داشتم حرف میزدم
یهو دیدم هیچی نمیگه با تعجب برگشتم سمتش دیدم حتی پلکم نمیزنه و زل زده به من
صداش کردم از تو فکر در اومد بیرون گفت آره آره گفتم چی آره گفت آره صدات خیلی قشنگه ولی امان از چشات آخ چشات ؛ اونجا بود فهمیدم میشه دیوونه بود و غرق لذت شد.
- حامیم -