سلام #صبح_بخیر آخرین روزهای اسفند است از سر شاخ این برهنه چنار مرغکی با ترنمی بیدار می‌زند نغمه نیست معلومم آخرین شکوه از زمستان است یا نخستین ترانه های بهار - شفیعی کدکنی #صبح_بخیر https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

🌱…~ مہماڹ سفرۀ کݪام مولایݥان باشيݥ…~ ♡یصڣ فیہا المُتقین♡ رُوُیَ أن صاحݕاً لأمیراݪمؤمنیڹ؏یقاݪ لہ همام کان رجلاً عابداً،فقال لہ:یا أمیر المؤمنین صف لے المتقین کأنی انظر الیهم.فتثاقَل؏عَن جوابه ثُمَ قال:یا هݥام،اتقِ اللہ و أحسِن فَ《انَّ اللہ مَعَ الذیڹ اتقوا و الذین هُم مُحسِنون》فَلم یقنع همام بِهذا اݪقوݪ حتے عَزمَ علیہ،فَحَمَدَاللہ و أثنے علیہ،و صلے علے النبيﷺثم قاݪ؏: ~…گفتہ شد یڪی از یاراڹ پرهیزکار اݥام؏بہ نام هَمام گفٺ:ای امیرمؤمنان پرهیزکاران را براے من آنچنان وصف کن ڪہ گویی آنان را با چشݥ می نِگرم امام در پاسِخ او درنگے کرد و فرموڊ《ای همام! از خدا بترس و نیڪوڪار باش که خداوند با پرهیزڪاران و نیڪوڪاران است》اما همام دست بردار نبودو اصرار ورزید،تا آنڪہ امام تصمیم گرفٺ صفاٺ پرهیزڪاران را بیان فرماید.پس خدارا سپاس و ثنا گفت،و برپیامبرش درود فرستاد و فرمود: نهج البلاغہ،خطبه ۱۹۳ #ادامه_دارد https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

زیبآیی هاے ظہور ۱…~🌱 ~…وَ مِنَ الْمُؤمنِینَ مِن یَسیِرُ فیِ السَّحاب وَ مِنْهُمْ مَنْ یَطیِرُ مَعَ المَلائِکہ و مِنهُم مَن یَمشیِ مَعَ الملائکہ مَشیاً و منهُم مَن یسبقُ الملائِکہ…~ بعضے از مؤمنین این قدرت را پیڊآ میکنند ڪہ میتوانند در ابرها سیࢪ ڪنند و بعۻی از آن ها با ملائکہ سیر کنند و بعۻی از مؤمنین با ملائڪہ مشی و حرڪٺ ڪننڊ و بعضی از آنہا حتے در حرڪٺ بر ملائڪہ سبقت میگیرند. دلائݪ الأمامہ،ص241 https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

رفیق اگر ادعا داری دلتنگ مهدی فاطمه هستی اونوقت یه شب بگذره و قرآن نخونی به خودت شک کن🙂 https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

👌 #یک_آیـــه_قــرآن قَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا .ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ میگوید: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭک ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ! #آیه ۳۰ از سوره مبارکه فرقان https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

مطلع هستید که قرآن دوتاست امام مصداق قرآن ناطق هستند... میشه گفت که پیامبر در روز قیامت میگوید:پروردگارا همانا قوم من این امام را متروک گذاشتند..

⛔️⛔️⛔️ 📌عامل اصلی تأخیر در ظهور 🔻مگر مردم چقدر تقصیر دارند؟! 🔹الف) مانع اصلی ظهور، «مستکبران» نیستند، خدا آنها را به حساب نمی‌آورد: إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً. 🔹ب) مانع اصلی ظهور، عدم آمادگی بشریت و حتی عموم مردم ما هم نیست! مردم اگر معنویت‌شان ضعیف است، چقدر تقصیر دارند؟! یا زورگویان نمی‌گذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده. 🔹ج) مسئلۀ اصلی، برطرف شدن ضعف‌های ما مدعیان ولایت‌مداری است. https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

سلام #صبح_بخیر بگذار، که بر شاخه این صبح دلاویز بنشینم و از عشق سرودی بسرایم آنگاه به صد شوق، چو مرغان سبک بال پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم - فریدون مشیری #صبح_بخیر https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

قشنگ ترین کار لحظه تحویل سال... https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

✍دلـــــتو بتکـــــون ، از حرفا ... از بُغضا ... از آدما ... دلـتو بتکـون ؛ از هر چے که تو این یک سال یادش دلتو به درد آورد ... از خاطره هایے که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود ... از نفهمیدنِ اونایے که همیشه فهمیدیشون دلـــــتو بتـــــکون ... از کوتاهے هاے خودت ... اگه با یه "ببخشید!من هم مقصر بودم یکے رو آروم می کنے؛ آرومش کن ... دلـــــتو بتـــــکون … یه نـــــفسِ عـمیق بڪش سلام بده به بـــــهار به اتفاقاے خـــــوب … #من_دلمو_تکوندم #پیشاپیش_سال_نو_مبارک❤️ https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1

🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 به به به ، سلام و درود به همه مخاطبای عزیز ؛ سال نوتون مبارک ، صدسال به این سالها ❤️❤️ ان شاءالله که زیر سایه اقا امام عصر لحظات خوبی رو سپری کنید ✅ امشب نمی خوایم آنچنان کتاب معرفی کنیم ؛ فقط می خوایم سینی به سفره شما اضافه کنیم ! #سلام_بر_ابراهیم رو همه می شناسید ان شاءالله ! خاطرات زیبای شهید پهلوان ابراهیم هادی می خوایم یکی از داستانای قشنگشو این شب سال تحویل با هم بخونیم و لذت ببریم 😊 : 📘 همراه ابراهیم راه می رفتیم . عصر یک روز تابستان بود . رسیدیم جلوی یک کوچه . بچه ها مشغول فوتبال بودند . ⚽️ به محض عبور ما ، پسربچه ای محکم توپ را شوت کرد . توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد ! ‼️ به طوری که ابراهیم لحظه ای روی زمین نشست . صورت ابراهیم سرخ سرخ شده بود . خیلی عصبانی شدم . به سمت بچه ها نگاه کردم . همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند . ❇️ ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش ، پلاستیک گردو را برداشت . داد زد : بچه ها کجا رفتید ؟! بیایید گردوها را بردارید ! بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم . ❓توی راه با تعجب گفتم : داش ابرام این چه کاری بود ؟! گفت : بنده های خدا ترسیده بودند . از قصد که نزدند . بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد ! اما من می دانستم انسان های بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل می کنند . 😊 امیدواریم حالتون خوب باشه ؛ خدا سال پرخیر و برکتی براتون رقم بزنه ؛ یاعلی 🌹 https://eitaa.com/joinchat/3117482264Cd043bccaa1