تو رَبنا و لبخندت آتنای من
آغوشت تمنا و نگاهت سودای من
اینگونه است وصف تُ در نِگه من
و این تنها ضمیر تُ است در ضمائر من
سکوتِ چشمان تُ طوفانیست در خویشتن من
در کفایت مذاکرات ، آغوش تُ پناهیست برای من
و از تو گفتن، دلنشین ترین گفتارست برای من
و این تُِ و تُِ و تُ جهانیست ، برای من :)
- حامیم -
فقال أُحبُ چشمهایت
مرا به جَذب نگاه مشکیِ گیرایَت، دچار کرده است.
وَ ینسینی التَّعب و النّاس
دستهایم، به ربنا آتنای قنوت، دعاگوی بازگشتت شده است .
و فِیالآخرت ِ
معمای حل نشدهِ پیچ آ پیچ ِ موی فِرَت، که بر حاشیه ی واو به واو تنت خودنمایی میکند .
وقِنا عذاب النار
آتش زبانه میکِشد در قلبم از نداشتنت
أنا أَصرخ من الألم و حیرانم از اینهمه نبودن، و نداشتنت .
هَل أنت مُنتبه؟! هَل تَسمع؟!
و نمیشنوی، صبح میشود .
- حامیم -
نبودنت را با ساعت شِنی اندازه گرفته ام . . .
یک صحرا گذشته است :)
آقای امام زمان .
اگه یه روز فکر کردی که بری نمیتونم بدون تو زندگی کنم ،
شک نکن ؛ مطمئن باش
بری من زندگی بهتری خواهم داشت .
بِ سلامت .
- حامیم -
منه آواره و حیران ، در خَمِ اَبرویت
پژمُرده شده ام ؛
این دیوانه را با لَبخندت آشنا کن.
- حامیم -
_أحبك بقدر ما أحبك في السماء وبقدر ما أحبك في اللحظة التي خلقك فيها الله بكل سرور .
+معنیش کن
_دوستت دارم به وسعت آسمون و اون لحظهای که خدا با ذوق تو رو آفرید:)
- حاعین -