🍃🏔📸 تصویر زیبایی از آبشار گنجنامه؛ در کنار کتیبه گنجنامه ؛ شهرستان #همدان ؛ دامنه کوه الوند ؛ استانِهمدان.
🍃🏔 این آبشار با ۱۲ متر ارتفاع در مسیر صعود به ارتفاعات کوه الوند و در پنج کیلومتری غرب شهر همدان قرار دارده و دارای آب دائمی هستش که توی زمستونها هم ابش یخ میزنه👌😊 اما در لایه های زیرینش آب جریان داره.
🇮🇷 اینجا ایران است🇮🇷
👌 زیبایی ببینیم😍
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌺@Gilan_tanhamasir
✳ چگونه مهیای محرم شوم؟
🔻 گفتم: آقا، #محرم دارد میآید و من یک ماه برای تبلیغ میروم. سفارشی کنید که آویزهی گوشم کنم. همانجور که وضو میگرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: آسید! سعی کن هر شبانهروزی یک مرتبه برای #امام_حسین علیه السلام گریه کنی...
👤 راوی: آیت الله سیدمحسن خرازی
📚 برگرفته از کتاب «ردپای سپید»؛ خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی #آیت_الله_بهجت
🖤 #محرم_در_راه_است
http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
࿐❁🍀❒◌🦋◌❒🍀❁࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 توصیه های مهم تربیتی برای #ماه_محرم
🌷 قبل از بردن #فرزندان به مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام حتما به این👆 توصیه های مهم توجه کنید.
🌷 ویژه همه پدر و مادرهای عزیز و مسئولین محترم هیئات مذهبی
🌼 محسن پوراحمد خمینی|روانشناس
#محرم #امام_حسین #روضه
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری | روز خانواده و تکریم بازنشستگان
🌺 روز خانواده و تکریم بازنشستگان گرامی باد.
#خانواده | #حجاب
💖@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🎥#استوری | روز خانواده و تکریم بازنشستگان 🌺 روز خانواده و تکریم بازنشستگان گرامی باد. #خانواده | #
. ᪥•✨﷽✨•᪥ .
🌷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
🌱ای گروه مردم! این مرد (امام علی علیه السلام) از همه شما مرا بیشتر یاری داده است و شایستهترین مردم در رعایت حق خدای عزّوجلّ و من بوده و هست
و خداوند عزوجل و من از او خشنودیم
♡ و هیچ آیه ای که در آن بیان رضایت حق باشد نازل نشده است، مگر اینکه دربارهی اوست.
♡ و خداوند هیچگاه خطاب "ای کسانی که گرویدهاند" صادر نفرموده است، مگر اینکه او سر فصل آن خطاب است.
♡ و خداوند در سوره "هَلْ أَتی" گواهی به بهشت نداده است، مگر برای او و آن را در مورد کس دیگری جز او نازل نفرموده است
♡ و در آن سوره کسی جز او را نستوده است.
📚{ بحارالأنوار، ج۳۷، ص۲۱۰- الیقین، ص۳۵۱- تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۳۴"}
📆 ۲۵ ذی الحجه #روز_خانواده و سالروز نزول سوره انسان(هل اتی) در شأن اهل بیت علیهم السلام مبارک🌺
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
✅ خبر این بود:
سفر رؤسای جمهور روسیه و ترکیه به ایران و موفقیتهای چشم گیر دولت با امضای تفاهم نامه ۷۰ میلیارد دلاری با دو کشور بدون برجام و بدون اف ای تی اف و بدون آمریکا و بدون اروپا.
🔹 این یعنی ۸ سال برجام اساسا نیاز نبود و از اول می شد حتی با تحریمها اقتصاد را ساخت.
🔹 این یعنی مدیریت جهادی ثمر داده.
🔹 این یعنی دیپلماسی انقلابی در یکسال جواب داد در حالی که دیپلماسی لیبرالی حتی در ۸ سال هم جواب نداد.
🔹 این یعنی مهره های آمریکا و اسراییل در ایران شکست جدیدی خورده اند.
⭕️ طراحی عملیات در جبهه تحریف:👇🏻
مردم نباید این حقیقت را بفهمند. پس باید آنها را سرگرم حاشیه ها کرد تا متوجه اهمیت خبر اصلی نشوند و موفقیتهای دولت مردمی کم رنگ جلوه کند
🔴 اجرای عملیات چند وجهی:👇🏻
۱ . سید حسن خمینی مردم را مشغول گشت ارشاد کرد و بسیاری فریب او را خوردند و سرشان گرم شد.
۲ . محسن هاشمی رفسنجانی بر ضد ولایت فقیه مصاحبه کرد و برخی را از اصل به حاشیه برد.
۳ . محمود خاوری از کانادا قایم موشک بازی راه انداخت و عده ای را از خبر اصلی غافل کرد.
او با این کارش نشان داد با غربگرایان داخلی هماهنگ است.
۴ . حسن روحانی هم یک دروغ جدید درباره خزانه دولت گفت و او هم مردم و رسانه ها را سرگرم خود کرد.
۵ . رسانه های مجازی هم مردم را مشغول کلیپ دعوای دو زن در اتوبوس کردند.
۶ . حساب شبکه های ماهواره ای هم که مشخص است که با عناصر غربگرای داخلی همفکرند و هم برنامه و هم پیاله.
🤔 حالا خود را بسنجیم و ببینیم آیا مشغول این اخبار حاشیه ای شدیم و در دام خبرسازی آنها افتادیم و اخبار و کلیپهای مربوط به اینها را برای هم فرستادیم و تحلیل کردیم و نقد کردیم و خلاصه در تله رسانه ای آنها افتادیم و به خبر اصلی نپرداختیم!!؟؟
✅ بهترین کار در مقابل این نوع از خبرسازیها بی محلی به آن است و نقل نکردن آن و از طرفی پر رنگ کردن خبر اصلی و پر رنگ کردن جوانب آن
پس گول نخوریم❗️👌🏻
🌿⃟🌸؎•°
@Gilan_tanhamasir
🖼#صرفا_جهت_اطلاع | سواد رسانهای!
❌ همینقدر ساده، همینقدر راحت، فریبمان میدهند‼️
#روشنگری | #ثامن | #حجاب
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اشتباه مرگباری که همه ما هر روز آن را انجام می دهیم و از خطرات آن آگاه نیستیم!
#مجله_سلامتی
🌹@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🎆 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 44 🌷 "کودکِ بی پدر" 🔹 مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 45
📄 "کارنامه ات را بیاور"
🔹 تا شب، فقط گریه کرد ... کارنامه هاشون رو داده بودن ... با یه نامه برای پدرها... ✉️
⭕️ بچه یه مارکسیست ... زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره...
–مگه شما مدام شعر نمی خونید ... شهیدان زنده اند الله اکبر ... خوب ببر کارنامه ات رو بده پدرِ زنده ات امضا کنه...
🚫 اون شب ... زینب نهار نخورده ... شام هم نخورد و خوابید...
🌅 تا صبح خوابم نبرد ... همه اش به اون فکر می کردم ... خدایا... حالا با دلِ کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟ ... 😢
🌷 هر چند توی این یه سال ... مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد امّا می دونم توی دلش غوغاست ...
کنارِ اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد...
🌺 با اولین الله اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت ... نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز ... خیلی خوشحال بود...
🔷 مات و مبهوت شده بودم ... نه به حالِ دیشبش، نه به حالِ صبحش ...دیگه دلم طاقت نیاورد ... سر سفره آخر به روش آوردم ... اوّل حاضر نبود چیزی بگه امّا بالاخره مُهرِ دهنش شکست ...
❇️ - دیشب بابا اومد توی خوابم ... کارنامه ام رو برداشت و کلّی تشویقم کرد ... بعد هم بهم گفت ... زینب بابا ... کارنامه ات رو امضا کنم؟ ... یا برای کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگیرم؟ ... ✨
- منم با خودم فکر کردم دیدم ... این یکی رو که خودم بیست شده بودم ... منم اون رو انتخاب کردم ... بابا هم سرم رو بوسید و رفت ...❤️
🔶 مثلِ ماست وا رفته بودم ... لقمه غذا توی دهنم ... اشک توی چشمم ... حتّی نمی تونستم پلک بزنم ...
بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم ... 📝
🔹 قلم توی دستم می لرزید ... توانِ نگهداشتنش رو هم نداشتم.....
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 46
🌷 "گمانی فوقِ هر گمان"
🔹اصلاً نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد ... علی کارِ خودش رو کرد ...
✅ اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهنِ دیگران، چیزی در نمی اومد ...
با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد ... حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد ... قبل از من با زینب حرف می زدن... بالاخره من بزرگش نکرده بودم ....
💢 وقتی هفده سالش شد ... خیلی ترسیدم ... یادِ خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد ... می ترسیدم بیاد سراغِ زینب ... امّا ازش خبری نشد...
🦋 دیپلمش رو با معدل بیست گرفت ... و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد ... توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود ... پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود ... 👏🏼👏🏼
🌺 هر جا پا می گذاشت ... از زمین و زمان براش خواستگار میومد ...
خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرتِ تمامِ دخترهای اطراف بود ... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جوابِ رد داد ... دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید ... 😊
🔹امّا باز هم پدرم چیزی نمی گفت ... اصلاً باورم نمی شد ... گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن ...‼️
زینب، مدیریتِ پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود ...👌🏼
🚸 سال 75، 76 ... تبِ خروجِ دانشجوها و فرارِ مغزها شایع شده بود ...
🎓 همون سال ها بود که توی آزمونِ تخصص شرکت کرد...
و نتیجه اش ... زینب رو در کانونِ توجه سفارتِ کشورهای مختلف قرار داد ...
🔶 مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران ... پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید ... هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری ... پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد ...
✅ ولی زینب ... محکم ایستاد ... به هیچ عنوان قصدِ خروج از ایران رو نداشت ... اما خواستِ خدا ... در مسیرِ دیگه ای رقم خورده بود ... چیزی که هرگز گمان نمی کردیم .....
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir