* #امام_حسین #شاکله
🔻با هر توسلى به حضرت سيد الشهداء (علیه السلام) ، ذرّه اى نگين وجودی انسان طلائى مى شود و ذره اى انسان به كمال مى رسد. اگر انسان بتواند اين ذره طلائی شده را با مراقبه نگه دارد، بعد از مدتى کل وجودش طلائى، طلائى مى شود و به کمال نهایی می رسد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌺🍃
@gharar_ashghi
╚═ ⚘════⚘ ═╝
* #امام_حسین
❇️حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻مرحوم آیت الله دربندی در کتاب «اسرار الشهادة» مطالب جالبی را نقل می کنند. از جمله مطلبی را نقل می کنند که در عراق وبا آمده بود و من آنجا بودم و من را هم وبا گرفت. خیلی هم حالم بد شد و بیهوش می شدم و به هوش می آمدم. تا به هوش می آمدم یک نعره ای ميزدم و دوباره بیهوش می شدم. آنقدر حرارت کبد من بالا رفته بود که من فکر می کردم اگر همه دنیا را یخ و برف گرفته باشد نمی تواند حرارت کبد مرا فروکش کند.
🔸بعد می فرماید: در بین این نعره ها که می زدم به یاد حضرت سید الشهداء (علیه السلام) افتادم آن لحظه ای که از اسب افتادند و روی زمین قرار گرفتند و تشنگی و عطش به ایشان فشار آورده بود. به خودم گفتم که چرا من نعره میزنم! وقتی یک خورده می توانم حال آنحضرت را حس کنم! چرا نمی گویم صلی الله علیک یا اباعبدالله؟! تصمیم گرفتم دیگر در آن حال این جمله را بگویم.
🔹بعد می فرماید: یک دفعه احساس کردم که «و فی تربته الشفاء» را پس برای کجا گفته اند؟! در آن حال فقط یک بارش را توانستم به اطرافیان بگویم که تربت آقا سید الشهدا را به من برسانید. شنیدم که دیگران بالای سرم می گفتند که آخر به او تربت هم داده ایم. گفتم نه، دوباره بیاورید. بعد به قدر نخودی، تربت آوردند من استفاده کردم و بلافاصله خوب شدم. در حدی که هیچ آثاری از وبا نبود.
❤️ (@gharar_ashghi )❤️
Reza.Bidar:
💢 #استاد_علیرضا_پناهیان
🔰یکی از مراجع عظام تقلید شاید از شلوغترین درسای قم رو دارن به بنده فرمود از قول استادشون در نجف اشرف استادشون در نجف شاگردی داشت شاگرد آمد ایران برگشتنی فوت شدقبرشون در حرم حضرت#عبدالعظیم قسمت خانمهاست داستانش مشهوره،خلاصه خبر فوت سر درس رسیداین مرجع بزرگوار به بنده میفرمود
استاد ما که شاگرداش همه مجتهد بودن سر درس گفتن انا لله وإنا إليه راجعون همه متأثر شدن بعد فرمود: من خاطره ای درباره این عزیزحالا که از دنیا رفته بگم فرمود: شبی خواب دیدم
(ببین من#خواب هر کسی رو نقل نمیکنما)
خواب دیدم که آقا اباعبدالله الحسین(ع)بناست بیان جایی ما هم ایستاده بودیم تختی برای #امام_حسین گذاشتن حضرت وپشت سرشون ابالفضل العباس با دیوانی در دست وارد شدند
نزول اجلال فرمودن قمر بنی هاشم درمحضرشون مؤدب نشستن ما هم از هیبت امام حسین نتونستیم بریم جلوفقط شاهد بودیم
امام حسین فرمود: عباسم دیوانت رو باز کن
حضرت ابالفضل دیوانشون رو باز کردن فرمودن عباسم اسم فلانی رو خط بزن از دیوان مابعد این مرجع بزرگوار به بنده فرمود:استاد ما شنیده بودن در خواب اسم کی رو خط زدن ولی نگفتن
معلوم میشه اسم بعضیا هم خط میزنن اسمت رفته در دیوان اباالفضل العباس میارن بیرون
بعد فرمود دیدم ابالفضل العباس با دستشون مسح کردن و اسم پاک شدبعد فرمودن اسم این آقا رو بنویس اون آقا همون شاگردن که مرحوم شدن بعد فرمودن عباسم بریم این صحنه جلوی ما بوداز خواب بیدار شدم فردا صبح سر درس جلوی این شاگرد رو گرفتم گفتم:دیروز چی کار کردی؟گفت:هیچ چی خواب خوبی برات دیدم چه کردی؟گفت:والا چیز خاصی یادم نمیادخوابتون چی بود؟خواب رو تعریف کردم نشست زار زار گریه کردگفتم:چی شد؟گفت:دیشب از حرم میرفتم خونه دلم هوای اباعبدالله الحسین رو کرد
گفتم اینهمه کار علمی میکنم #روضه نمیخونم
یک لهوف از کتابخانه گرفتم رفتم دیدم خونه سفره پهنه گفتم خانم میشه از امشب به بعد، قبل غذا #یک_خط_روضه از مقتل بخونم؟ خانمم گفت باشه بخون عباسم اسمش رو بنویس
اونایی که به این سهولت راضی میشن اسم بنویسن ببین طرف چی شده اسمش خط خورده یا اباعبدالله امشب
#اسم_ما_رو_در_دیوانت_بنویس میخوایم از امشب هر شب یک بار بگیم(صلی الله عليک یااباعبدالله)نمیدونم إمام حسین چه غربتی کشید در کربلاکه خدا انقدر دوست داره همه بگن #سلام_حسین بگم؟امان از لحظه ای که تنها در کربلا ایستادهمه رو صدا زد #حسین_عاطفی اکبرم عباسم حبیبم جوابی نیومدفرمود چرا جواب حسین رو نمیدیدچه دل شکسته ای داشت حسین،حسین سلام بر اون لحظه که#شهدا رو صدا زدی جوابی نشنیدی.
🆔 @gharar_ashghi
🏴🥀🏴🥀🏴
❤آقا جان...
میدانیم این چند روز
میزبان عزاداران جد
غریبت هستی
از این مجلس به آن مجلس
نگاه خیس و بارانیت را
از ما دریغ نکن
مولای غریب
ما هم در غم شما شریکیم آقا
اگر لایق بدانید
#محرم 🏴
#امام_حسین 🏴
#ما_ملت_امام_حسینیم 🏴
╔═ ⚘════⚘ ═╗
🌺🍃
@gharar_ashghi
╚═ ⚘════⚘ ═╝