمقرآن
✅آثار دنیوی و اخروی #ختمقرآن
❤️ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ❤️
ارتباط با خادم👇
╔═.🌱🌸.═════════╗
@AdmineKhob
╚═════════.🌱🌸.═
اگه میخوای حتی با خوندن یک آیه😳 تو #ختم_قرآن شریک بشی حتما روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/3829531466C7cd59b84b3
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن آموزش سوره فاتحه (حمد) برای کودکان
#قرآن
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#شعر
پدر بزرگ خوبـــــم همیشـــه مهربـونــه😊
وقتی که پیشم باشه برام کتاب می خونه
مادر بــــزرگ نــــازم خیلــی برام عزیــزه😍
هرچی غذا می پزه خوشمــزه و لذیــذه
وقتی با اونها باشم غصــه و غم نــدارم
دنیا برام قشنگـــه هیچ چیزی کم ندارم❤️
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
#داستان_متنی
🔹️داستان کوتاه کودکانه باد و خورشید
یک روز باد و خورشید سر اینکه کدامشان قویتر است باهم بحث میکردند. آخر سر تصمیم گرفتند باهم مسابقه بدهند تا ببینند کدام قوی تر است.
مردی داشت از آن حوالی رد میشد خورشید گفت: "بیا ببینیم کدام از یک ما میتواند کت این مرد را از تنش دربیاورد؟"
باد قبول کرد. اول قرار شد باد امتحان کند.
باد همه ی قدرتش را جمع کرد و وزید و وزید و وزید. اما مرد نه تنها کتش را درنیاورد، بلکه کتش را بیشتر به خودش پیچید.
بعد نوبت خورشید شد.
قدرتش را جمع کرد و شروع کردن به تابیدن.
خورشید انقدر تابید و آفتاب را پهن کرد روی زمین، تا مرد گرمش شد و کتش را درآورد.
خورشید در مسابقه برنده شد.
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ.
برای سلامتی و پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنیم
🚀🚀🚀🚀🚀
035-MoshMoshakeGhorGhoro-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.21M
#قصه_شب
💠 موش موشک غرغرو
🔻موضوع: غر زدن، تشکر کردن
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▣⃢ اینجا با ما زرنگ شو، #هنر و #ترفند یاد بگیر که کارای خونهت تلنبار نشه رو هم😬
یعنی اگه مثه اون تنبلای گوگولیه توی استرالیا هم باشی بیای اینجا میشی میگمیگِ کارتونای بچگیمون.. 😂
از بس این کانال پر از ایدهی #تمیزکاری ، #چیدمان ، #هنر و #ترفند و خوشگل کنونه منزله😉
▣⃢ اینجا اگه نیای از دستت رفته✋👇
https://eitaa.com/joinchat/3080192769C63805fac79
تازه عروسا و اونایی که دارن جهاز میچینن این کانالو از دست ندن👌👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3080192769C63805fac79
﴿ دخترِ باحجاب ﴾
✨🔸✨🔶✨
یه دخترِ نمونه
نجیب و مهربونه
قدرِحجابِ خودرا
هرجا باشه میدونه
🌸🔸🌸
دختر که با حجابه
مثلِ گل و گلابه
زندگیِ قشنگش
مثلِ بهشتِ نابه
🌸🔸🌸
دختر گلِ بهاره
چادر به سر میذاره
مثلِ فرشتگانه
خدا دوسِش میداره
🌸🌼🍃🌼🌸
💠شاعر: برادر آتشی
🌷#حجاب
📒 قصه های خوب 🌸👇
https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6