#استوری
حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُـــــوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖوَهُـــــوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ✨
با توکل به نام اعظمت صبحمان بخیر☀️
🦋⃟@Gilan_tanhamasir
سلام و عرض ادب خدمت شما تنهامسیری ها🌹
🥀 فرارسیدن ایام فاطمیه را به محضر امام زمان (عج) و رهبر عزیز و شما عزاداران فاطمی تسلیت عرض میکنیم.
◾️ با توجه به اینکه در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به سر می بریم لینک فایل های صوتی #اسلام_و_یهود استاد طائب رو قرار میدیم
و با همدیگه یه دور گوش میدیم و یه دل سیر اشک از سر معرفت میریزیم تا ببینیم خداوند متعال امسال چه زیبایی هایی رو رزق ما میکنه...🌷
#التماس_دعا
#غربت_اهل_بیت_ازفاطمیه_آغازمیشود
#تنهامسیراستانگیلان
🥀@Gilan_tanhamasir
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔹لینک جلسات اسلام و یهود
جلسه اول👈 #اسلام_و_یهود
جلسه دوم👈 #اسلام_و_یهود
جلسه سوم👈 #اسلام_و_یهود
جلسه چهارم👈 #اسلام_و_یهود
🔸لطفا یه جایی برای خودتون ذخیره کنید که هر موقع لازم بود استفاده کنید.
خصوصا برای دانش آموزان و دانشجویان بین 12 تا 20 سال خیلی مفیده.👌✔️
👂هر جور شده کاری کنید که گوش بدن
ممنون از همراهیتون❤️🌹
💬 سرش را بریدند ولی خون فوران نکرد!! مگر میشود؟
🔸هر سال برای میرزا کوچک خان می نوشتم، شاید ده پانزده سال پشت سرهم، در سالروز شهادت او برنامه داشتم اما امسال نه، هیچ برنامه ای، هیچ نوشته ای، وقتی دیدم بعد ۱۰۱ سال از شهادت او هنوز یک عده برای انگلیس کف می زنند! هنوز اجنبی پرست داریم!
🔹 دلم نیامد روح میرزا را به امروز بکشانم. همین میرزا قربانی دسیسه روس و انگلیس شد، در سرما یخ زد، وقتی سرش را بریدند خون فوران نکرد، بدن در سرما کاملا یخ زده بود، پیش از اینکه سرش را جدا کنند او از این جهان رخت بسته بود، درد کشیده بود، کیلومترها گائوک را به دوش کشید، از این دهات به آن دهات، در جنگل، بدون غذا راه میرفت.
🔸هرجا که به او پناه میدادن اگر قزاق ها و قشون رضاخان میفهمید آنجا را آتش می زدند تا کسی جرات نداشته باشد به کوچک خان یاری برساند. آن اوایل برای تخریب میرزا، انگلیسی ها گروهی راه انداختند تا روستاییان را شبانه غارت کنند، انبار برنج را بسوزانند، بعد که رعیت بی پناه معترض و عصبانی می شد، می گفتند بدستور میرزا آتش می زنند!
چیزی شبیه به همان جمله: "کار خودشونه؟"
💥عجب سلاح بُرنده ایست این جنگ روانی!
🍃میتواند قهرمان را خائن
🍃میتواند وطن دوست را وطن فروش
🍃میتواند مقتول را قاتل
🍃میتواند انسان شریف را بی شرف
🍃میتواند مظلوم را ظالم
معرفی کند، عجب سلاح پر دردی است این جنگ روانی!
✨روح میرزا کوچک خان
✨روح رئیسعلی دلواری
✨روح امیرکبیر
✨روح قائم مقام
✨روح مجاهدین مبارز با اجنبی
در تاریخ پر زخم، در تاریخ پر از وطن فروش این مملکت قرین رحمت، خدا کند به مانند تمام تاریخ این کشور، دشمن شاد نشویم.
✍️دکتر زادبر
#ارسالی_شما🙏🌷
#میرزا_کوچک_خان❤️
☔️@Gilan_tanhamasir
16.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌🌹تقدیم به دختران ِپاک سرشت ایران زمین..
✨برای وطن
✨برای پرچم ایران
✨برای شهیدان
✨برای دختران و بانوانش
❇️ همه می آییم به اجتماع دختران ایران ،
که حضور و قیام زینبی مان را به رخ دشمنان اسلام و انقلاب و چادرمان که ارثیه مادرمان فاطمه(سلام الله علیها) هست بکشیم.
💥و اما دشمن بداند!!
این گردبادهای به غیرت آمده تسلیم رهبرند که طوفان برپا نمی کنند ، همگان بدانندکه به پای دفاع از حریممان ، زنان زینبی کفایت میکنند
انتشار حداکثری👌
#ارسالی_شما🙏🌷
#لنگرود🌺
☔️@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_چهل_وپنجم
#کتابخوانی
🌸دادستان در حالی كه كاملا يكه خورده بود به پدرم می گويد بله واقعا از معلم عاشقی مثل شما انتظار پاسخ ديگری را نداشتم !
🌸 آن شب را با فكر كردن به سرگردانی پدرم در كودكی و در ديار غربت به صبح رساندم و تمام روز بعد لحظه شماری می كردم تا زودتر شب برسد تا بتوانم بقيه ی ماجرا از زبان پدرم بشنوم. زمان هر طور بود سپری شد و من در كنار صندلی پدرم نشستم.
🌸 پدر با همه اشتياقی كه در من برای دنبال كردن ماجرا ديدند گفتند :
اول درس و ان شاءاالله بعد از ساعت 12 بقيه ماجرا را برايت تعريف می كنم اگر حواست به درس باشد زود تمام می شود.
هر طور بود ساعت 12 رسيد. حالا بايد به سوالی كه پدرم كرده بودند پاسخ می دادم.
🌸‹‹طلاي سفيد و روز سياه›› كه درست معنی آن را نفهميده بودم. در پاسخ پدر دست و پا شكسته چيزهايی گفتم.
پدر گفتند :
نه معلوم است كه طاقت فكر كردن زياد را نداشته ای خوب حق هم داری
🌸 پس خودم برايت می گويم :
‹‹مي دانی كه معمولا خانم ها البته به غير از افرادی مثل مادرت دوست دارند تا پولی به دست شان رسيد برای روز مبادا آن پول را تبديل به گوشواره، انگشتر و زينت آلات كنند تا وقتی كه به مشكلی برخوردند بتوانند با فروش طلا و جواهرات خود وضع..
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_چهل_وششم
#کتابخوانی
🌸زندگی را به حال عادی برگردانند. وقتی از تهران به طرف بيروت حركت كرديم.
مادرمان هم به خواست خدا طلا و جواهری را كه موقع عروسی و ساير مراسم گرفته بودند با خود به بيروت آوردند.
🌸 وقتی ما در اتاق حاج علی ساكن بوديم برای تامين و خرج غذا و لباس مادر هر چند وقت يك بار يك تكه از جواهراتی را كه داشتند به حاج علی می دادند تا در بازار بيروت بفروشند و پولش را برايمان بياورد.
با همين پول ما می توانستيم مدتی زندگی را بگذرانيم تا شايد فرجی شود. برای اين كه ما هنوز اميد داشتيم پدرمان به سراغ مان بيايد. بنابراين زندگی ما با قناعت بسيار زياد مادرم چند سالی گذشت.
🌸‹‹يك شب نزديك نيمه های شب بود ما توی سفارت با بچه های حاج علی يعنی اسد و نرگس مشغول بازی بوديم
مادر می روند داخل اتاق تا از صندوقشان يكی از زينت آلاتشان را برای فروش بياورند و به حاج علی بدهند. اما با كمال تاسف می بينند كه هر چه داشته اند فروخته اند و هزينه كرده اند.
🌸مادرم با ديدن صندوق خالی و از ترس گرسنه ماندن من و برادرم و از غصه و نگرانی و فشار قحطی زمان جنگ ناگهان جيغ بلندی می كشند و روی زمين می افتند و سكته می كنند.
ما با شنيدن جيغ مادرمان به داخل اتاق دويديم. ديديم كه مادر بی هوش روی زمين افتاده اند.
🌸دختر حاج علی جلو رفت و به محض اين كه صدای تنفس مادرم را شنيد فرياد زد هنوز نفس می كشند. همه دور مادر جمع شديم. حاج علی فورا به دنبال پزشك محلی رفت. دكتر كه..
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_چهل_وهفتم
#کتابخوانی
🌸آمد ما و بقيه بچه ها را از اتاق بيرون بردند. به كمك دكتر مادرم به هوش آمدند ولی به خاطر اين سكته برای هميشه از ناحيه سينه به پايين فلج ماندند.››
🌸من كه در حال شنيدن داستانی بودم كه پدرم تعريف می كردند حال بدی داشتم.
احساس می كردم من هم سكته كرده ام و نفسم بالا نمی آيد. نمی دانستم چه بايد بكنم.
🌸حتی از اين كه به چشم های پدرم نگاه كنم خجالت می كشيدم. بی اختيار سوالی برايم پيش آمد و از ايشان پرسيدم :
تا چند سال آقای معزالسلطنه به بيروت نيامد؟
پدرم از سوال من يكه خوردند و آه بلندي كشيدند.
فهميدم دوباره سوال نابجايی از ايشان پرسيده ام. پدر در پاسخم صحبتی كردند كه تلخ تر از آن را تا آخر عمر نخواهم شنيد.
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#پروردگارا
امروزمان گذشت
فردایمان را با گذشتت
شیرین کن
ما به مهربانیت محتاجیم
رهایمان نكن
#خداوندا
شب ما را با یادت بخیر کن…
#شبتون_بخیر🌙✨
🌹 @Gilan_tanhamasir