بیا بخند من ؛ داستانِ زندگی ام را از نو شروع کنم :) - حامیم -

معتکف گشتم که زنجیرم کنی نگارِ من . . . - حامیم -

معطوف گشته ام به نگاهی ، صدایی ، لبخندی تُ درون من ساحلی آرامش قبل از طوفانی سیلی ، جنگی . . . سکوتی سکوت ؛ - حامیم -

منِ مسلمان ، کافر شده ی چشماتم :) - حامیم -

رفقایی که اعتکاف بودید‌... اول اینکه دمتون گرم🌱✨ رفتید سه روز با خدای خودتون عهد بستید که اون آدم قَبل نباشید! موعظه شنیدید،گریه کردید،توبه کردید... دلتون الان مطمئنم عین آب زلال پاک و مُطهره‌.. ولی بیاید حداقل،حداقل یکم از گناهانتون کَم کنید،نَمک نشناس هم نباشیم وتا میتونید گره از کار مردم وا کنید... معتکف بودن زمانی اثر خودش رو نشون میده که بعد از اعتکاف حداقل چند درجه تغییر کرده باشی! عزت دست خداست✨🌿

باشه نباش. ولی من ؛ خودمو که دارم . . . بلند میشم مثل همون موقع هایی که زمین میخوردم و کسی نبود بلندم کنه ، دستمو میزارم رو زانوهام دوباره رو پام می ایستم. درسته جسمم خستس و زانوهام زخمی حتی کف دستامم خون میاد ولی ، نم نم راه میرم توی مسیر خودمو درمون میکنم راستی وقتی آسیب دیده راه میرم قدر سلامتیمو بیشتر میدونم ، درمون میشم و جای راه رفتن! میدوام ، سبقت میگیرم حتی از خودم از منی که پای تو موند و زمین خورد و جای زانو و کف دست ؛ قلبش صدمه دید :) بازم بلند میشم و لباسامو میتکونم به راهم ادامه میدم منتها با یه تفاوتِ بزرگ ایندفعه منِ زمین خورده به خودم تکیه داده نه تُ . . . - حامیم -

‏وطنشون رو کیلویی فروختن جایزه گِرَمی گرفتن :))) - حامیم -