📢 اداره بینالملل دانشگاه باقرالعلوم (ع) با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار میکند:
📶 👨🏻💻 وبینار تخصصی اسلامشناسی به زبان انگلیسی با موضوع:
مؤلفهها و شاخصههای تمدن نوین اسلامی
🔰 با ارائه حجتالاسلام والمسلمین دکتر حبیبالله بابائی
📆 چهارشنبه 21 مهر ماه ١۴٠٠
🕰 ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲
📎 yun.ir/b50xi8
✅ شرکت برای عموم اساتید و دانشجویان علاقهمند آزاد است.
🌏 اداره بینالملل دانشگاه باقرالعلوم (ع)
@BouNEWS
@Habibollah_Babai
جلسات ماراتونی سرگروههای پژوهشی "امداد فرهنگی"، مجتمع طلائیه، کاشان
قریب به سه سال است که پنج گروه پژوهشی در دفتر تبلیغات اسلامی (میز مسائل اجتماعی) تجربهنگاری از طلاب و مبلغین امدادی را آغاز کرده است. اکنون بحمدالله این کلانپروژه به اتمام رسیده و عنقریب از دانش ضمنی شکلگرفته از متن تجربههای زیستهی طلبههای جهادی رونمایی خواهد شد.
آنچه از دیشب تا عصر امروز در قالب چهار جلسهی سهساعته با حضور آقایان دکتر مولائی، دکتر کاظمی، دکتر نوروزی، دکتر پرکان، دکتر یاسی، دکتر مومن، دکتر ذوالفقاری و سرکار خانم دکتر میر علی ملک در مجتمع طلائیه کاشان رخ داد، بررسی نهایی تکتک پروژهها و گفتگو درباره تجارب امدادگری طلبههای گمنام در بسترهای آسیبخیز اجتماعی (مثل زندان، حواشی شهرها و ...) بود. این مجموعه پروژهها مسئلههای جدید، ادبیات نو، و رویکردهای متفاوتی را در مواجهه با آسیبهای اجتماعی ارائه میکند. امید است بتوان از آن در راستای توسعه دانش امداد فرهنگی و کنترل آسیبهای اجتماعی استفاده کرد.
@Habibollah_Babai
دبیرخانه مطالعات راهبردی مهدویت استان لرستان برگزار می کند:
سلسله سخنرانی های «مهدویت و تمدن اسلامی»
جلسه اول: «امید در تمدن اسلامی»
سخنران: حجه الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی- ریاست پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
زمان: سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰- ساعت ۱۹
مکان: تالار جلسات آنلاین نهاد رهبری دانشگاه آزاد اسلامی استان لرستان به آدرس 👇:
https://www.skyroom.online/ch/lums/moradian
🌹مقدم کلیه اساتید و علاقمندان را گرامی می داریم.
✍️ دبیرخانه مطالعات راهبردی مهدویت استان لرستان
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا قسمت چهلم (دیپلماسی سوهان قم)
همانطور که پیش از این گفتم، یکی از راههای ارتباطی من با اساتید بیشتر به صورت غیر رسمی و خارج از مسیر اداری و دانشگاهی بود. در این باره دعوت از اساتید برای ناهار و شام در فضای خانه و خانواده، راههای شناخت ما را نسبت به دغدغهها و مسئلهها و نگاههای اساتید هموار میکرد. علاوه بر ناهار و شام، شیرینیهای سنتی در ایران و محصولاتی که در ایران و یا کشورهای اسلامی وجود دارد نیز از جمله زمینههای آشنایی و ارتباطات فرهنگی جهان اسلام با دنیای غرب است. ما با خودمان چند جعبه شیرینی گز به آمریکا برده بودیم که در تسهیل ارتباطات فرهنگیمان با برخی از اساتید آمریکایی مفید بود.
در سفری که بعدها به اتریش داشتم یکی از اساتید دانشگاه اینسبورگ به من سفارش رُطب (خُرما) داده بود و میگفت که ما در اتریش خرمایی مثل رطب ایران نداریم. چند جعبه رُطب که ارزشی بیش از صد هزار تومن نداشت، برخی از روابط علمی و فرهنگی من را در اینسبورگ آسان کرد.
اخیرا در سفری که با دکتر محمدرضا بهمنی به شهر سوجو در چین داشتم چند قوطی سوهان کرهای از قم بردیم که دو جعبه از آن را در وقت استراحت روی میز پذیرایی قرار دادیم که همین مایه سئوال و گفتگو بین ما و برخی اساتید حاضر در کنفرانس شد. چند قوطی از آن را هم به برخی از اساتید موثر در انجمن ISCSC دادیم که بعدها همان در ارتباطات علمی ما و تهیه منابع از همین اساتید تأثیر مثبت گذاشت.
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت چهل و یکم (آرایش بانوان)
در تجربه دو سالهام در آمریکا به جرأت میتوانم بگویم کسی از خانمها را ندیدم که آرایش غلیظی کرده باشد. خانمها حتی در مراسمهای رسمی دانشگاه یا مدرسه آرایش خیلی سادهای داشتند. به نظرم یکی از علتهای نداشتنِ آرایش، نقشهای غیرجنسی بانوان در دانشگاه بود. به بیان دیگر، زنها دستکم در دانشگاه کارکرد جنسی نداشتند. کارکردهای اجتماعی بانوان (درست یا غلط) و همینطور کارکردهای علمی و دانشگاهی و تحقیقاتی خانمها، موجب شده بود که اعتماد بهنفس بانوان رشد کند و بدینترتیب نقش جنسی آنها نیز در حاشیه باشد.
حتی خیلی از خانمها در کلاسهای دکتری کمترین آرایش را نداشتند و تمرکزشان بر فعالیتهای علمیشان بود. من از آنچه در آمریکا و سپس در ایران (در نگاه مقایسهای) یافتم این بود که هر میزان شخصیت و سرمایههای وجودیِ بانوان تنزل پیدا میکند، ظاهرگرایی و آرایش زنان بیشتر میشود، و هر مقدار بانوان به جهت علمی و اجتماعی رشد میکنند، ظاهرگرایی و بازی با ظرافتهای زنانه در میان آنها کمتر میشود.
@Habibollah_Babai
«یتیم» در تمدن اسلامی
(به مناسبت ولادت با سعادت رسول گرامی اسلام ص)
برای تمدن و تمدنی بودن شاخصهای مختلفی در ادبیات جدید ذکر شده است. یکی از شاخصهای تمدن در ادبیات امروز، تأمین حقوق ضعیفان (مانند زنان، اقلیتها، معلولان و احیانا فقرا) است که از جمله شاخصهای پنهان ولی بسیار مهم در فرایند تمدنیِ تمدنهاست (Bruce Mazlish, Civilization in a Historical and Global Perspective). به رغم توجه به حقوق ضعیفان در ادبیات تمدنی جدید، موضوع «یتیم» و تکریم او به مثابه شاخص در تمدنها کمتر و شاید اصلا مورد بحث قرار نگرفته است. این شاید بدان سبب است که مسئله یتیم و وضعیت ایتام در نظام صنعتی، در قالب کودکان بیسرپرست، کودکان رهاشده، و کودکانِ کار (بعد از انقلاب صنعتی و سپس بعد از جنگ جهانی دوم) و اخیرا کودکانِ تکوالدینی، که یک آسیب تلقی میشوند، نمیتواند شاخصی برای یک تمدن به حساب آید، لیکن در تمدن اسلامی میتوان از شخصیت یتیم، کرامت یتیم، و بلکه عزّتِ یتیم، که نه فقط یک آسیب بلکه یک فرصت تلقی میشود، به مثابه یک شاخص مهم و البته متمایز و متفاوت از شاخصهای مدرن تمدنی سخن گفت.
وجود آموزههای دینی و فرهنگ اسلامی برآمده از کتاب و سنت در میان مسلمانان موجب شده است که یتیم در میان مسلمانان نه صرفا یک فرد آسیبدیدهای که باید به او ترحم کرد (نگرش و کارکرد سلبی)، بلکه به مثابه فردی که تحت ولایت خاصۀ الهی است (الم یجدک یتیما فآوی) مورد احترام و گاه عزت قرار گرفته و همین نیز زمینه را برای رشد و ترقی یتیم در جامعه اسلامی فراهم نموده است (نگرش و کارکرد ایجابی) . همین که خداوند خود را حامی و متولی یتیم نامیده و نسبت به ظلم بر یتیم هشدار داده، باعث شده است که مومنان در حفظ اموال یتیم (در مذمت آکل مال الیتیم)، در تکریم یتیم (خیر بیوتکم فیه یتیم مُکرّم)، در ترحم بر یتیم (تحننوا علی ایتام الناس)، در پناه دادن بر یتیم (من آوی الیتیم)، در تأدیب و تعلیم و تربیت یتیم (ادّب الیتیم)، در نیکی بر یتیم (برّوا ایتامکم)، در شاد کردن یتیم (من فرح یتامی المومنین)، در نوازش یتیم (و لیمسح راسه) و در مراعات حقوق یتیم (من رعی الایتام)، اهل تقوی و مراقبت باشند (اتقوا الله فی الضعیفین النساء و الیتیم) و زمینههای لازم را برای رشد و ترقی و تعالی یتیم در جامعه اسلامی فراهم آورند.
رویکرد ایجابی به یتیم، علاوه بر آموزههای دینی در کتاب و سنت، ریشه در نگرشهای تحلیلی و اجتماعی هم میتواند داشته باشد. اینکه مثلا هرچند فقدان پدر خلاءهای محبت را برای فرد یتیم ایجاد میکند، محبتهای بسیاری از سوی اطرافیان و بستگان برای یتیم فعال میکند، که نمونه آن را میتوان در محبت برخی عموهای پیامبر اسلام بعد از رحلت عبدالله (پدر پیامبر) مشاهده کرد. شکلگیری موج محبت به یتیم بعد از فقدان پدر، خود یک پدیده جدید اجتماعی و برخوردار از ظرفیت انباشته انسانی و سرمایۀ اجتماعی است. علاوه بر این، هرچند فقدان پدر موجب یتیمیِ فرد میشود، نوعی از مسئولیت زودهنگام و استقلال در نظر و عمل را برای فرد یتیم ببار میآورد و رشد و ترقی او را سرعت میبخشد. همین حس تنهایی و ضرورت بازسازی خود موجب میشود که یتیمها نه فقط نسبت به خود بلکه نسبت به دیگر افراد بیسرپرست نیز احساس مسئولیت کنند و در رفع محرومیت دیگران تلاشی مضاعف از خود نشان دهند. نکته ایجابی دیگر در یتیم، گذرکردن از تابوهای قدیمی و جهش به سمت فضای جدید و دنیایی متفاوت است که گاه موجب میشود سیر طبیعی تکامل اجتماعی از نسل گذشته به نسل بعدی، سیری سریع و جهشی خارقالعاده در فرد یتیم بوجود آید و فاصله مثبت در ناحیه نسلها را در کمترین زمان طی کند...
ادامه 👇👇
@Habibollah_Babai
ادامه مطلب بالا 👇👇
اکنون به رغم اینکه موضوع «یتیم» در اندیشه اسلامی (قرآن و روایات) و در تاریخ اسلام موضوع برجسته و بسیار مهم است، لیکن نه محققان تاریخی و دپارتمانهای تاریخ اسلام به آن پرداختهاند و مثلا کتابی در باب «تاریخ یتیم در اسلام» نوشتهاند، و نه اندیشمندان در حوزه علوم اجتماعی و جامعهشناسی در مورد فرصتها و تهدیدهای یتیم در جامعۀ اسلامی و جهان اسلام اندیشه میکنند و نسبت به آیندۀ تمدنی آن توجه میکنند.
فقدان نگاه تاریخی به موضوع یتیم باعث شده است که ما ندانیم که یتیمهایی مانند حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) در تاریخ اسلام در چه مکانیسمی تبدیل به کنشگران تمدنی و افرادی در مقیاس امت (یتیم ـ امت) شده و توانستهاند نظام جدیدی از مناسبات کلان انسانی را رقم بزنند. و همینطور فقدان نگاه اجتماعی و حتی تمدنی به موضوع «یتیم» در اکنون جهان اسلام موجب شده است که نخبگان ما در بارۀ وضعیت جامعۀ یتیمها در دنیای معاصر اسلام و آسیبها و فرصتهای موجود آن نیاندیشند و سیاستگزاریهای فرهنگی و حتی تمدنی مربوط به یتیم را به انجام نرسانند. این در حالی است که علاوه بر ایتام برجا مانده از فوتیهای حوادث طبیعی (سیل و زلزله) و فوتیهای کرونایی، در امروز جهان اسلام که آغشته به جنگهای مذهبی و قومی (البته با حمایت غرب) بوده است، موضوع یتیم یکی از مسئلههای جاری جهان اسلام در لبنان، یمن، عراق، سوریه، و حتی ایران امروز (فرزندان برجامانده از دوران دفاع مقدس و دفاع حرم) است.
در این باره، همانطور که بیتوجهی عالمان و پژوهشگران میتواند زمینه را برای آسیبزایی و آسیبپذیری یتیمان در جامعه جهانی اسلام فراهم سازد، توجه و تأکید بر موضوع یتیمان دنیای اسلام از جهاتی میتواند فرصتها و ظرفیتهای جدیدی را در رشد و تعالی جمعیت متفاوت و شکلگیری نسل یتیم ـ امتها (یتیمانی که میتوانند در سطح امت اسلام نقشآفرینی کنند) خلق نماید.
@Habibollah_Babai
لینک مقالهای که سال ۹۰ در باره الهیات عملی در مجله نقد و نظر منتشر شد
http://jpt.isca.ac.ir/article_458.html
@Habibollah_Babai
دوره کوتاهمدت "عدالت اجتماعی" در پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی، گروه "عدالت اجتماعی"
لینک ثبت نام؛
https://b2n.ir/z46685
@Habibollah_Babai
حبیباله بابائی
ادامه مطلب بالا 👇👇 اکنون به رغم اینکه موضوع «یتیم» در اندیشه اسلامی (قرآن و روایات) و در تاریخ اسلام
ملاحظه جناب دکتر علی بیات استاد دانشگاه تهران در باره یادداشت "یتیم"
👇👇
موضوع و مسئله ضعیفان(فقرا، مساکین، ایتام و ....) از دو منظر بایسته توجه و تامل است. اول به لحاظ آسیب شناسی حیات فردی و اجتماعی که امری طبیعی و قهری است و به دلایل مختلف برای خیلی افراد پیش می آید و علت آسیب هم از دست دادن یا رفتن سرپرست یا ولی و قیمت است . دوم که مهمتر و اساسی تر از اولی است مدیریت و راه و روش جبران آسیب است یعنی جایگزینی ولی و سرپرست است.
اما موضوع ولایت و سرپرست خود دو مفهوم و تعیّن و مصداق دارد یکی سرپرست در امور معیشت و تمشیت حیات فردی شخص یتیم و دیگری سرپرست در امور تمشیت حیات جمعی و اجتماعی و خصوصا در حوزه امور فکری-فرهنگی، سیاسی و .... است. مفهوم اول آسیب و عوارض منفی یتیمی را برای فرد یتیم منتفی می کند اما مورد دوم یعنی ولایت عامه الهی و ولایت خاصه معصومین علیهم السلام آسیب ها و عوارض ضلالت، تباهی و بی پناهی ناس یا مردم را منتفی می سازد و این ناظر است به همان کلام نبی مکرم اسلام که انا و علی ابوان هذه الامه. - یعنی حق ولایت تشریعی( پدری یا ابوّت نبوت و امامت بر همه امت).
والسلام علی ماهدانا الله.
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت چهل دوم (خدایا چرا رهایم کردهای؟)
در مواجهه با مسیحیان و گاه گرههای عقیدتی آنها، رویکرد سخت و صلبی نداشتم. گاه کمک میکردم که مسیحی در مسیحی بودناش اهل عمق و اعتقاد باشد. زمانی باآقای بل وایدر در مرکز مطالعات مسیحی گفتگو میکردم. به این نکته از کلام حضرت عیسی ع بر بالای صلیب در باور مسیحیان رسیدیم که «خدایا چرا رهایم کردهای؟ (why have you forsaken me?). این یکی از گرههای عقیدتی بل وایدر که خود دکترای انجیل داشت و یک مرکز مسیحی را هم مدیریت میکرد، بود. اینجا من در صدد توجیه بیان عیسی مسیح در باور وایدر برآمدم که شاید پیامبر شما اینجا از زبان دِلال و ناز استفاده کرده است. وایدر زبان ناز و دلال در دعا را نمیدانست. توضیح دادم که ما در ادبیات و در ادعیه اسلامی زبان دلال داریم که نه زبان اعتراض بلکه زبان ناز و نیاز است و خود راهی است برای تقرب و نزدیکی بیشتر به خدا. همین جمله بل وایدر را بسیار مبتهج کرد و احساس کرد که من عقدۀ عقیدتیاش را گشودم.
همسرم مدتها با خانم کِلی از مبلغههای مسیحی گفتگوهایی داشت. بحثشان به توحید و تثلیث کشیده بود. در ادامه گفتگوها خانم کِلی به جهت باور و عقیده تثلیثاش کمکم دچار مشکل میشد. به همسرم گفتم که اگر میتوانی توحید را به جای تثلیث در باور او بنشانی، خب گفتگو را ادامه بدهید، ولی اگر نمیتوانی به جای تثلیث عقیدهای ایجاد بکنی، بحث را ادامه ندهید و در عقیدهاش خللی ایجاد نکن. این بدان سبب بود که به نظرم باور به مسیحیت و حتی تثلیث در فضای سکولار و دنیوی غرب بهتر از بیباوری محض و بیایمانی مطلق بود.
البته بعدها در مورد توحید در مسیحیت دیدیم که اساسا برخی از مسیحیان خود اهل توحید هستند. این رویکرد را در کلاس تثلیث کِوِن هارت دیدم که از تثلیث و نسبت بین پدر و پسر و روحالقدس خوانش توحیدی ارائه میکرد و آنگاه میگفت که ما توحیدی فکر میکنیم در حالی که قرآنِ مسلمانان ما را تثلیثی میخواند! یکی از بانوان مسیحی در گفتگو خصوصی با خانواده ما با نگرانی اظهار میکرد که باور ما توحیدی است ولی این باور را از عموم مسیحیان پنهان میکنیم تا مبادا ما را تکفیر کنند.
@Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت ۴۳ (جشن هالووین)
یکی از جشنهای جالب در آمریکا جشن هالووین روز 31 اکتبر بودکه توأم با وحشت و لذت بود. فارغ از آنچه که ویکیپدیا در مورد هالووین نوشته و آن را یکی ازآیینهای مسیحیت غربی و برای یاد گذشتگان و قدیسان و شهدای مسیحی قلمداد کرده، آقای مکدونالد یکی ازدوستان مسیحیام آن را جشن اجنّه میدانست و میگفت که به باور مردم در این روز، جنّها به درب منازل مردم مراجعه میکنند و با گرفتن شکلات شرّشان را کم میکنند. متن جشن هالووین هم حرف جناب مکدونالد را تأیید میکرد و نه توضیح ویکیپدیا را. اساسا مسیحیان از شرکت در این جشن خودداری میکردند و آن را به لحاظ عقیدتی درست نمیدانستند.
به خاطر همین موضوعِ جنّ در این جشن بود که بسیاری از افراد در این روز لباسهای ترسناک و شبیه جنّ به تن میپوشیدند و مردم هم در مقابل به آنها و افرادی که در این جشن حضور مییابند شکلات پخش میکردند. شکلاتی که در این روز بین کودکان و مردم توزیع میشود شاید در هیچ روزی از ایام سال تکرار نمیشود.
به رغم خرافی بودن جشن هالووین، این جشن بسیار مورد استقبال عموم مردم بود، و برای من همواره این سئوال مطرح بود که دنیای مدرن و جهان علم چهطور به خرافه رو میآورد و از آن چنین سراسیمه استقبال میکند؟ بعدها فهمیدم که آنچه روح دنیای غرب امروز را شکل میدهد ضرورتا نه علم، بلکه پول یا دلار (به قول رضا امیرخانی در کتاب بیوتن) است و هر آنچه که میتواند در خدمت نظام سرمایهداری و کارخانههای بزرگ شکلات در آید و چرخه اقتصادی آن را سهلتر بچرخاند و لو اینکه از جنس خرافه باشد (مثل هالووین یا مانند فالگیری) و یا از جنس دین باشد (مثل مراسم کریسمس) مورد استقبال نظام بازار و سرمایهداری قرار میگیرد.
@Habibollah_Babai