eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
763 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷را نداشتند. به اين دليل پذيرفتند كه هم حاج علی يك كمكی و نظارتی به عنوان هم وطن نسبت به ما داشته باشد و هم فعلا پول اجاره را نپردازيم.›› 🌷پدر ادامه دادند : ‹‹آقا بيژی جون نمی دانم می توانی تصور كنی كسانی كه تا ديروز عزت و برو و بيايی داشتند امروز ساكن اتاق سرايدار قنسول گری شوند؟ نگاه ها اشاره ها و حرف های اعضای سفارتخانه ها و خانواده ی آن ها خرد كننده بود. ولی چه می شد كرد؟ 🌷چاره ای جز تحمل نبود. تازه شانس آورديم كه حاج علی جانشين قواس قنسول گری هم شد چون اسلحه به كمر می بست كسی در كوچه و خيابان جرات نمی كرد به ما چپ نگاه كند. حاج علی به شوخی به من و برادرم می گفت: اگر كسی شما را اذيت كند من يك لقمه ی چپش می كنم 🌷‹‹حاج علی مثل يك بزرگتر هميشه مواظب ما بود و به مادر و ما خيلی احترام می گذاشت اما بر عكس حاج علی عيال او زن بسيار بدخلقی بود و فرصتی پيدا كرده بود تا ذات اصلی اش را بروز بدهد. برخلاف اخلاق ظاهری سابقش مرتب با مادرمان دعوا می كرد كه چرا بچه هايت اين جا می دوند؟ چرا بوی غذا راه انداخته ای؟ چرا لباس هايتان را اين جا شسته ای؟ و چرا چنين و چنان.›› با عجله و كنجكاوی از پدر پرسيدم: .. ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
🌷پس خرجی شما مادربزرگ و عمو جون از كجا تامين می شد؟ خرج لباس و غذا و...؟ پدر در حالی كه به ساعتشان نگاه می كردند گفتند : يادت باشد قبلا هم از شما خواسته بودم كه نگذاری من بيش از ساعت يك بعد از نيمه شب بيدار بمانم. الآن ساعت 2:30 دقيقه است. باز سينه ام درد گرفته حق با پدرم بود. خيلی خجالت كشيدم خستگی پدر از يك طرف و تعريف اين ماجرای تاسف آور از طرفی به قلب ايشان فشار آورده بود. 🌷فورا برايشان يك ليوان آب آوردم و كنار دست شان گذاشتم. بعد معذرت خواستم و از جيب سمت چپ روبدوشامبرشان جعبه پلاستيكی قرص هايشان را بيرون آوردم. يك قرص نيتروگليسيرين زيرزبانی و مخصوص قلب شان را از جعبه بيرون آوردم و زير زبانشان گذاشتم. 🌷متوجه شدم به خاطر اين كه مشغول صحبت با من بودند قرص ساعت 12 مخصوص قلبشان را هم نخورده اند. قلب شان درد گرفته بود و من خودم را مقصر مي دانستم. خيلی ناراحت شدم وقتی فهميدم پدر بايد نيم ساعتی درد بكشند تا قلبشان آرام بشود. 🌷پدر مثل هميشه طوری رفتار می كردند كه من از ناراحتی شان با خبر نشوم. رنگ و رويشان كه بهتر شد و قلب شان كمی آرام گرفت لبخند كوتاهی زدند و گفتند: .. ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
🌷آقا بیژی جون این مثال را شنیده ای که طلا سفید برای روز سیاه روی این موضوع فكر كن. فردا شب بعد از تمام شدن درس از ساعت 12 به بعد بقيه ماجرا و سرگذشتم را برایت تعریف میکنم. 🌷آن شب خواب به چشمانم نيامد. مدام ميهماني های منزل ‹‹بزرگ بزرگ›› به يادم می آمد. تجمل نامحدود و چلچراغ ها... دعوای عمه های نازنيم را بعد از فوت پدربزرگم به ياد می آوردم. با اين كه به هر كدامشان چندين ده خانه جواهرات و اسباب و اثاثيه رسيده بود باز با هم بحث می كردند.درست بعد از مجلس ختم جنجال به راه انداخته بودند و دعوايشان مثلا بر سر اين بود كه كدام يك از چلچراغ ها بايد به كدام آن ها برسد. 🌷نكته تاسف آور كه بعد معلوم شد اين بود كه پدربزرگم در وصيت نامه خود حتی يك كتاب از كتابخانه خصوصی خود را به تحصيل كرده ترين فرزند خود يعنی به قول خودشان دكتر محمود خان كه بزرگتر از همه فرزندان ديگر بود نبخشيده است. 🌷معزالسلطنه حتی برای اين كه پدرم را جلوی ديگران كوچك كند در وصيت نامه خود قيد كرده بود تمام كتاب هايش به شوهر يكی از عمه های ناتنی من برسد. اين وصيت نامه موجب تعجب و شگفتی همه شد. شايد با اين كار و به زعم خودش می خواست به هر شكلی دل پدرم يعنی فرزند خودش را بسوزاند. يادم می آيد وقتی آقای علی آبادی دادستان تهران از اين وصيت نامه ی ناعادلانه آگاه شد به سراغ پدرم آمد و به او گفت: .. ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
🌷شما حتما به وصيت نامه پدرتان اعتراض كنيد تا ما از طريق مراجع قضايی نماينده ای انتخاب كنيم و يك وصيت نامه قانونی تنظيم كنيم و حق شما را بگيريم. 🌷جواب پدرم همه را شگفت زده كرد : به هيچ وجه ارزش ندارد! بگذاريد دل آنها با اين اسباب بازی ها خوش باشد. دادستان به پدرم گفت : شما فرزند پسر و بزرگ تر از همه هستيد. طبق قانون اجازه بدهيد ما آن چه متعلق به شماست را پس بگيريم و يكی از ده ها و يا صدها ده يا ويلا يا يك باغی را برای شما بگيريم. 🌷پدرم به دادستان گفتند : اتفاقا من هميشه به كسانی كه ويلايی خانه ای طلا و جواهری باعث خوشحالی آن ها می شود حسودی می كنم. دادستان با كمال تعجب به پدرم گفته بود : -متوجه نمی شوم لطفا بيش تر توضيح بدهيد. پدر به او گفته بودند : خوب بالاخره اين آدم ها با يك تكه آهن مقداری خاك يا مقداری شيشه خوشحال می شوند و به همين چيزها راضی اند ادامه دارد... 🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُـــــوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖوَهُـــــوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ✨ با توکل‌ به نام‌ اعظمتصبح‌مان‌ بخیر☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🦋⃟@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض ادب خدمت شما تنهامسیری ها🌹 🥀 فرارسیدن ایام فاطمیه را به محضر امام زمان (عج) و رهبر عزیز و شما عزاداران فاطمی تسلیت عرض میکنیم. ◾️ با توجه به اینکه در ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به سر می بریم لینک فایل های صوتی استاد طائب رو قرار میدیم و با همدیگه یه دور گوش میدیم و یه دل سیر اشک از سر معرفت میریزیم تا ببینیم خداوند متعال امسال چه زیبایی هایی رو رزق ما میکنه...🌷 🥀@Gilan_tanhamasir
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹لینک جلسات اسلام و یهود جلسه اول👈 جلسه دوم👈 جلسه سوم👈 جلسه چهارم👈 🔸لطفا یه جایی برای خودتون ذخیره کنید که هر موقع لازم بود استفاده کنید. خصوصا برای دانش آموزان و دانشجویان بین 12 تا 20 سال خیلی مفیده.👌✔️ 👂هر جور شده کاری کنید که گوش بدن ممنون از همراهیتون❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💬 سرش را بریدند ولی خون فوران نکرد!! مگر میشود؟ 🔸هر سال برای میرزا کوچک خان می نوشتم، شاید ده پانزده سال پشت سرهم، در سالروز شهادت او برنامه داشتم اما امسال نه، هیچ برنامه ای، هیچ نوشته ای، وقتی دیدم بعد ۱۰۱ سال از شهادت او هنوز یک عده برای انگلیس کف می زنند! هنوز اجنبی پرست داریم! 🔹 دلم نیامد روح میرزا را به امروز بکشانم. همین میرزا قربانی دسیسه روس و انگلیس شد، در سرما یخ زد، وقتی سرش را بریدند خون فوران نکرد، بدن در سرما کاملا یخ زده بود، پیش از اینکه سرش را جدا کنند او از این جهان رخت بسته بود، درد کشیده بود، کیلومترها گائوک را به دوش کشید، از این دهات به آن دهات، در جنگل، بدون غذا راه میرفت. 🔸هرجا که به او پناه میدادن اگر قزاق ها و قشون رضاخان میفهمید آنجا را آتش می زدند تا کسی جرات نداشته باشد به کوچک خان یاری برساند. آن اوایل برای تخریب میرزا، انگلیسی ها گروهی راه انداختند تا روستاییان را شبانه غارت کنند، انبار برنج را بسوزانند، بعد که رعیت بی پناه معترض و عصبانی می شد، می گفتند بدستور میرزا آتش می زنند! چیزی شبیه به همان جمله: "کار خودشونه؟" 💥عجب سلاح بُرنده ایست این جنگ روانی! 🍃میتواند قهرمان را خائن 🍃میتواند وطن دوست را وطن فروش 🍃میتواند مقتول را قاتل 🍃میتواند انسان شریف را بی شرف 🍃میتواند مظلوم را ظالم معرفی کند، عجب سلاح پر دردی است این جنگ روانی! ✨روح میرزا کوچک خان ✨روح رئیسعلی دلواری ✨روح امیرکبیر ✨روح قائم مقام ✨روح مجاهدین مبارز با اجنبی در تاریخ پر زخم، در تاریخ پر از وطن فروش این مملکت قرین رحمت، خدا کند به مانند تمام تاریخ این کشور، دشمن شاد نشویم. ✍️دکتر زادبر 🙏🌷 ❤️ ☔️@Gilan_tanhamasir