سلام و ادب و صبح بخیر خدمت شما عزیزان
حالتون خوبه؟
عزاداریاتون قبول ان شاءالله✔️
صبح اولین روز هفتهتون به مهر و عافیت 🌺
امیدوارم یه روز عالی کنار
دوستان و عزیزانتون داشته باشید❤️
و اول هفته یکی از بهترین
روزهای عمرتون باشه✅
ان شاءالله به یمن این روزهای عزیز
خیر و برکت تو کل زندگیتون جاری بشه🌹
و لحظه هاتون پر باشه از شادی و موفقیت پی درپی👌🌷
#تنهامسیراستانگیلان 💞
🌹@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
❇️ قرائت #زیارت_عاشورا ◾روز هشتم 🥀@Gilan_tanhamasir
🌺نکته ای از زیارت عاشورا :🌺
🍂 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَي الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنآئِكَ،
⚡️ترجمه :
سلام بر تو و جانهايي كه به درگاهت فرود آمدند،
☘آنان که تا پای جان در کنار ولایت می مانند و حاضرند همه هستی خود را در پیشگاه ولیّ خدا فدا کنند، چنان مقامی پیدا می کنند که تا آخر دنیا همه مؤمنین به آنان سلام می دهند.
⭐️یاران اباعبدالله آنقدر ارزشمند شده اند که همان سلامی را که به امام عرض می کنیم، به یاران فدایی امام نیز عرض می کنیم.
#زیارت_عاشورا
#محرم
🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه چند ثانیه آرامش 🙂
جنگل بکر ، کلبه چوبی جنگلی ، صدای شرشر آب ، هوای مه آلود
👌اینجا پرتاس لفور ، سوادکوه
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌺@Gilan_tanhamasir
صدایِ کربلا ۱٠ .mp3
11.97M
#صدای_کربلا ۱٠ 🏴
#استاد_شجاعی
#استاد_رائفی_پور
▪️کربلا، یک جریان فکری محدود به زمان نبود!
کربلا تنها جریان فکری انسانی است که از اول تاریخ بشر تا پایان آن ادامه دارد.
- آیا کشف و فهم این جریان فکری، برای شخص شما، موضوعیت داشته است؟
- آیا این جریان فکری، در انتخاب سبک زندگی شما و ابعاد گوناگون آن (خانواده ـ شغل ـ اجتماع ـ اقتصاد و ... موضوعیت داشته یا نه؟
💥همه نمیتوانند به خیانت کوفیان مبتلا نشوند!
🥀@Gilan_tanhamasir
عمری برام سوال بود چرا #نعل_تازه
لایومکیومکیااباعبدالله 😭
✤ ⃟ ⃟ @Gilan_tanhamasir
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مدیحه سرایی حاج ابوذر روحی در مورد جهاد تبیین و فضای مجازی
هیئت منتظران ظهور/ شهرستان لنگرود
#محرم
#ارسالی_تنهامسیریها👌
💠@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🎑 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 68 "احساست را نشان بده" 🏩 برگشتم بیمارستان ... باهام سرسنگین بود ... غ
🌌 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 69
"زنده شون کن"
🔺 پشت سر هم و با ناراحتی، این سوال ها رو ازم پرسید ...
ساکت که شد ... چند لحظه صبر کردم...
🔹–احساس قابلِ دیدن نیست ... درک کردنی و حس کردنیه... حتی اگر بخواید منطقی بهش نگاه کنید ... احساس فقط نتیجه یه سری فعل و انفعالاتِ هورمونیه ... غیر از اینه؟ ...
شما که فقط به منطق اعتقاد دارید ...چطور دم از احساس می
زنید؟... ⁉️
👨⚕–اینها بهانه است دکتر حسینی ... بهانه ای که باهاش ... فقط از خرافات تون دفاع می کنید...
کمی صدام رو بلند کردم...
✅ –نه دکتر دایسون ... اگر خرافات بود ... عیسی مسیح، مرده ها رو زنده نمی کرد ...
نزدیک به ۲۰۰۰ سال از میلاد مسیح می گذره ...شما می تونید کسی رو زنده کنید؟ ... یا از مرگِ انسانی جلوگیری کنید؟ ... تا حالا چند نفر از بیمارها، زیرِ دستِ شما مُردن؟ ...
اگر خرافاته، چرا بیمارهایی رو که مُردن ... زنده نمی کنید؟ ... اونها رو به زندگی برگردونید
دکتر دایسون ... زنده شون کنید...
سکوتِ مطلقی بین ما حاکم شد ...
🔵 نگاهش جورِ خاصی بود... حتی نمی تونستم حدس بزنم توی فکرش چی می گذره...
🔶 آرامشم رو حفظ کردم و ادامه دادم...
–شما از من می خواید احساسی رو که شما حس می کنید ... من ببینم ... محبت و احساس رو با رفتار و نشانه هاش میشه درک کرد و دید ...
از من انتظار دارید ... احساسِ شما رو از روی نشانه ها ببینم ... اما چشمم رو روی رفتار و نشانه های خدا ببندم ...
شما اگر بودید؛ یه چیز بزرگ رو به خاطر یه چیز کوچک رها می کردید؟... ❓
با ناراحتی و عصبانیت توی صورتم نگاه کرد...😤
👨⚕–زنده شدنِ مرده ها توسط مسیح ... یه داستانِ خیالی و بافته و پردازش شده توسط کلیسا ... بیشتر نیست ... همون طور که احساسِ من نسبت به شما کوچیک نبود...
⭕️ چند لحظه مکث کرد...
–چون حاضر شدم به خاطرِ شما هر کاری بکنم ... حالا دیگه... من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ ...
اگر این حرف ها حقیقت داره ... به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه......
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🎆 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 70
"خدا را ببین..."
💢 چند لحظه مکث کرد...
–چون حاضر شدم به خاطرِ شما هر کاری بکنم ... حالا دیگه... من و احساسم رو تحقیر می کنید؟ ... اگر این حرف ها حقیقت داره ... به خدا بگید پدرتون رو دوباره زنده کنه...
🔶 با قاطعیت بهش نگاه کردم...
–این من نبودم که تحقیرتون کردم ... شما بودید ... شما بهم یاد دادید که نباید چیزی رو قبول کرد که قابلِ دیدن نیست...
🔵 عصبانیت توی صورتش موج می زد ... می تونستم به وضوح آثارِ خشم روی توی چهره اش ببینم و اینکه به سختی خودش رو کنترل می کرد ...😠
🔹امّا باید حرفم رو تموم می کردم...
–شما الان یه حس جدید دارید ... حس شخصی رو که با وجودِ تمام لطف ها و توجهش ... احدی اون رو نمی بینه ...
بهش پشت می کنن ... بهش توجه نمی کنن ... رهاش می کنن ... و براش اهمیت قائل نمیشن ...
🎴 تاریخ پر از آدم هاییه که ... خدا و نشانه های محبت و توجهش رو حس کردن ...
امّا نخواستن ببینن و باور کنن...⛔️
شما وجودِ خدا رو انکار می کنید ... امّا خدا هرگز شما رو رها نکرده ... سرتون داد نزده ... با شما تندی نکرده...❣
من منکرِ لطف و توجه شما نیستم ... شما گفتید من رو دوست دارید ... امّا وقتی ... فقط و فقط یک بار بهتون گفتم...احساسِ شما رو نمی بینم ... آشفته شدید و سرم داد زدید....
✅💞 خدا هزاران برابرِ شما بهم لطف کرده... چرا من باید محبتِ چنین خدایی رو رها کنم و شما رو بپذیرم؟...
🔷 اگر چه اون روز، صحبتِ ما تموم شد ... امّا این، تازه آغازِ ماجرا بود.....
👈🏼 اسمِ من از توی تمامِ عمل های جراحی های دکتر دایسون خط خورد ... چنان برنامه هر دوی ما تنظیم شده بود ... که به ندرت با هم مواجه می شدیم...
🌺💥 تنها اتفاقِ خوبِ اون ایام ... این بود که بعد از 1 سال با مرخصی من موافقت شد ...
🇮🇷 می تونستم به ایران برگردم و خانواده ام رو ببینم ...😍
فقط خدا می دونست چقدر دلم برای تک تک شون تنگ شده بود....❤️
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir