فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 گامهای نهایی نظم پساآمریکایی
✍ محمدعلی رنجبر
🔻رئیسی به آفریقای جنوبی رفت
🔻 بعد از سفر به روسیه و چین حالا سفر به آفریقای جنوبی برای شرکت در اجلاس بریکس.
💠 کاملا طبیعی است که طرفداران و دلدادگان آمریکا و لیبرالیسم، ناراحت باشند.
بهشان حق بدهیم.
🔺 کعبه آمال و معشوقه دلربایشان دیگر پیر و فرتوت شده و آن ریخت و قیافه و تصویر سابق را هم ندارد تا اغواگریهایش جواب دهد!
🔺 و اینجاست که ناراحتی خود را سر ما خالی می کنند. اشکال ندارد. ما تا آخرین لحظه صبر میکنیم بلکه متوجه اشتباه خود شده و برگردند.
اگر هم برنگشتند ما ضرر نمی کنیم.
آنها هستند که ضرر میکنند...
♦️ نشانههای نزدیک شدن به قله اینهاست.
#ایران_قوی
#نزدیک_قله
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
📝📝 نقش زنان و حضرت زینب (س) در حماسه کربلا
✍️غلامرضا رضایی تربقان ( عضو هیات تحریریه نویسندگان حوزوی خراسان)
🔹حماسه عاشورا را ۷۳ نفر به وجود آوردند. امام حسین(ع) به عنوان محور این حماسه، به همراه یارانش روز عاشورا به شهادت رسید و رسالت سنگین بانوان کاروان حسینی از عصر عاشورا آغاز شد. آنها با وجود شرایط سخت جسمی و روحی ، مردم را از اندیشه و حقانیت راه امام حسین(ع) آگاه نمودند و با رهبری حضرت زینب (س) به نشر معارف اسلام و رساندن پیام شهدای کربلا پرداختند تا اسلام را از زوال نجات بخشند و اینجاست که به هدف والای امام حسین(ع)از همراه نمودن زنان و کودکان با خویش پی می بریم که اگر نبودند این زنان و کودکان به ویژه حضرت زینب(س) در کربلا و اسارت آنها، نه تنها انقلاب امام حسین(ع) دستخوش تحریف می گردید بلکه اسلام در معرض خطر جدی قرار می گرفت.
🔹همانگونه که می دانیم حفظ و نگهداری این نهضت و انقلاب از انجام آن مهم تر است و بار سنگین این مسئولیت را حضرت زینب(س) بر دوش کشید.
ایشان پس از حادثه عاشورا در سال ۶۱ هجری سرپرستی قافله اسرا ، پرستاری از امام سجاد(ع)، حفظ و حرمت زنان و کودکان و ابلاغ پیام شهادت را عهدهدار بود. او با سخنان آتشین خود خفتگان را بیدار و یاغیان را رسوا نمود.
هنگامی که کاروان اسیران را در آن جو پر از ظلم و خفقان وارد کوفه نمودند و مردم در دو طرف مسیر صف کشیده و نظارهگر اسرا بودند، حضرت زینب(س) نگاهی به مردم افکندن و با اشاره به خواست همه سکوت کنند و آنگاه با شجاعتی بینظیر و علیوار به سخنرانی ایستاد و اهل کوفه را سخت ملامت نمود و مردم را منقلب و متاثر ساخت که اشک ها جاری و صدای ناله ها بلند شد و آنان را متوجه اشتباه و گناهشان نمود. (این خطابه زمینهساز قیام توابین و مختار گردید.)
🔸حضرت زینب(س) نه تنها مردم کوفه که ابن زیاد را در دارالاماره که سر مست و مغرور از پیروزی خود بود حقیر و کوچک شمرد و توان سخن گفتن را از او گرفت.
ابن زیاد رو به آن حضرت کرد و گفت؛ خدا را شکر که شما راسوا نمود و مردان شما را کشت و وحی و اخبارتان را دروغ گردانید.
🔻زینب (س) بی آنکه هیبت مجلس در روح بلندش کوچکترین تاثیری گذارد ، با نگاهی تحقیرآمیز در پاسخ فرمود؛ "حمد و سپاس خدای را که ما را به وسیله پیامبرش گرامی داشت و از هر رجس و پلیدی و آلودگی پاک و مبرا ساخت و همانا شخص تبهکار رسوا می شود و بدکار دروغ میگوید و او غیر از ماست. مادرت به عزایت بنشیند ای فرزند مرجانه."
🔻عبیدا... در حالی که از خشم رگ های گردنش پر از خون شده بود با مسخره گفت؛ چگونه دیدی کار خدا را درباره برادرت و خاندانت؟ زینب (س) با همان بی اعتنایی فرمود: وَ ما رَاَیتُ الا جَمیلا... هرچی دیدم [چون در راه خدا بود] زیبایی و خیر بود. آنان گروهی بودند که خداوند کشته شدن را بر آنها نوشته بود و از این روی مردانه به قتلگاه خویش شتافتند.
🔻زینب (س) پس از ورود به شام چنان یزید را رسوا کرد که او را به گریه واداشت و توان پاسخگویی از او سلب شد. سخنرانی حضرت زینب(س) در بارگاه ابن زیاد در کوفه و کاخ یزید در شام چنان شورانگیز بود که ارکان حکومت اموی را به لرزه انداخت. روشنگری آن حضرت توانست جامعه ی چشم و گوش و بسته آنزمان را بیدار و زمینه انقراض حکومت بنی امیه را آماده کند.
🔻خطابه های حضرت زینب(س) در بازگشت از شام در مدینه هراس عظیمی در دل بنی اُمیه پدید آورد. او در مدینه به افشاگری بنی امیه اقدام نمود و چهره کریه آنان را به مردم نشان داد و این خود قیامی دیگر شد برای براندازی دستگاه خلافت جور بنی اُمیه. به همین جهت حکومت اقدام به تبعید حضرت زینب(س) به مصر نمود.
سِّر نِی در کربلا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
منبع خبر: آوای کاشمر / شماره ۴۱۴ / صفحه۳
#حماسه_کربلا
#یادداشت
#نویسندگان_حوزوی_خراسان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
هِلو سامِر...!! (hello summer)
✍محمود علیپور، نویسنده و پژوهشگر فلسفهی روانشناسی
داغترین فصلِ سال هم آمد و روزهایی که به نظرِ خیلیها قشنگترین روزهای سال است. اما مطلبِ جالبی که به ذهنم رسید این بود که چند سالیست با آمدِن فصل تابستان، جوانانِ عزیزِ این مرز و بوم بعداَز زنده نگهداشتنِ پدیدههایی همچون ولنتاین، هالووین و کریسمس، اینبار آستین بالا زدند و مناسبتِ غریبی دیگر را پاس میدارند.
هِلو سامِر
سلام تابستان!
موضوعی که ریشه در فرهنگِ غرب دارد و به خودی خود هیچ اشکالی نداشته و اتفاقاً به نظرم خیلی جالب است و فان!!
اما گیرِ کار کجاست؟!
الآن خدمتتان عرض میکنم:
مشکل اینجاست که به بهانهی hello summer گروهی از دختران و پسرانِ دهه هشتادی و حالا هم که چشممان روشن، دهه نَوَدیها زحمت کشیده و استخری را فراهم آورده، صبح تا غروب را به عیش و نوش مشغولاَند.
کافیست توی شبکههای اجتماعی سرچ کنید: #هلو_سامر
با عکسهایی مواجه میشوید که به یکباره سنگینیِ شاخ را روی سرتان حس میکنید. اعتراف میکنم که از نسل دههی هشتاد و نَوَد میترسم. نه به خاطِر جرئت و جسارتی که دارند، بیشتر به خاطرِ اینکه بیآنکه بدانند، فرهنگِ صحیح و جذابی مثل سلام تابستان را به وسیلهای برای خالی کردنِ عقدههای روانی و جنسی خود بَدَل میکنند.
جایی که شادی و لذّت بردن از نفسِ تابستان و حال و هوای زیبایش جای خود را به لذّتِ کاذبِ کوکائین و مشروب و رابطههای بی حدّ و مرز میدهد. به نظرم جشن گرفتن و خوشحالی کردن برای رسیدنِ تابستان کارِ خیلی جالبیست، اما باید دید که آیا این نوجوانانِ عزیز به همین جهت حرکت میکنند؟!
خب به تَبَعِ آن در پایانِ تابستان هم گودبای سامر (خداحافظ تابستان) را داریم که این هشتگ را سرچ کنید، عمقِ فاجعه را به مراتب بیشتر و بیشتر درک خواهید کرد.
کاش با چشمانِ بازتَری از زیباییهای فرهنگِ دیگر جوامع استفاده و لذّت ببریم.
#تابستان
#تابستانه
#دهه_هشتادیا
#هلو_سامر
#سلام_تابستان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔶توقف، ممنوع!
✍️ علیرضا مکتبدار
📌تصور کنید مسافرید و میخواهید برای اولینبار به جایی سفر کنید. قبل از حرکت، نقشه مسیر را تهیه میکنید و در طول راه، به تابلوها و نشانههایی که مسیر درست تا رسیدن به مقصد را به شما نشان میدهند، نیز توجه ویژهای میکنید.
حال اگر بهمحض رسیدن به تابلویی بزرگ که مسیر را به شما نشان میدهد، توقف کنید، آیا به مقصد رسیدهاید؟ اگر توقف کنید؛ یعنی شما مسیر را با هدف و راه را با مقصد اشتباه گرفتهاید.
📌بزرگی میگفت: «در ایام محرم با جمعی از دوستان به یکی از شهرستانها سفر کردیم. میزبان در حال پذیرایی از ما بود که مرد میانسالی با پوتین وارد شد و در گوشه ای نشست. پاهایش را دراز کرد، آهی کشید و گفت: سه روز است که این پوتیها را از پایم نکنده ام!
📌از او پرسیدم: پس در این سه روز چگونه وضو گرفته و نماز خوانده ای؟! پاسخ داد: من ابوالفضلی که نتواند جواب سه روز نمازم را بدهد، قبول ندارم؟»
📌به نظر من چنین فردی در نشانهها متوقف شده است و نشانه را با مقصد اشتباه گرفته است. محرم و عزاداری محرم و پاسداشت مقام شهدای گرانقدر کربلا و نیز بزرگداشت اربعین حسینی، همه نشانههایی هستند که مسیر دستیابی به مقصد انسانیت و بندگی را به ما نشان میدهند. اساسا کارویژه «شعائر» در هر دین و آیین، نشاندادن راه رسیدن به مقصد است و نه خود مقصد.
📌اربعین خود یک نشانه و شعار است. شعاری که میلیونها انسان آنرا فریاد میزنند و همچون چراغی فروزان فراروی خود میدارند تا به سلامت از تاریکیها عبور کرده و سلامت به مقصد برسند، مقصدی که حسین و یارانش به آن رسیدند.
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔰نوای نینوا
✍ سکینه جمشیدی ( شاعر و نویسنده)
چطور بگم دلم هوایی شده ..
دوپای رفتنم به جاده راهی شده
در طلب زیارت عزیزی
جنگ نگم گردو غباری شده
جام شراب و می و میخانه ام
مست و خراب بی قراری شده
خماری و لبهای خشکیده ام
تشنه جامی از سبوی ساقی شده
چمن سبز قدمهای دلم
دلتنگ بیابان پر از خاری شده
خواب آرام شبا هنگامم
بی قرار ویرانه ی شامی شده
سرخی رگهای قلب خسته ام
از عشق گنبدی طلایی شده
ساده بگم ، دلم هوایی شده
شک ندارم که کربلایی شده....
🌸🌸🌸
#نوای_نینوا
#نویسندگان_حوزوی_خراسان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🌐 رسانه مذهبیها، مذهبیهای رسانهای
✍️مجتبی میرزایی
اگر جمعیتی همجنسگرا تو یه خیابونی از یه شهر کوچکی بریزن بیرون و ادا و اطوار در بیارن همه (چه اون ور آبیها چه داخلیها) بهش میپردازن.
غربیها و غرب زدهها که پول میگیرن اخبار شیطانی رو کار کنن.
داخلیها هم به نقدش میپردازن و میگن وای علامت آخر الزمان هست و به کجا داریم ما.
و اینطور میشه که آمار بازدید بالا میره.
اما وقتی اینجا یک جمعیت زیاد در پایتخت دینی و مذهبی جهان در مسجد منجی آخرالزمان درباره مسجد و فرهنگ مسجدی بودن جلسه برگزار میشه و شبیه اون در مساجد جامع کل کشور مراسم برگزار میشه، چقدر بازدید کننده داره؟!
🔍 متن کامل در این صفحه
#مسجد
#مسجد_جمکران
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰 دلنوشته کربلایی
✍ مریم قدوسی (کارشناس علوم اجتماعی)
همه چیز از ازل شروع شد
از همان روز که من دردنیا نبودم و مهرت در وجودم شکل گرفت
عشق و محبتت ریشه زد در دل وجانم
عاشقت شدم ، عاشقت بدنیا آمدم کامم با تربتت آشنا شد، عزیزم، از همان روز مجنونت شدم .مادرم مرا به مجلس روضه ات برد و با اشک شیرم داد
با عشق تو بزرگ شدم و شدم غلامت، بیقرارت بودم
آمدم حرمت..........
دلم همانجا ماند،
برگشتم بی دل
هرشب و هر روز اشتیاق حرمت دارم
عشق همیشگی من، کوله ام را بسته ام ،منتظرم تا با پای جان پیاده برسم به بهشتت، ارباب خوبم ،خدا را شکر که اربعین میبینمت.
به شرط لیاقت نائب الزیاره دوستان هستم.
التماس دعا
#دل_نوشته
#اربعین
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰جمعه های دلتنگی
✍ علیرضا کیقبادی، طلبه مدرسه علمیه الحجه (عج)
خجالت در صورتم موج میزند
موجی آرام و سنگین برکرانه دریای چشمانم
دریایی که بزرگی اش را در پشت پلکی نازک و مژهای ظریف، پنهان نموده بود.
موج،زیبا و لطیف، همچون شیشهای شفاف
از ساحل کنارهی چشمانم، بر کویر خشک گونهام فرو ریخت
موج حالا قطرهای شده بود که خجالت را فریاد میکرد
خجالت از استغفارهای پدرانه#مهدی برای اعمال من
#جمعه_های_دلتنگی
#دلنوشته_مهدوی
#نویسندگان_حوزوی_خراسان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰اندر حکایتِ اربعین حسینی
✍محمود علیپور
نویسنده و پژوهشگر فلسفهی روانشناسی
(مشهد مقدس)
یک درسی که از امام حسین(ع) میشود آموخت این است که؛ زندگی همیشه ارزشِ زیستن ندارد و اوضاع و احوالی ممکن است پیش آید که باید حاضر شد از زندگی دست شُست. خلاصه اش میشود: با هر خواری و خفّتی نمیاَرزد که زندگی را ادامه داد.
اربعینِ حسینی و سختیها و مشقّتهای پیادهروی بین نجف تا کربلا این موضوع را برای انسان تداعی میکند که: قرار نیست در این دنیا همه چیز به کامِ ما باشد.
گویی باید در این راه، به یادِ این بود که اباعبدالله و زن و فرزندانشان چه سختیهایی را برای مقابله با ظلم و انحراف اسلام متحمّل شدند.
در امتداد قیامِ عاشورا، نهضت خمینی(ره) همان هدف را ادامه داد. و آن چیزی نبود جز اینکه: با هر خواری و خفّتی نمیاَرزد که زندگی را ادامه داد.
راهِ مقاومت و مبارزه با ظلم و استکبارِ جهانی تا همیشه ادامه دارَد...
#امام_حسین
#اربعین
#فلسفه_روانشناسی
#نویسندگان_حوزوی_خراسان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰 «عرفان» با طعمِ «زندگی»
▪️ مروری بر مجموعه آثارِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه»، بهمناسبت سالگرد رحلت آن عالم ربانی
✍️ سید محمدحسین دعائی
در ذهن بسیاری از عموم مردم و حتی خواص، «عرفان و سیر و سلوک» مساوی است با: ریاضتهای عجیب و غریب، عمل به آداب و مناسک غیرمتعارف، برخورداری از زندگی و زیّ درویشی، عدم پایبندی به ظواهر عرفی و شرعی، بیخبری از عالم و آدم، حملههای مداوم به پای چوبین استدلالیان، بیبهرهبودن از مهارتها و تخصصهای علمی، فرار از اجتماع و فعالیتهای اجتماعی، مخالفت با امر سیاست و حکومتداری و بسیاری از مطالب نامطلوب دیگری که در یک مطلب خلاصه میشوند: پرتبودن از زندگی و واقعیتهای آن!
اما آیا بهراستی میتوان همۀ آنچه که عرفان و معنویت خوانده میشود را با یک چوب راند؟ آیا در میان این شلوغبازارِ مملو از غل و غش و دغل، هیچ بساط قابلاعتمادی پیدا نمیشود؟ آیا نمیتوان عرفان اصیل و نابی را یافت که کام تشنۀ بشریت امروز را سیراب کرده و او را از سرگردانی در بیابان آخرالزمان نجات دهد؟
بهشهادت بسیاری از بزرگان مورد اعتماد و بر اساس مشاهدات و تجربیات مکرر، مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه یکی از معدود عالمان و عارفانی هستند که توانستهاند سیر و سلوک را با تکیه بر آموزههای اسلام ناب، از «زاویهها و سجادهها» به «خانهها و خیابانها» سرایت داده و علیرغم همۀ تهمتها و شبهات، کارآمدی عرفان ناب شیعی در تمامی عرصههای زندگی امروز را اثبات کنند.
اگر میخواهید به بررسی صحت و سقم این ادعا بپردازید، شما را دعوت میکنیم به مطالعۀ مجموعه آثار این عالم و عارف بزرگوار که در خلال منظومۀ منسجمی از عناوین و موضوعات، سفرهای رنگین از مباحث مختلف اعتقادی، حکمی، عرفانی، اخلاقی، تفسیری، فقهی و تاریخی را برای طیف متنوعی از مخاطبان گسترده است.
▪️ «شرح پیچیدهترین مطالب فلسفی و عرفانی مطرح در مکاتبات مرحوم سید احمد کربلایی و محقق اصفهانی»
▪️ «تبیین ساده و شیوای مراحل سیر و سلوک و عوالم پس از مرگ»
▪️ «گزارش دقیق خاطرات، حالات و جزئیات زندگی مرحوم حداد و علامۀ طباطبائی»
▪️ «نقل بخشهایی شنیدهنشده از تاریخ انقلاب اسلامی و ارائۀ تقریری نوآورانه از نظریۀ سیاسی اسلام»
▪️ «نقد و اصلاح پیشنویس قانون اساسی ایران»
▪️ «تبیین خطاهای روشی و محتوایی موجود در مقالۀ قبض و بسط تئوریک شریعت»
▪️ «تشریح مبنای تقویم اسلامی و نظام حقوق زن در اسلام»
▪️ و «تبیین نگاه تمدنی دین به مسئلۀ جمعیت و پشتپردۀ طرح کاهش موالید»،
برخی از مطالب جذابی است که در این مجموعه به چشم میخورد.
همچنین مواردی مانند:
▪️ تبیین عرفان برخاسته از قرآن و برهان
▪️ عرضۀ دورۀ نسبتا کاملی از مباحث بنیادین اعتقادی و کلامی
▪️ تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی
▪️ شرح علمی و عملی روش اسلامشناسی و تولید علم دینی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی
▪️ گشودن باب معرفی عرفاء و شرححالنویسی از بزرگان عرصۀ معنویت در عصر حاضر
▪️ نشر عصارۀ مکتب عرفانی نجف
▪️ تبیین الگوی زیست اجتهادی در پرتو اطاعت و حمایت از ولی فقیه
▪️ نقد عالمانۀ مشاهیر و مشهورات
▪️ تشریح نقشۀ راه دشمن در حوزههایی همچون: فرهنگ، زبان، نمادها، آداب و رسوم اجتماعی و ...
▪️ همراه با ارائۀ راهبردها و راهکارهای مقابله با آن
نیز برخی از مهمترین نمایههایی است که میتوان برای مطالب موجود در کتابهای مرحوم علامۀ طهرانی انتخاب کرد.
تأثیرپذیری از لحن صادقانه و قلم حقیقتمحور این عارفِ مجتهد، انقلابی، بصیر، زمانشناس، آیندهنگر و آیندهنگار، تجربۀ مشترک اغلب کسانی است که دقائقی را میهمان آثار او بودهاند. این شما و این تجربۀ «عرفان با طعم زندگی» در بزم «دورۀ علوم و معارف اسلام».
ضمنا اگر میخواهید با زندگی و سیرۀ این شخصیت بزرگ آشنا شوید، مطالعۀ کتاب «آیت نور» و مجموعۀ سهجلدی «نور مجرد» را به شما پیشنهاد میکنیم؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانۀ انقلاب، «از جمله فرزانگان معدودى بودند كه مراتب برجستۀ علمى را با درجات والاى معنويت و سلوک، توأما دارا بودند و در كنار فقاهت فنى و اجتهادى، به فقه الله الأكبر نيز كه از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسى و مجاهدت معنوى است نائل گشته بودند.»
📌 منتشرشده در خبرگزاری صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=44087
#نوشتار
#یادداشت
#علامه_طهرانی
#عرفان_شیعی_فقاهتی
https://eitaa.com/joinchat/3648323715C970376fb41
📝73 حماسه ساز و نقش خانواده در حادثه عاشورا
✍غلامرضا رضایی تربقان
💢 پس از شهادت امامحسین (علیه السلام) و یارانش در سرزمین کربلا رسالت دفاع از دین و بازگویی و رساندن پیام ایشان بر عهده خانواده آن حضرت قرار گرفت و آنان به خوبی پیام عاشورا و اصلیترین محور حادثه کربلا و مظلومیت امام و یارانش را به تصویر کشیدند.
🔹قالَ رَسُولُ اللّهِ (ص): «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ (ع) حَرارَهً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً».
بهراستی که با شهادت حسین(علیه السلام) آنچنان شور و حرارتی در دل مومنین ایجاد شده که هیچگاه به سردی نخواهد گرایید. تاریخ عاشورا را 73 نفر به وجود آوردند و رهبری این حماسه بزرگ در دستان ایشان بوده است. 72 تن که در کربلا به شهادت رسیدند و زنان و کودکانی که حماسه کربلا را با اسارت خود کامل نمودند.
🔹پس از شهادت امامحسین(ع) و یارانش در سرزمین کربلا رسالت دفاع از دین و بازگویی و رساندن پیام ایشان بر عهده خانواده آن حضرت قرار گرفت و آنان به خوبی پیام عاشورا و اصلیترین محور حادثه کربلا و مظلومیت امام و یارانش را به تصویر کشیدند.
🔻رهبری خانواده و بازماندگان با امامسجاد(ع) و حضرت زینب(س) بود، بنیامیه خیال کرد با کشتن امام و یارانش سرسختترین مخالفان حکومت خود را از میان برداشتهاند، لذا بعد از شهادت امام و یارانش به جشن و پایکوبی پرداختند و در شهرها برای پیروزی یزید جشن و شادمانی گرفتهاند و در این جشنها اهل بیت امامحسین(ع) را در غل و زنجیر کشیدن و در کوچه بازار میگرداندند، اما غافل از اینکه این زنان و کودکان در اسارت، حکومت جابرانه یزید را رسوا و مردم را از خواب غفلت بیدار مینمایند. با خطبه و سخنرانیهایی که توسط حضرت زینب(س) و حضرتامکلثوم(س) و حضرت سکینه(س) در شهر کوفه و شام ایراد شد، وجدان درونی مردم به چالش و محاکمه کشیده شد و شرایطی به وجود آوردند که یزید ملعون پس از آن دیگر نتوانست به این خانواده بیاحترامی کند و حضور این زنان و کودکان زمینهساز قیامهای مهمی به خونخواهی از امام حسین(ع) شد. مانند قیام سلیمانبنصرد خزاعی و قیام مختار ثقفی در سال 64 از هجرت.
🔻در واقع “اگر زینب نبود” مفهوم عبارت کربلا در کربلا میماند. در اینجا مشخص میشود که با حضور آن حضرت و خانواده ایشان بود که انسانها در طول تاریخ توانستند نسبت به این واقعه مهم شناخت پیدا کنند و حق را از باطل تشخیص دهند. این زنان و کودکان در اسارت نگذاشتند جنایات بنیامیه پنهان بماند، آنها با اقدامات خویش نهضت کربلا را زنده نگه داشتند.
لینک کامل یادداشت (صدای خاوران)
https://sedayekhavaran.ir/?p=5538کد
#عاشورا
#حماسه_ساز
#خانواده
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3648323715C970376fb41
📌 ایستگاه آزادی
✍️ علی اسفندیار، مدیر محترم شبکه نویسندگان حوزوی ایران ( کانون مداد الفضلاء قم)
برای سومین بار خودم را نزدیکش رساندم، دوباره برگشتم، پابهپا کردم. با فاصلهای، زل زدم به چروک زیر چشم و پیشانیاش. عابرهای عجول بین من و او راه میروند؛ هر کدام لباسی، هر کدام ویترین متحرکی از بوهای متفاوت؛ عطر و ادکلن و عرق و سیگار.
او روی نیمکت انتظار نشسته بود، کنارش هم سه دختر جوان با آرایش غلیظ، لباس پسرانه و لبهایی که از ورمِ تزریق، بیرون ریخته بود.
پیرمرد، پسِ گردن چروکیدهاش را خاراند، هنگام برگشتِ دست، نخ عینک را روی گردنش انداخت؛ شاید میخواست مطمئن شود، شلخته نیست.
اگر برای بار چهارم بروم سراغش، چه بگویم؟ از چه بگویم؟ کلمات در ذهنم رژه میروند، دهخدا هم نمیتواند بهترینش را انتخاب کند. چقدر جملهسازیِ سختی پیش رویم قرار دارد؛ پیش روی کسی که پر از رازهای نوشتن است، پر از دستورِ املا و انشا.
کیفش از روی زانوی قلمیاش سُر خورد و افتاد. همهمه مسافران صدای کیف را در خود بلعید. عابر میانسالی خم شد، کیف را برگرداند بین دستهایش. دخترها به چُرت زدن پیرمرد خندیدند. یکی گفت چقدر شبیه بابای مدرسهی ماست، باز خندیدند، شبیه قاه قاه پسرها. یکی دیگر پشتبندِ خندهاش، کِش جوراب صورتیاش را تا جا داشت، بالا آورد و رها کرد، شاید میخواست مطمئن شود روحیهی پسرانه دارد یا نه؟
حال چه کنم از این تراژدیِ تمسخر؟! چرا معلمهای شاگردپرور... ببخشد معلمهای نخبهپرور را نمیشناسیم؟ چرا کسی نمیداند این آدمِ خستهی میدان درس و مدرسه از چه مسیری به اینجا رسیده است؟ از پای تختهی سیاه... از لای خاکِ گچهای رنگی و دانش آموزان قد و نیمقدِ رنگیتر؛ زرنگ و تنبل، خوشخط و بدخط، آرام و ناآرام، دارا و ندار! و هزار راز ناگفتهای که در سینهاش موج میزند. نمیدانم امروز کدام سیاستی، او را "بازیچه کودکان کوی" کرده است.
این بار کسی را روی نیمکت میبینم که مرا ادبیات آموخت و زبان فارسی یاد داد. کسی که با انشاهایم، سر ذوق میآمد و از طنزهایی که مینوشتم قاه قاه میخندید، مردانه!
من غرق جمعیت ایستگاه مترو هستم و هم غرق رؤیای مدرسه. با تنهی تند پسرک آدامسفروش از خیال پرت میشوم روی یکی از موزائیکهای مترو. پاهایم دیگر سست شد. صدای ضعیف واگنها نشان داد باید بروم. ولی خجالتم چرا نرفت و چرا صدایم را به گوشش نرساندم.
همه با هول و ولا خط قرمز را عبور میکنند و تقلایشان جا نماندن است از قطار... دخترها خودشان را به دستگیره واگن آویزان کردند، یک صندلی خالی شد و من چه بی اختیار گفتم: "آقاااا... آقا معلم بفرمایید اینجا... اینجا بشینید"، دخترها سرخ شدند و کمی مرتب.
خانمی دیگر از بلندگوی واگن، "ایستگاه آزادی" را اعلام کرد و ما همه، با همهی شلوغیها، در ایستگاه "آزادی" توقف کردیم، بی آنکه به ایستگاه "استاد معین" برسیم.
#ايستگاه_آزادی
#نویسندگان_حوزوی
https://eitaa.com/joinchat/3648323715C970376fb41