خاطرت عطردانِ گل سرخيهای قمصر شد،
شما را، شطّ و حنا، تاک بُن ِ نیلي و ُحدیقهها
مطاعاند، و من ِ ناچیزْ مُرید، بینی و بینالله،
رحیل و مۏمنم به همهٔ اینها .
- حاعین -
مرا
هیچ خانه نباشد اِلا تو
قَبیله نباشد اِلا تو...
مَرا
هیچ وطَن نباشد
که خویش را به آن بازخوانم اِلا تو.
-سید.م-
صد ُ ده بار زمین خوردم ُ فهمیدم که
ساقی حیدر بشود مست شدن جذاب است ؛
- حامیم -
- ⁵⁹ روز تا غدیر
وقتی میدانم آنچه را دوست داشتم به تو
دادهام، تسلی مییابم ؛
- حاعین -
- من ِپیشازتو
- حامیم -
جان فدای یک لَحظه در آغوش شُدن .
منذ أول عناق حدث بیننا أدرکت أني لن
أنجوا من احضانك أبداً ؛
- حاعین -
از آدمایی که نیاز ندارن هرکسی
دوستشون داشته باشه؛ خوشم میاد.!
این آدما رو با افتخار دوست داشته باشید ؛
- حامیم -
من گُنگ خواب دیده، شما ولی تمام گوش ُ
تمام چشم ُ تمام عشق، محبوب ِ منظور ؛
- حاعین -