__ [ ابتدا ] زندگی یعنی تلاش تو همین مسیرا، و [ أنما الحياة عقيدة و جهاد ] يعنی همین؛

__ [ أولاً ] والحياة تعني الجهاد في هذه الطرق، و [ إنما الحياة إيمان وجهاد ] يعني نفسه؛

__ [ قبل ] همه‌ی معنای جهاد، جهاد با شمشیر و تفنگ که نیست، هر تلاش ما به جهاده، جهاد یعنی مجاهدت کردن و تلاش کردن؛

__ [ قبل ] ليس معنى الجهاد كله الجهاد بالسيوف والبنادق، كل جهد نبذله هو جهاد، الجهاد هو الجهاد والكفاح؛

آقای امام رضا ما دلمون لک زده یبار دیگه اینو تو راه حرم بخونیم ..

‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ خدایا یه مشهد قسمت ما کن؛ [ مناجات ]

__ [ ابتدا ] هوشمندای عالم فکر میکنن، هدفی رو ترسیم میکنن و به شوق ِاون هدف تلاش میکنن و ادامه میدن، هرچقدرم سخت‌تر باشه و بیشتر عرق آدم و در بیاره بعد از اینکه این تلاش انجام بشه آدم خوشحال‌تره .

__ [ أولاً ] إن الأشخاص الأذكياء في العالم يفكرون ويرسمون هدفًا ويسعون لتحقيق هذا الهدف ويكمل، كلما كان الأمر أصعب وكلما زاد العرق، كلما أصبح الشخص أكثر سعادة بعد الانتهاء من هذا الجهد.

پای عقیده‌مان بمیرم به زینب قسم .

__ [ قبل ] یه روز وقتی شما یه برنامه‌ی خوب تنظیم میکنید، یه اجرای خوب دارین، یه کار جدید می‌کنین، خوشحال‌ترید؛