eitaa logo
" ققنوس". مرضیه موفق
148 دنبال‌کننده
267 عکس
83 ویدیو
2 فایل
بر واژه های آتشین زبان پارسی،آنقدر بال می زنیم تا از خاکسترمان، ققنوسهای شعر، به پرواز در آیند. @sheida_54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از به وقت شاعری
در اوج غصه هم طلب همدلی نکن همچون انار خون به جگر باش و تاج دار
برشی از یک مثنوی بلند دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است تاثیر مهر مادری ات بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است مادر!حضور نام تو در شعر های من لطف خداست شامل حال غزل شده است غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم این مسأله میان من و عشق حل شده است سیاره ای که زهره نشد آه می کشد آه است و آه آنچه نصیب زحل شده است زهرایی و تلألو نور محبتت در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است https://eitaa.com/Ghoghnooooooos
لبخند تو خلاصه خوبیهاست😍 نور ابن نور https://eitaa.com/Ghoghnooooooos
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باران به حرف آمد و شد رودها به پا دریا نوشته است به نام که آب را ! از لابلای سینه ی لولاک میکشد افلاک را به یمن وجودش فقط خدا ماه منیر در شب ایجاد خلقت است ماه نو از تولد او گشته پاگشا چون آیه ی کلام خداسوره سوره نور روشن شبیه مصحف والشمس والضحی بوسیده دست و دامن او را پیامبر چون پاره ی تن است در آغوش مصطفی زیبایی اش تمامی گل های عالم است با عطر نام فاطمه مرضیه یا هدی ریحانه ای که در جریان است کوثرش از آسمان اول ، تا سدر منتهی بالاترین تکامل خلقت به نام زن مادر! بلندنام ترین اسم در صدا یک شعر بی بدیل که دستاس دست او تکرار معجزه است به زیبایی دعا آرامشی همیشه که در تاب و در تب است با خنده ای به وسعت دلشوره مبتلا مادر همیشه دل نگران همیشه هاست... سنگی صبور در وسط یک جهان بلا گاهی شبیه حضرت زهرا به پشت در گاهی شبیه زینب کبری به کربلا یک جان فشان که معنی در جان دمیدن است نامش دلیل خلقت عالم از ابتدا ... این شعر روشن است دلش در ردیف تو من را به سمت خویش خودت گفته ای بیا! @aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حس می کنم با دیگران بیگانه بودن را عاقل تر از هر عاقلی دیوانه بودن را زندانی این شعله های سرد تنهایی باید کمی تمرین کند پروانه بودن را یا با غم دلتنگی ات یا با سر زلفت یاد آوری کردی قرار شانه بودن را پیمانمان جای خودش مردم نمی فهمند یک لحظه از دنیای هم پیمانه بودن را من دوست دارم خنده های کودک خود را لالایی شب های این دردانه بودن را با خستگی ها،خستگی ها،خستگی هایش من دوست دارم مادر این خانه بودن را