«یتیم» در تمدن اسلامی
(به مناسبت ولادت با سعادت رسول گرامی اسلام ص)
برای تمدن و تمدنی بودن شاخصهای مختلفی در ادبیات جدید ذکر شده است. یکی از شاخصهای تمدن در ادبیات امروز، تأمین حقوق ضعیفان (مانند زنان، اقلیتها، معلولان و احیانا فقرا) است که از جمله شاخصهای پنهان ولی بسیار مهم در فرایند تمدنیِ تمدنهاست (Bruce Mazlish, Civilization in a Historical and Global Perspective). به رغم توجه به حقوق ضعیفان در ادبیات تمدنی جدید، موضوع «یتیم» و تکریم او به مثابه شاخص در تمدنها کمتر و شاید اصلا مورد بحث قرار نگرفته است. این شاید بدان سبب است که مسئله یتیم و وضعیت ایتام در نظام صنعتی، در قالب کودکان بیسرپرست، کودکان رهاشده، و کودکانِ کار (بعد از انقلاب صنعتی و سپس بعد از جنگ جهانی دوم) و اخیرا کودکانِ تکوالدینی، که یک آسیب تلقی میشوند، نمیتواند شاخصی برای یک تمدن به حساب آید، لیکن در تمدن اسلامی میتوان از شخصیت یتیم، کرامت یتیم، و بلکه عزّتِ یتیم، که نه فقط یک آسیب بلکه یک فرصت تلقی میشود، به مثابه یک شاخص مهم و البته متمایز و متفاوت از شاخصهای مدرن تمدنی سخن گفت.
وجود آموزههای دینی و فرهنگ اسلامی برآمده از کتاب و سنت در میان مسلمانان موجب شده است که یتیم در میان مسلمانان نه صرفا یک فرد آسیبدیدهای که باید به او ترحم کرد (نگرش و کارکرد سلبی)، بلکه به مثابه فردی که تحت ولایت خاصۀ الهی است (الم یجدک یتیما فآوی) مورد احترام و گاه عزت قرار گرفته و همین نیز زمینه را برای رشد و ترقی یتیم در جامعه اسلامی فراهم نموده است (نگرش و کارکرد ایجابی) . همین که خداوند خود را حامی و متولی یتیم نامیده و نسبت به ظلم بر یتیم هشدار داده، باعث شده است که مومنان در حفظ اموال یتیم (در مذمت آکل مال الیتیم)، در تکریم یتیم (خیر بیوتکم فیه یتیم مُکرّم)، در ترحم بر یتیم (تحننوا علی ایتام الناس)، در پناه دادن بر یتیم (من آوی الیتیم)، در تأدیب و تعلیم و تربیت یتیم (ادّب الیتیم)، در نیکی بر یتیم (برّوا ایتامکم)، در شاد کردن یتیم (من فرح یتامی المومنین)، در نوازش یتیم (و لیمسح راسه) و در مراعات حقوق یتیم (من رعی الایتام)، اهل تقوی و مراقبت باشند (اتقوا الله فی الضعیفین النساء و الیتیم) و زمینههای لازم را برای رشد و ترقی و تعالی یتیم در جامعه اسلامی فراهم آورند.
رویکرد ایجابی به یتیم، علاوه بر آموزههای دینی در کتاب و سنت، ریشه در نگرشهای تحلیلی و اجتماعی هم میتواند داشته باشد. اینکه مثلا هرچند فقدان پدر خلاءهای محبت را برای فرد یتیم ایجاد میکند، محبتهای بسیاری از سوی اطرافیان و بستگان برای یتیم فعال میکند، که نمونه آن را میتوان در محبت برخی عموهای پیامبر اسلام بعد از رحلت عبدالله (پدر پیامبر) مشاهده کرد. شکلگیری موج محبت به یتیم بعد از فقدان پدر، خود یک پدیده جدید اجتماعی و برخوردار از ظرفیت انباشته انسانی و سرمایۀ اجتماعی است. علاوه بر این، هرچند فقدان پدر موجب یتیمیِ فرد میشود، نوعی از مسئولیت زودهنگام و استقلال در نظر و عمل را برای فرد یتیم ببار میآورد و رشد و ترقی او را سرعت میبخشد. همین حس تنهایی و ضرورت بازسازی خود موجب میشود که یتیمها نه فقط نسبت به خود بلکه نسبت به دیگر افراد بیسرپرست نیز احساس مسئولیت کنند و در رفع محرومیت دیگران تلاشی مضاعف از خود نشان دهند. نکته ایجابی دیگر در یتیم، گذرکردن از تابوهای قدیمی و جهش به سمت فضای جدید و دنیایی متفاوت است که گاه موجب میشود سیر طبیعی تکامل اجتماعی از نسل گذشته به نسل بعدی، سیری سریع و جهشی خارقالعاده در فرد یتیم بوجود آید و فاصله مثبت در ناحیه نسلها را در کمترین زمان طی کند...
ادامه 👇👇
@Habibollah_Babai
ادامه مطلب بالا 👇👇
اکنون به رغم اینکه موضوع «یتیم» در اندیشه اسلامی (قرآن و روایات) و در تاریخ اسلام موضوع برجسته و بسیار مهم است، لیکن نه محققان تاریخی و دپارتمانهای تاریخ اسلام به آن پرداختهاند و مثلا کتابی در باب «تاریخ یتیم در اسلام» نوشتهاند، و نه اندیشمندان در حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی در مورد فرصتها و تهدیدهای یتیم در جامعۀ اسلامی و جهان اسلام اندیشه میکنند و نسبت به آیندۀ تمدنی آن توجه میکنند.
فقدان نگاه تاریخی به موضوع یتیم باعث شده است که ما ندانیم که یتیمهایی مانند حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) در تاریخ اسلام در چه مکانیسمی تبدیل به کنشگران تمدنی و افرادی در مقیاس امت (یتیم ـ امت) شده و توانستهاند نظام جدیدی از مناسبات کلان انسانی را رقم بزنند. و همینطور فقدان نگاه اجتماعی و حتی تمدنی به موضوع «یتیم» در اکنون جهان اسلام موجب شده است که نخبگان ما در بارۀ وضعیت جامعۀ یتیمها در دنیای معاصر اسلام و آسیبها و فرصتهای موجود آن نیاندیشند و سیاستگزاریهای فرهنگی و حتی تمدنی مربوط به یتیم را به انجام نرسانند. این در حالی است که علاوه بر ایتام برجا مانده از فوتیهای حوادث طبیعی (سیل و زلزله) و فوتیهای کرونایی، در امروز جهان اسلام که آغشته به جنگهای مذهبی و قومی (البته با حمایت غرب) بوده است، موضوع یتیم یکی از مسئلههای جاری جهان اسلام در لبنان، یمن، عراق، سوریه، و حتی ایران امروز (فرزندان برجامانده از دوران دفاع مقدس و دفاع حرم) است.
در این باره، همانطور که بیتوجهی عالمان و پژوهشگران میتواند زمینه را برای آسیبزایی و آسیبپذیری یتیمان در جامعه جهانی اسلام فراهم سازد، توجه و تأکید بر موضوع یتیمان دنیای اسلام از جهاتی میتواند فرصتها و ظرفیتهای جدیدی را در رشد و تعالی جمعیت متفاوت و شکلگیری نسل یتیم ـ امتها (یتیمانی که میتوانند در سطح امت اسلام نقشآفرینی کنند) خلق نماید.
@Habibollah_Babai
لینک مقالهای که سال ۹۰ در باره الهیات عملی در مجله نقد و نظر منتشر شد
http://jpt.isca.ac.ir/article_458.html
@Habibollah_Babai
دوره کوتاهمدت "عدالت اجتماعی" در پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی، گروه "عدالت اجتماعی"
لینک ثبت نام؛
https://b2n.ir/z46685
@Habibollah_Babai
حبیباله بابائی
ادامه مطلب بالا 👇👇 اکنون به رغم اینکه موضوع «یتیم» در اندیشه اسلامی (قرآن و روایات) و در تاریخ اسلام
ملاحظه جناب دکتر علی بیات استاد دانشگاه تهران در باره یادداشت "یتیم"
👇👇
موضوع و مسئله ضعیفان(فقرا، مساکین، ایتام و ....) از دو منظر بایسته توجه و تامل است. اول به لحاظ آسیب شناسی حیات فردی و اجتماعی که امری طبیعی و قهری است و به دلایل مختلف برای خیلی افراد پیش می آید و علت آسیب هم از دست دادن یا رفتن سرپرست یا ولی و قیمت است . دوم که مهمتر و اساسی تر از اولی است مدیریت و راه و روش جبران آسیب است یعنی جایگزینی ولی و سرپرست است.
اما موضوع ولایت و سرپرست خود دو مفهوم و تعیّن و مصداق دارد یکی سرپرست در امور معیشت و تمشیت حیات فردی شخص یتیم و دیگری سرپرست در امور تمشیت حیات جمعی و اجتماعی و خصوصا در حوزه امور فکری-فرهنگی، سیاسی و .... است. مفهوم اول آسیب و عوارض منفی یتیمی را برای فرد یتیم منتفی می کند اما مورد دوم یعنی ولایت عامه الهی و ولایت خاصه معصومین علیهم السلام آسیب ها و عوارض ضلالت، تباهی و بی پناهی ناس یا مردم را منتفی می سازد و این ناظر است به همان کلام نبی مکرم اسلام که انا و علی ابوان هذه الامه. - یعنی حق ولایت تشریعی( پدری یا ابوّت نبوت و امامت بر همه امت).
والسلام علی ماهدانا الله.
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت چهل دوم (خدایا چرا رهایم کردهای؟)
در مواجهه با مسیحیان و گاه گرههای عقیدتی آنها، رویکرد سخت و صلبی نداشتم. گاه کمک میکردم که مسیحی در مسیحی بودناش اهل عمق و اعتقاد باشد. زمانی باآقای بل وایدر در مرکز مطالعات مسیحی گفتگو میکردم. به این نکته از کلام حضرت عیسی ع بر بالای صلیب در باور مسیحیان رسیدیم که «خدایا چرا رهایم کردهای؟ (why have you forsaken me?). این یکی از گرههای عقیدتی بل وایدر که خود دکترای انجیل داشت و یک مرکز مسیحی را هم مدیریت میکرد، بود. اینجا من در صدد توجیه بیان عیسی مسیح در باور وایدر برآمدم که شاید پیامبر شما اینجا از زبان دِلال و ناز استفاده کرده است. وایدر زبان ناز و دلال در دعا را نمیدانست. توضیح دادم که ما در ادبیات و در ادعیه اسلامی زبان دلال داریم که نه زبان اعتراض بلکه زبان ناز و نیاز است و خود راهی است برای تقرب و نزدیکی بیشتر به خدا. همین جمله بل وایدر را بسیار مبتهج کرد و احساس کرد که من عقدۀ عقیدتیاش را گشودم.
همسرم مدتها با خانم کِلی از مبلغههای مسیحی گفتگوهایی داشت. بحثشان به توحید و تثلیث کشیده بود. در ادامه گفتگوها خانم کِلی به جهت باور و عقیده تثلیثاش کمکم دچار مشکل میشد. به همسرم گفتم که اگر میتوانی توحید را به جای تثلیث در باور او بنشانی، خب گفتگو را ادامه بدهید، ولی اگر نمیتوانی به جای تثلیث عقیدهای ایجاد بکنی، بحث را ادامه ندهید و در عقیدهاش خللی ایجاد نکن. این بدان سبب بود که به نظرم باور به مسیحیت و حتی تثلیث در فضای سکولار و دنیوی غرب بهتر از بیباوری محض و بیایمانی مطلق بود.
البته بعدها در مورد توحید در مسیحیت دیدیم که اساسا برخی از مسیحیان خود اهل توحید هستند. این رویکرد را در کلاس تثلیث کِوِن هارت دیدم که از تثلیث و نسبت بین پدر و پسر و روحالقدس خوانش توحیدی ارائه میکرد و آنگاه میگفت که ما توحیدی فکر میکنیم در حالی که قرآنِ مسلمانان ما را تثلیثی میخواند! یکی از بانوان مسیحی در گفتگو خصوصی با خانواده ما با نگرانی اظهار میکرد که باور ما توحیدی است ولی این باور را از عموم مسیحیان پنهان میکنیم تا مبادا ما را تکفیر کنند.
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت ۴۳ (جشن هالووین)
یکی از جشنهای جالب در آمریکا جشن هالووین روز 31 اکتبر بودکه توأم با وحشت و لذت بود. فارغ از آنچه که ویکیپدیا در مورد هالووین نوشته و آن را یکی ازآیینهای مسیحیت غربی و برای یاد گذشتگان و قدیسان و شهدای مسیحی قلمداد کرده، آقای مکدونالد یکی ازدوستان مسیحیام آن را جشن اجنّه میدانست و میگفت که به باور مردم در این روز، جنّها به درب منازل مردم مراجعه میکنند و با گرفتن شکلات شرّشان را کم میکنند. متن جشن هالووین هم حرف جناب مکدونالد را تأیید میکرد و نه توضیح ویکیپدیا را. اساسا مسیحیان از شرکت در این جشن خودداری میکردند و آن را به لحاظ عقیدتی درست نمیدانستند.
به خاطر همین موضوعِ جنّ در این جشن بود که بسیاری از افراد در این روز لباسهای ترسناک و شبیه جنّ به تن میپوشیدند و مردم هم در مقابل به آنها و افرادی که در این جشن حضور مییابند شکلات پخش میکردند. شکلاتی که در این روز بین کودکان و مردم توزیع میشود شاید در هیچ روزی از ایام سال تکرار نمیشود.
به رغم خرافی بودن جشن هالووین، این جشن بسیار مورد استقبال عموم مردم بود، و برای من همواره این سئوال مطرح بود که دنیای مدرن و جهان علم چهطور به خرافه رو میآورد و از آن چنین سراسیمه استقبال میکند؟ بعدها فهمیدم که آنچه روح دنیای غرب امروز را شکل میدهد ضرورتا نه علم، بلکه پول یا دلار (به قول رضا امیرخانی در کتاب بیوتن) است و هر آنچه که میتواند در خدمت نظام سرمایهداری و کارخانههای بزرگ شکلات در آید و چرخه اقتصادی آن را سهلتر بچرخاند و لو اینکه از جنس خرافه باشد (مثل هالووین یا مانند فالگیری) و یا از جنس دین باشد (مثل مراسم کریسمس) مورد استقبال نظام بازار و سرمایهداری قرار میگیرد.
@Habibollah_Babai
✍️کنفرانس وحدت ابوظبی؛ رقیبی تازه برای گفتمان رو به افول تقریب در تهران
🔹شورای جهانی جوامع مسلمان (#المجلس_العالمي_للمجتمعات_المسلمة) اعلام کرد که کنفرانس بینالمللی "وحدت اسلامی: مفهوم، فرصتها و چالشها" از 12 تا 14 دسامبر در ابوظبی پایتخت این کشور و تحت حمایت شیخ نهیان بن مبارک آل نهیان وزیر #مدارا و #همزیستی، و با مشارکت بیش از 500 رهبر، محقق، متفکر و روشنفکر از 140 کشور جهان برگزار میشود.
🔹دکتر علی راشد النعیمی، رئیس شورای جهانی جوامع مسلمان در اعلام جزییات کنفرانس در یک نشست خبری تصریح کرد که اهمیت این کنفرانس ناشی از نیاز به ارائه یک گفتمان فکری و دینی است که خلأ موجود در این عرصه را در میان مسلمانان کشورهای مختلف جهان پر میکند و به چالش «هویت و احساس تعلق» نزد مسلمانان معاصر میپردازد و این بر تقویت نقش پیشگام #علما و اندیشمندان اسلامی برای راهنمایی مسلمانان در این عرصه و ارائه یک پیشنهاد فکری و قانونی منطبق با #مقتضیات_زمانه تاکید میکند.
🔹شورای جهانی جوامع مسلمان یک سازمان بین المللی غیردولتی است که مقر آن در ابوظبی است و بیش از 900 سازمان و نهاد اسلامی از 142 کشور جهان را تحت پوشش خود دارد. این شورا را میتوان نسخه اماراتی «#رابطة_العالم الأسلامی» عربستان سعودی دانست.
🔹این مرکز به گفته خود اهدافی همچون تحکیم سازمانها و انجمنهای فعال در جوامع مسلمان، تجدید فکر، بهبود عملکرد و هماهنگی بین آنها را دنبال میکند و برای دستیابی به این هدف، به ادغام جوامع و اقلیتهای مسلمان در کشورهای خود به گونهای که شهروندی کامل و مسلمان به شمار آیند، کمک میکند.
🔹ظاهرا مهمترین موضوع غایب در #کنفرانس_وحدت ابوظبی چنانکه خود را در گفتههای علی راشد النعیمی، رئیس شورای جهانی جوامع مسلمان، نشان میدهد، مسأله #فلسطین خواهد بود که بیشک با توجه به معامله قرن و توافق ما بین اسرائیل و امارات، گامی در تعارض با اهداف و منافع رژیم صهیونیستی برداشته نمیشود.
🔹گفتنی است که سهشنبه ۲۷ مهرماه، در تهران سی و پنجمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی با شعار «اتحاد اسلامی؛ صلح و پرهیز از تفرقه و تنازع در جهان اسلام» برگزار شد.
🔹در کنفرانس تهران علامه #سیدسلمان_ندوی از علمای اهل سنت #هندوستان و رهبر #جمعیت_الشباب_الاسلامی #هند، تاکید کرد که کشورهایی مانند #عربستان، #امارات و #مصر، باید سازمانی همچون «مجمع تقریب» تشکیل دهند و کارهایی که در ایران برای نزدیککردن مذاهب اسلامی انجام میشود، در این کشورها نیز در دستور کار قرار گیرد.
🔹چنین مینماید که امارات به خوبی به خلأ گفتمان #تقریب و #وحدت در میانه گفتمان اصلی خود مبنی بر تسامح، مدارا و همزیستی پی برده است. این در حالی است که عربستان با توجه به گفتمان دینی مبتنی بر سلفیت و با توجه به تعارضهای جدی با ایده تقریب، که خود را در آثار کسانی همچون ناصر القفاری نشان داده است، با وجود حرکت به سمت اسلام معتدل، همچنان با ادعای تقریب و وحدت اسلامی فاصله جدی دارد.
🔹بیشک با توجه به تعارض خاستگاههای فکری ایران و امارات در نگاه به مسأله وحدت، باید کنفرانس وحدت ابوظبی را در صورت برگزاری قوی و استقبال علما و اندیشمندان جهان اسلام، رقیبی جدی در آیندهای نزدیک برای کنفرانس وحدت تهران و گفتمان آن دانست. این در حالی است که انتقادها به عملکرد ضعیف سازمان #مجمع_تقریب مذاهب اسلامی و کنفرانس سالانه آن مدتها است بالا گرفته است و با ادامه این روند باید امارات را پیروز این جدال گفتمانی دانست.
@dolatedin
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت۴۴ (خودکشیهای پل گلدنگیت)
مدت کوتاهی که سانفرانسیسکو رفته بودم، با یکی از دوستان مقیم آنجا رفتیم پل معلق گُلدنگِیت. اطراف پل گلدنگیت با تورهای فلزی پوشانده شده بود. از رفیق ایرانیام پرسیدم که فلسفه تورهای آهنی دور پل چیست؟ ایشان در جواب به من گفتند که برخی از جوانان برای خودکشی به پل گلدنگیت میآیند و از اینجا خودشان را پرت میکنند. تورهای آهنی برای جلوگیری از خودکشی جوانان است.
امکان خودکشی و ذهنیت آن در دانشگاه نیز وجود داشت و اساتید مراقب آن بودند. علاوه بر کلاس «خودکشی» (suicide) در دانشگاه، که استاد و دانشجویان آن راههای جلوگیری از خودکشی را مطالعه میکردند، دیگر اساتید نیز همواره از اتفاقات پیرامونیشان مراقبت میکردند که نکند کسی دست به خودکشی بزند. روزی در محل اتاق پیتر اکس بودم و در مورد پروژهام با ایشان گفتگو میکردم، که از پنجره اتاق دختر خانم دانشجویی را دیدیم که رفته بالای پشتبام. من فکر نمیکردم که این اتفاق ساده ممکن است مایه نگرانی باشد، خب دانشجویی رفته بالای پشت بام، و این میتواند ده علت مختلف داشته باشد. ولی اکس از دیدن این صحنه خیلی نگران شد و اولین چیزی که به نظرش رسید مسئله خودکشی بود. سریع از اتاق رفت بیرون تا بلکه اگر مسئله مربوط به خودکشی است، از آن جلوگیری کند. که البته و بحمدالله بخیر گذشت. آنچه در این باره برایم عجیب بود ذهنیت اکس در مورد دانشجویان و امکان انجام خودکشی در صحنههای عادی روزانه بود.
@Habibollah_Babai
«الهیات عملی» متفاوت است از «الهیات عملگرا»
الهیات عملی، اندیشیدن در باره عمل فردی و اجتماعی انسان به روش الهیاتی است. این نوع از الهیات که مسایل الهیاتی خود را از "خیابان" برمیگزیند، در گام نخست به تحلیل و تفسیر الهیاتی از واقعیات اجتماعی و فرهنگی پرداخته، و سپس با نگرش انتقادی به آسیبهای ایمانی و دینی فرهنگ موجود، به طرح پیشنهاداتی برخاسته از منابع الهیاتی، برای گشودن راه زندگی ایمانی برای مومنان (حل معضل اندیشه دینی و زندگی دینی)، و همینطور حل معضلات زندگیِ انسانِ غیر مومن تلاش میکند.
در تبیین ماهیت الهیات عملی و خاستگاه حوزوی آن در مسیحیت، باید به تفاوت بین «الهیات عملی» (practical theology) و «الهیات عملگرا» (pragmatic theology) توجه کرد. هرچند الهیات عملی با تحفظ بر ماهیت الهیاتی بودن آن به تبیین رابطه میان عمل و نظر از یک سو، و نظر و الهیات از سوی دیگر بستگی دارد، ولی این الهیات وابسته به مبنای مارکسیستی و یا پراگماتیستیِ تحویل نظر بر عمل نیست. یعنی اگر الهیدانی امروزه بر عمل تأکید میکند نه به معنای اولویت عمل اجتماعی و طرد معرفت نظری است و نه به معنای ارائه تعریف پراگماتیستی از معرفت (معرفت نه به مثابه صِرفِ بازنمود شیء بلکه تصاحب وجود آن شیء) است، بلکه در نگرش الهیات عملی آنچه مورد تأکید میباشد قلمرو گستردۀ دین در زندگی و ظرفیتهای متون دینی برای مواجهه با مسایل عملی و اجتماعی در متن جامعه از یک سو، و شأن تحولآفرین الهیات (الهیات نه فقط تفسیر میکند بلکه تغییر میدهد) از دیگر سو است.
الهیات پراگماتیستی با الهیات عملی در این نکته نیز متفاوت است که الهیات پراگماتیستی یا عملگرا در تلاش است که الهیات را به حوزه عمل نزدیک کرده و آموزههای الهیاتی را کاربردی سازد. در حالی که الهیات عملی در صدد مواجهه با مسائل و معضلات اجتماعی با رویکرد الهیاتی است و این متفاوت است از کاربرد آموزههای الهیاتی در مرحله عمل. همینطور به نظر میرسد الهیات عملگرا حاصل توسعۀ سکولاریسم در حوزه الهیات است، در حالی که الهیات عملی (الهیات پرکتیکال) حاصل توسعه الهیات به حوزه زندگی بوده و در برابر دکترین سکولاریسم و پروسۀ سکولاریزاسیون قرار میگیرد. خاستگاه حوزویِ الهیات عملی (مثلا در حوزه الهیاتی پرینستون Princeton Theological Seminary) و خاستگاه دانشگاهی الهیات پراگماتیستی شاهد بر همین مدعا است. البته الهیات پرکتیکال (عملی) و الهیات پراگماتیستی در اصل اینکه به مسایل فرهنگی و اجتماعی میپردازند مشترک هستند، لیکن خاستگاه آنها و روش انجام مطالعاتشان و همینطور نتیجۀ الهیاتی هر یک کاملا متفاوت از هم هستند.
@Habibollah_Babai
سلسله نشستهای راهبردی - تمدنی
نشست "وضعیت تکنولوژی در جهان اسلام، جایزه المصطفی ص"
با ارائه
دکتر مصطفی زمانیان مدیر پژوهشکده سیاستگذاری آیندگان
و مهندس محمد مهدی جعفری مشاور بنیاد علم و فناوری مصطفی(ص)
زمان برگزاری: پنج شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰
مکان: قم- مرکز همایش های غدیر
لینک ورود به جلسه به صورت مجازی
🌐https://dte.bz/scscenter
@Habibollah_Babai
⬅️ دوره کوتاهمدت آموزشی تمدن اسلامی و فرهنگ معاصر، توسط گروه مطالعات فرهنگی تمدنی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی) بهصورت حضوری و مجازی برگزار میگردد.
⏰زمان برگزاری: ۹، ۱۰ و ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰
مهلت ثبت نام: ۲۲ تا ۲۸ آبانماه ۱۴۰۰
هزینه ثبت نام و صدور گواهی ۵۰,۰۰۰ تومان
شماره کارت جهت واریز هزینه: ۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۱۹۳۶ به نام صندوق رفاه دانشگاه باقرالعلوم(ع)
جهت ارسال تصویر فیش واریزی از طریق لینک زیر اقدام فرمایید
https://b2n.ir/q27957
⬅️لینک ثبت نام:
http://b2n.ir/u20157
@Habibollah_Babai