هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۹۳
۱۹ شهریور ۱۴۰۱/ سال دوم
تأملاتی در نظام حمل و نقل و مسافرت در اسلام: پیاده روی + اسب و الاغ
یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین عکس العمل مخالفان انبیاء الهی این بوده که می گفتند: دوره ی حرفهای شما گذشته است و اینها داستان سرایی های پیشینیان است. تعبیر #اساطیر_الأولین که حدود ۹ بار در قرآن تکرار شده است به همین معناست(۲۵ أنعام/ ۱۷ أحقاف/۶۸ نمل). پندار بنده این است که ما هم در بسیاری از عرصه ها، همین معامله را با آیات و روایات داریم. فی المثل وقتی میگوییم از نظر اسلامی_ و به دلایل مختلف_ پول باید همان طلا و نقره باشد، اولین پاسخی که می شنویم این است که درهم و دینار مال آن زمان بوده. یا وقتی از آداب گرانقدر #مائده مانند غذا خوردن با دست میگویی، بلافاصله میشنوی اینها مال جامعه آن روز بوده. یا اگر از احکام و آداب گرانقدر احتضار سخن کنی، خواهی شنید که اینها برای آن زمانی بود که بیمارستان وجود نداشت. ازینها بدتر سخن گفتن در مورد نظام حمل و نقل در اسلام است که به احتمال زیاد به سفاهت و بلاهت متهم خواهی شد. اینکه بگویی از منظر اسلام، حمل و نقل و مسافرت زمینی با همین پای پیاده است و حیواناتی مانند اسب و الاغ. جالب اینجاست که نه یک آیه بلکه حدود شش آیه در قرآن کریم می فرماید: ما چهارپایان را برای حمل و نقل بارها و مسافرت خودتان آفریدیم(از جمله آیات ۵تا۸ سوره نحل). یا قرآن کریم در مورد سفر استثنایی #حج می فرماید: با پای پیاده بروید یا با چهارپا(۲۷ حج). شاید به خاطر همین آیه باشد که تعداد حج های پیاده ی امام حسن علیه السلام را تا ۲۵ عدد هم ذکر کرده اند، با اینکه امام علیه السلام ثروتمند بودند و صاحب اسب و... . همه اینها را گفتم تا برسم به اینجا که اینهمه روایات متعدد عجیب در مورد #پیاده رفتن به سفر اربعین، أساطیر الأولین و مربوط به آن زمانی که هواپیما و ماشینی در کار نبوده نیست، بلکه یک مدل بسیار پر برکت و فوق پیشرفته مسافرت است برای همیشه تاریخ. در یادداشت بعدی حدود ده خاصیت بی بدیل سفر با پای پیاده را ذکر خواهم کرد و این خاصیتها دقیقا همان چیزهایی است که اربعین را اربعین کرده. ویژگی هایی که اگر از اربعین بگیریم، جز یک سفر لاکچری اتو کشیده کم خاصیت مانند #حج_کنونی باقی نخواهد ماند.
نگارش: طریق نجف کربلا/ عمود ۱۰۸۰
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۹۶
۲۱ مهر ۱۴۰۱/سال دوم
چند دوست از ملائکه الله دارید؟
یکی از مهمترین حوادث روز قیامت این است که خداوند متعال، پیامبر عظیم الشأنش را به عنوان شاهد اعمال انسان ها حاضر میکند(۴۱ سوره نساء). از معدود گزارش هاییکه قرآن کریم در مورد سخنان پیامبر صلوات الله علیه در آن روز ارائه داده، شکایت آن حضرت در مورد مهجور و متروک بودن قرآن در میان قوم است(۳۰ سوره فرقان). #حضرت_پدر، آقا امیر المومنین علیه السلام در حدیثی می فرمایند: من آن قرآنی هستم که مهجور و متروک ماندم( کتاب شریف کافی ج۸ص۲۸).
از بنیادی ترین معارف گرانقدر و فوق متروک قرآن و اهل بیت علیهم السلام، #ملائکه الله هستند و آنچه که مربوط به آنهاست. عجیب تر اینکه تنها در قرآن کریم بیش از هفتاد بار از لفظ #ملائکه استفاده شده و سه سوره نازعات، قدر و مرسلات هم بصورت اختصاصی در مورد فرشتگان سخن میگویند. به تصریح کلام الله، خداوند متعال تدبیر امور عالم را با فرشتگان انجام میدهد(سوره نازعات آیه ۵) و ارزاق بنی آدم و سرنوشت شان را از طریق ملائکه تقسیم و تدبیر میکند(سوره قدر/ سوره ذاریات آیه ۴/ کتاب شریف من لایحضره الفقیه ج۱ ص۵۰۴). جالب اینجاست که فرشتگان الهی خود را دوست و یاری کننده مومنان در همین دنیا معرفی میکنند که تحت شرایطی می توانند به صراحت با آنها صحبت کنند(سوره فصلت آیه ۳۰و۳۱). از بارزترین آنها فرشتگانی اند که وظیفه یاری جنود حق را در جنگها به عهده دارند(سوره آل عمران آیه ۱۲۳تا ۱۲۶/ سوره انفال آیه ۴۸).از آنجا که بارها گفته ایم ایمان و مومن بودن محصول مستقیم سبک زندگی است، بنابراین آنچه که متعلق به سبک زندگی است، مربوط به ملائکه و موثر در میزان ارتباط آنها با مومنان نیز هست. بنابراین می توان در مورد سرفصل های زیر به تفصیل سخن گفت: ملائکه و تغذیه، ملائکه و شغل، ملائکه و معماری، ملائکه و حیوانات، ملائکه و نظام اقتصادی و دهها عنوان تمدنی دیگر .
مثلا بر طبق احادیث گرانقدر، فرشتگان الهی وارد خانه ای نمی شوند که در آن سگ وجود داشته باشد، یا شراب نوشیده شود. خانه ای که در آن ادرار شود( آپارتمان) ملائکه را دفع میکند، همینطور خانه ای که اهالی آن اهل مهمانی دادن نیستند و... .
از آن طرف کمک و یاری #شیاطین_و_اجنه به کفار را داریم که مفصل در قرآن و روایات به آن پرداخته شده.
برایتان عجیب نیست که چرا تا این حد نسبت به این مدیران اصلی عالم و دوستان حقیقی مومنان غافلیم؟ ریشه اش به نظام تعلیمی آموزش و پرورش و دانشگاهی ما بر میگردد که اساسا بر اساس شبه علمهای مدرن غربی منکر عالم غیب و ملائکه بنا شده. فراموش نکنیم که ابلیس یک تمدن ساز بزرگ است.
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۹۷
۲۷ مهر ۱۴۰۱/ سال دوم
قرآن کریم: امتهای سابق عالم تر، پیشرفته تر، قدرتمند تر، پر جمعیت تر و دنيايشان آباد تر بود!
یکی از مهم ترین اسبابی که مانع ارتباط و استفاده حداکثری ما از #گنجنامه قرآن کریم میشود، این است که ما، مدرنیته و باورهای غلط اندر غلط آن را از جان و دل پذیرفته ایم. تمدن مدرن و ضد قرآن غرب، دهها سال از طرق مختلف آموزشی به کل بشر باورانده که دنیای ماقبل مدرن، دنیایی عقب افتاده، سراسر نادانی و حماقت بوده. جهانی که مردمانش اگر امروز بخاطر وبا و طاعون نمی مردند، قطعا فردا فاتحه شان خوانده شده بود. به ما باورانده اند که عصر کنونی، دنیای #پیشرفت_علمی و آبادانی است و پیش از آن جز بدبختی و جهل و فلاکت چیزی نبوده. این در حالی است که خداوند متعال تصریح دارد: «#والذین_من_قبلکم» هم زمین را آباد تر کردند، هم قدرتشان بسیار بیشتر از ما بوده، هم ثروت و جمعیت شان(سوره روم آیه ۹/ سوره توبه آیه ۶۳). همه اینها یعنی ملل سابقه، هم از لحاظ علمی و هم از نظر سلامت جسمی پیشرفته تر از عصر حاضر بوده اند. حال می دانید چرا ارتباط مان با قرآن و روایات در حد قرائت و ثواب بردن است نه درس گرفتن و ساختن زندگی؟ چون ما فرزندان مدرنیته، عملا قرآن را مربوط به دوره حماقت و جهالت بشر می دانیم! قاعدتاً مخالفان و دشمنان انبیاء الهی را هم مشتی احمق و نادان بدوی. در این منظر بدیهی است که راهکارها و هدایتهای انبیاء علیهم السلام، جز یک متن خاموش به درد نخور مقدس تاریخ گذشته نخواهد بود. ما خودمان را پیشرفته و عالم می دانیم و نتیجتا قرآن را مربوط به دوران ابتدائی زندگی بشر! واضح است که عالم باسواد به جاهل نادان رجوع نمیکند! اما اگر نگاهمان به قرآن همانطور بود که باید، و انبیاء و در رأسشان پیامبر اسلام را #اسوه و الگوی جامع تمامی عرصه ها می پذیرفتیم(سوره احزاب آیه ۲۱)، درین صورت قرآن برای ما گزارش سنگین ترین و پیشرفته ترین نبردهای حق و باطل میشد که بدون رهنمود هایش حتی نمی توان نفس کشید. انبیاء علیهم السلام را #مدیرانی_فوق_پیشرفته می دیدیم که مسیر تاریخ را یک تنه تغییر داده اند.
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۵۴
۱٠ اسفند ۱۴٠۲/ سال سوم
به خواهران و برادران تمدنی انتخابات:
مرزهای فدک را فراموش نکنید!
در این دوره یکی از بهترین انتخابات تاریخ انقلاب اسلامی را دیدیم. از این جهت که شاهد ظهور یک #گفتمان قدرتمند جدید، در کنار دوگانه قدیمی چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا بودیم. گفتمانی که سخن از راهکارهایی جدید، امید آفرین و مبتنی بر کتاب و سنت می زند. داعیه دار طرح هایی مانند قانون گرانقدر «احیای موات» است و «پیشگیری از بیماری به جای تمرکز بر درمان». برای ساخت #خانه_های_حیاط دار برنامه دارد و به دنبال احیای مشاغل برتر اسلام است.
بنابراین فارغ از نتیجه باید بگوییم که در این انتخابات، گفتمان تمدن نوین اسلامی خوش درخشید و در تراز گام دوم انقلاب ظاهر شد.
اما نکته مهم این است که نزاع ما با تمدن ضد انسانی مدرن، بخشی و تک بعدی نیست. مرزهای #قلعه_فدک ما به گستره تمام ابعاد زندگی انسانی است. پس بزرگترین اشتباه و خطر این است که مفهوم #جامعیت_اسلام را به دست خودمان، تقلیل و محدود به یک یا چند عرصه کنیم. به تجربه هم دیده ایم که انقلابی های دغدغه مند، امضا کننده طرحهای کثیر توسعه ای مجالس شدند و برای طرحهای قلیل، بخشی و تک بعدی اسلامی شان هم نتوانستند کاری کنند. چرا که از ابتدا متوجه #گستره_جبهه های مختلف درگیری نبودند.
پیشنهاد تشکیل هیئت اندیشه ورز در قم، یکی از راهکارهای مناسب برای بعد از انتخابات است. هیئتی که وظیفه پشتیبانی فکری از نمایندگان تمدنی را دارد، تا شجره طیبه #اسلام_جامع، بیش از پیش تبیین و تکمیل شود. نتیجه اینکه با طرح های علمی جامع، رزمنده هایی در مجلس خواهیم داشت که توانایی درگیری همه جانبه با پیشنهادات ضاله توسعه را دارند. و إلّا نتیجه نبردی که از صد عرصه حمله می کنند و تنها در دو سه زمینه تصمیم به پاسخ دارید از ابتدا مشخص است.
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۵۷
۷ فروردین ۱۴٠۳/ سال چهارم
دستان بسته خدا در آموزه های رشته مدیریت!
تاکنون در چند یادداشت به این مسئله پرداخته ایم که ارتباط ما با قرآن عظیم قطع است و بریده. ما #عملا قرآن را کتابی مربوط به گذشته می دانیم و شخصیت های هدایت و ضلالت مطرح در قرآن را، #اساطیر_الأولین های تاریخ گذشته. این است که نه از انبیاء علیهم السلام و موضع گیری شان راه امروزمان را روشن می کنیم، نه دشمنان پیامبران و حرفهایشان را کماکان زنده و در جریان می دانیم. شرح دلایل این مصیبت معرفتی در این مقال نمی گنجد اما می توان گفت: به رسمیت نشناختن قرآن و سنت به عنوان یک #دستگاه_دانشی_مستقل، در رفع تمامی نیازهای انسان و نپرسیدن مسائل و مشکلات زندگی از قرآن، نتیجه این نگاه است.
از باب نمونه:
مهم ترین عرصه حیات انسان، راه و روش و علومی است که بر اساس آن، زندگی را #مدیریت می کند و پیش می برد. یکی از نمودهای مبنا نبودن قرآن در زندگی ما این است که تصمیم گیری مدیران جامعه، از حزب اللهی و انقلابی تا توسعه گرا و سکولار، بر اساس مجموعه کتابها و نگاه های یکسانی در رشته های مختلف #علم_مدیریت است. عرصه های متنوع دانش مدیریت کنونی در یک موضوع بنیادین اشتراک دارند و آنهم عدم توجه به جایگاه مدیریتی خداوند متعال در عالم و تاثیر آن در سرنوشت انسان است. مبنای عمل یک مدیر حزب اللهی همان کتابهایی است که مبنای کار مدیر ضد دین و ملحد است. شاید تنها تفاوتش این باشد که مدیر انقلابی در ابتدای کار بسم الله هم می گوید! بیشتر به آپارتمان ام الفسادی می ماند که مسمای به یک نام مذهبی هم شده. نتیجه این رویکرد این است که حضرت باری تعالی هیچ نقشی در عالم ندارد و این است همان نگاه های مثلا علمی ذاتا مسموم!
حذف نرم و بنیادین خداوند متعال از اداره زندگی بشر، همان امتداد نگاه #یهودیان است که با لباس #علم و این بار در کتابهای رشته مدیریت ظاهر شده: وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ (۶۴ مائده).
اما مبنای اصلی نگاه مدیریتی صحیح زندگی انسان که در قرآن ارائه شده، توجه به اَبَر مسئله ی #تقدیر است(۲۱ حجر). امری که دانش مدیریت کنونی فرسنگها با فهمش فاصله دارد. تقدیری که از طرف خداوند متعال به صورت سالیانه برای انسان رقم می خورد و آغازش از #شب_قدر است(سوره قدر/ طلاق۱۲/ دخان ۱تا۶). تقدیر الهی حداقل چهار عرصه مهم برای انسان دارد: حیات و ممات(۵۶ یونس)، فقر و غنا(۲۶ آل عمران)، عزت و ذلت(۲۶ آل عمران) و سعادت و شقاوت.
مناسک حاکم بر تقدیر و نسبت آن با اختیار انسان، همچنین نوع ارتباط بین تقدیر و شب قدر با نظم و نظامات اجتماعی از مهم ترین موضوعات مطرح در #مدیریت زندگی انسان بر اساس صراط مستقیم قرآن است.
مطالعه بیشتر: ارکان ثلاثه مدیریت اسلامی
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۶۳
۱ خرداد ۱۴٠۳/ سال چهارم
تعطیلی چهل ساله حساب صد، تا ایستگاه هشتم رئیسی!
یکی از بنیادی ترین تصمیمات تمدنی امام راحل در کنار تاسیس کمیته امداد، نهضت سواد آموزی، جهاد سازندگی و کمیته های امنیتی محله محور، #افتتاح_حساب_صد برای ساماندهی به مسئله حیاتی مسکن بود.
امام خمینی رحمه الله علیه با تمام مسائل و مشکلات طاقت فرسا و کمرشکن ماههای اول انقلاب، ساماندهی به مسئله خانه و کاشانه مردم را تنها شصت روز پس از پیروزی قیامشان شروع کردند.
به این سخنان کماکان زنده ۴۵ سال پیش امام توجه کنید: در رژیم منفور پهلوی، #مسئله_مسکن یکی از مصیبت بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود. بسیاری از مردم در #اسارت تهیه یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند، و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار #بانک_ها و #سودجویان و #غارتگران به سر می بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه هم به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیغوله ها و اتاقک های تنگ و تاریک و خرابه ها به سر می بردند؛ و چه بسا #قسمت_مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره آن بپردازند... نظام اسلام چنین ظلم و تبعیضی را تحمل نخواهد کرد؛ و این از #حداقل_حقوق هر فرد است که باید مسکن داشته باشد. #مشکل_زمین_باید_حل_شود و همه بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همه محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر #دولت اسلامی است که برای این مسئله مهم چاره ای بیندیشد، و بر همه #مردم است که در این مورد همکاری کنند...در این طرح به هیچ وجه نباید پولی در برابر خرید زمین پرداخت شود.
۲۱ فروردین ۱۳۵۸
نکته مهم و جذاب داستان، مدلی است که حضرت امام برای عملیاتی شدن این امر مهم پیشنهاد می کنند. راهکاری به محوریت #محله ها، #روحانیت و حضور حداکثری مردم( آیه۲۵سوره حدید) در ساخت و حتی تامین مالی این طرح از طریق حساب شماره صد.
محور اساسی این طرح تمدنی اسلامی، اعطای رایگان زمین به عنوان حق مردم و موهبت الهی است(تهذیب الاحکام ج۷ ص۱۵۲). حال چرا پس از حدود پنجاه سال از انقلاب، قریب چهل درصد مردم ایران مستاجرند و کماکان محروم از نعمت خانه؟
دلیل اصلی همان مواردی است که امام در پیامشان اشاره می کنند: #سودجویانی که نانشان در کالا شدن، احتکار زمین و #انبوه_سازی های آپارتمانی است. همینطور #بانکهایی که از همان ابتدا هم #غلط_می_کردند و امام، نامشان را در کنار غارتگران طاغوتی ذکر می کند.
واقعیت های میدانی نشان می دهد که جز در برهه هایی اندک، این طرح گرانقدر فقیه تمدنی شیعه، آنگونه که باید و شاید مورد اهتمام واقع نشد. حتی کار به جایی رسید که وزیر مسکن بی درد و #لیبرال دولت توسعه گرای روحانی، امثال چنین طرح هایی را به صراحت #مزخرف خواند.
همه ی این مصائب ادامه پیدا کرد تا اینکه 🖤#سیدابراهیم_رئیسی🖤 به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب شد و مسئول اصلی اجرا و پیگیری طرح #حساب_صد_امام. او که سلام خدا بر او باد، با خستگی ناپذیری مثال زدنی خود، توانست در اولین گام از طرح #نهضت_ملی_مسکن، واگذاری یک میلیون قطعه زمین رایگان به مردم را در دستور کار دولت خود قرار دهد.
نام و راه #رئیس_جمهور_تمدنی، تا ابد زنده و پر رهرو.
سایر اقدامات تمدنی آیه الله رئیسی
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۷۲
۲۶ مرداد ۱۴٠۳/سال چهارم
ماه، هم بر کازینوهای لاس وگاس می درخشد، هم بر حسینیه حاج همت در دوکوهه!
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
آن طرف #اکونومونیست را میبینی که برترین شهرهای جهان را اعلام می کند و این طرف #کوفه را، یکی از اسرار آمیزترین نقاط عالم و از چهار شهر برتر جهان در نگاه قرآن(اینجا).
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
در آن سوی #لندن است و #لس_آنجلس، که خارهای سرسبد تمدن اومانیستی غربند و برای ایجاد امنیت، بیشترین دوربین های مداربسته جهان را در خود دارند. در این سوی #نجف است و #کربلا و میلیون ها انسان که در اوج امنیت و آرامش، کیلومترها می روند و دوربینی نمی بینند. آنها کنترل حداکثری دارند و اینها آزادی حداکثری.
دنیای عجیبی است مگر نه؟
آن طرف نوادگان #فرعون را ببین که ندای «أنا ربكم الأعلى» سر داده اند و برای سلطه حداکثری بر بشر، سودای حذف مخلوقات گرانقدر الهی مثل گاو و گوسفند را در سر دارند و مفتخر به ساخت #گوشت_مصنوعی اند و این طرف، در #مسیر_اربعین، روزانه دهها راس گاو و گوسفند #حلال_و_طیب ذبح می شود و به رایگان در اختیار زائران قرار می گیرد.
دنیای عجیبی است مگر نه؟
آن طرف هتل «پالمز کازینوی لاس وگاس» قرار دارد با شبی چند ده هزار دلار حق اقامت، که تنها پذیرای #قارون های عصر مدرن است و این طرف، #موکبهای فراوان حسینی که به رایگان، پذیرای تمامی #عباد_الله می شوند(اینجا).
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
در آن سوی به نام علم و به پشتوانه انواع کدکس های غذایی علمی!!، کهنه ترین و کپک ترین غذاها را #کنسرو می کنند و با انواع و اقسام افزودنی های مضر به خورد بشر می دهند و در این سوی، در مسیر تمدن اربعین، #تازه_خوری در جریان است و سلامت.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
در آن سوی از تمدن شیطان، #هوش_مصنوعی را می بینی که برای سلطه حداکثری بر بشر، تنها کردن و حذف #روابط_انسانی می تازد و در این سوی، #خانواده_بیست_میلیونی اربعین را، با واقعی ترین، زنده ترین و گسترده ترین روابط عمیق انسانی.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
دنیای قارونها و فرعونها را ببین که ثمره اقتصاد مریض و متمرکز نظام سرمایه داری اند و خیل عظیم بردگان بی اختیار را. و این طرف را نظاره کن! دنیای #مدیریت_مردمی تمدن اربعین و خیل عظیم آزادگان مختار را. در اینجا هرکسی نقشی دارد و سهمی! آنقدر که یکی برای زائران #سایه می شود و آن مادر پیر، با تکه کارتنی رهروان را خنک می کند.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
آن طرف را ببین که در دنیای ظلمانی سند۲٠۳٠ و #برابری_جنسیتی چه می گذرد. ابلیس را که در تدارک نبردی تمام عیار با خانواده و انسانیت است. از سویی به دنبال احیای #قوم_لوط است و از دیگر سوی، با انواع روشهای علمی! برای اختلاط نطفه ها و حرام زادگی و تغییر جنسیتها در تلاش.
این طرف اما در دنیای #حلال_زادگان تمدن نور، مردان و زنانی وجود دارند که در دانشگاه اربعین، مشق جوانمردی، غیرت، عفاف و حریم می کنند و برای واژه مقدس #ناموس جان می دهند.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
آن طرف پاریس را می بینی که مدعی #امامت بر شهرهای عالم است و برای میزبانی کمتر از بیست هزار ورزشکار دچار مشکل می شود و این طرف، نجف و کربلا را ببین که بیش از بیست میلیون نفر را به رایگان پذیرا می شوند و پذیرایی می کنند و مشکلی هم ندارند.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
آن طرف را ببین که با انواع و اقسام دلایل علمی!! کندن از دیگران و له کردن شان را توجیه می کنند و این طرف را دل بده! هرچه دارند فدایت می کنند و باز خود را شرمنده و مدیون تو می دانند.
دنیای عجیبی است مگر نه؟!
مطالعه بیشتر: تمدن اربعین
التماس دعا برای جاماندگان
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۰۸
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم
و هنگامی که به آنها گفته میشود به پیامبر ایمان بیاورید، می گویند:
مدرنیته برای ما کافی است!!!
چرا هیچگاه پیامبر را جدی نمی گیریم؟؟
به دلایل مختلفی ارتباط ما با #قرآن و پیامبر سلام الله علیه قطع است و آنها را جدی نمی گیریم. بخش مهمی به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد #تاریخ_گذشتگان باز می گردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فاقد فکر، بدون طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! انسان هایی که اگر امروز در اثر #طاعون نمی مردند، قطعا فردا بخاطر #وبا از بین می رفتند. بدیهی است که در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان حضرت #مدینة_العلم را هم، درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده می دانیم و مشغول انسان هایی نخستین.
با این مجمع الأوصاف پیش فرض های غلط اندر غلط، که بویژه از طریق کتابهای #آموزش_و_پرورش در ذهن ما رسوخ یافته، چه لزومی است که به قرآن مراجعه کنیم؟ کتابی که در نگاه ما، شرح و گزارش دوران کودکی، سادگی و بیسوادی بشر است؟ ما از قرآن و پیامبر به عنوان #اسوه_بشریت عبور کرده ایم. چرا که تصور می کنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجهیم.
ما به دلیل پذیرش #روایت_غلط_مدرنیته از گذشته، زمانه پیامبر را عصر سادگی، کم دانشی و بساطت میدانیم. از طرفی به دلیل نداشتن روایت صحیح از مدرنیته، دوران کنونی را عصر پختگی و زمانه پیشرفتها و پیچیده گی های محیرالعقول علمی تصور می کنیم. و کدام انسان عاقل پیشرفته باسواد، به انسان ساده کم دانش رجوع می کند؟ بدیهی است که در چنین فضایی، حداکثر یک احترام صوری مناسبتی بی خاصیت به پیامبرش خواهیم گذاشت نه بیشتر.
همه اینها درصورتی است که اولا قرآن کریم تصریح دارد که «والذین من قبلکم» از شما قدرتمندتر بودند، ثروت بیشتری داشتند، فرزندانشان از شما بیشتر بود و از همه مهمتر اینکه زمین را بیشتر از شما آباد کرده بودند(اینجا)، ثانیا مقتدا و #اسوه بودن مطلقه ی پیامبر سلام الله علیه(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیشرفته ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲).
در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم می شود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی #اولوالعزم_های تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا می دهد و شرح حالش، مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام، با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ.
یادداشت مشابه: حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۶۱
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳/ سال چهارم
حزب اللهی بی قلم؟؟ فَإنَّ هٰذا شَيْءٌ عَجيبْ!!
مهم ترین خواسته ی امام رضا علیه السلام
سالانه حدود سی میلیون نفر به زیارت حضرت آقا امام رضا علیه السلام مشرف می شوند. اما بسیار اندکند زائرانی که خواسته حقیقی امام از خودشان را می دانند. چه اینکه ما به زیارت می رویم تا کاری برایمان انجام شود. توجه نداریم که از اصلی ترین مفاهیم زیارت، #نصرت_امام است و کاری که قرار است ما برای ایشان انجام دهیم!(اینجا)
امام رضا علیه السلام در یک راهبرد تمدنی گرانقدر، وظیفه تاریخی همه دوستداران و شیعیان را این چنین معین کرده اند: رحمت خدا بر کسی که امر (حکومت) ما اهل بیت _علیهم السلام_ را زنده کند. سپس در پاسخ به شیوه انجام این ماموریت فرمودند: #علوم_ما را بیاموزید و به مردم آموزش دهید. آنگاه این جمله معروف را اضافه کردند: فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا.
(معانی الاخبار ج۱ص۱۸۰).
حال در شرایطی که حکومت های دیکتاتور مدرن برای کوچکترین مسائل هم به وضع قوانین جبری می پردازند، بسیاری از آیات و روایات نشان می دهد که حکومت در اسلام، مبتنی بر رعایت #اختیار انسان و جهت دهی به آن در طریق #رشد است. طبق فرموده آقا امام رضا علیه السلام، راهکار این مدل از حکومت و هدایت هم در نشر علوم حقه قرآن و روایات نهفته است. پس تمامی مسائل، حول محور #علم_امام است و هدایت #اختیار انسان، که اساسا تعلیم، تعلم و ارتقای سطح تفکر مردم جبری نیست.
حال چه باید کرد؟ از طرفی اساس حکومت و گردآوری اختیاری مردم به دور کعبه امام، مبتنی بر #نشر_علوم و محاسن کلام ایشان است و از طرف دیگر، #فراموشی در زمره اصلی ترین آفتهای علم(المحاسن ج۱ص۱۶). چگونه باید این علوم را حفظ، منتشر و مردم را از محاسن کلام و راه امام آگاه کرد؟ به عبارتی #زیرساخت_نشر_علم چیست؟
حضرت #مدینة_العلم علیه السلام پاسخ می دهند: قَيِّدُوا العِلْمَ بِالْكِتابَة: دانش را با نوشتن قید بزنید و برای خود حفظ کنید(تحف العقول ج۱ ص۳۶). #کتابت در این منظر، جزو مهم ترین زیرساختهای حکومت در اسلام است. نوشتن و نویسندگی در این طراحی باشکوه تمدنی، در زمره #واجبات هر فردی است که در پی #نصرت_امام و ارتقای سطح تفکر جامعه است(نهج البلاغه خطبه اول).
در واقع برخلاف آموزش و پرورش مدرن که نوشتن و نویسندگی را به کالایی استثنایی بدل کرده(پایان نامه نویسی جبری در مقطع ارشد و دکترا)، در #مدرسه_اسلامی ، از همان ابتدا همگی اهل کتابت و نشر علوم امامند. یعنی به میزانی که فهمیده اند و از باب #زکات_العلم، هر روز و هر هفته را به اختیار می نویسند. چه اینکه هدفشان #ظهور حکومت امام است و راه آن، نشر مجموعه علوم ایشان و کتابت، زیرساخت و ابزار اصلی نشر.
نکته پایانی اینکه: شیوه نشر علوم اهل بیت علیهم السلام، یک ساختار چهار مرحله ای بدیع، کارآمد و جذاب دارد که از آن به #چرخه_تحریک_فکر یاد می کنیم. بدون توجه به چرخه نشر علم، بسیاری از تلاشهای مفید این عرصه (یادداشت، مقاله، کتاب و...) مونسی جز گرد و غبار قفسه کتابخانه ها نخواهد یافت و به صورت حداکثری، منجر به #احیای_امر امام نخواهد شد.
مطالعه تکمیلی: چرخه تحریک فکر
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۷۵
۲٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم
آیا منظور از شیطان در بعضی روایات همان میکروب است؟
نکند ملائکه پروتئین باشند!!!!!!
شاید مهم ترین موضوع در ارتباط انسان با خداوند متعال، مسئله #زبان_شارع باشد. اینکه حضرت رب العالمین با چه اصول و قواعدی با بشر سخن گفته که در نتیجه، کلماتش برای مردم تمامی زمانها و مکانها، هدایت آفرین، قابل فهم و #مبین باشد؟ آنقدر مبین و روشنگر که آنرا #نور می نامد(۱۳۸ آل عمران/۱۵مائده).
یکی از مسائلی که در همین زمینه مطرح می شود، تطبیق بعضی از کلمات و توصیفات شارع بر موضوعات جدید است. از جمله مشهورترین تطبیقها این است که: مقصود از #شیطان در بعضی از روایات همان #میکروب است. مثلا:
۱. ناخن هایتان را کوتاه کنید که ناخن بلند، جایگاه شیطان است.
(مکارم الاخلاق ص۶۶)
۲. آب را از کنار دستگیره و جایی که کوزه تَرَک برداشته نخورید، که اینها محل شیطان است. (کافی ج۶ص۳۸۵). طبق دیدگاه مشهور، شیطان درین نوع از روایات به معنی میکروب و کثیفی است.
در این زمینه چند ملاحظه وجود دارد:
#اولا: آیا زنی که ناخن های بلندی دارد و زیر آنها را تمیییییییز تمیییییز نگه می دارد، دیگر شامل این مسئله نمی شود؟؟ عین همین پرسش درباره کوزه هم وجود دارد. اگر دستگیره و محل تَرَک را قشششششنگ بشوییم و ضدعفونی کنیم، دیگر جایگاه شیطان نیست؟ اگر مسئله فقط میکروب و کثیفی باشد، آیا خیلی بهتر، قابل فهم تر و راحت تر نبود که امام علیه السلام بفرمایند: اینجاها کثیف است، ابتدا تمیز کنید و بعد...؟؟؟
#ثانیا: پذیرش این مدل تطبیقات، به ناکجا آباد مضحکی منتهی خواهد شد. فی المثل اگر منظور از شیطان، میکروب و کثیفی است، لابد آنجایی که فرموده اند خلال دندان باعث شادی #ملائکه می شود(تحف العقول ص۱۴)، مقصود از ملائکه یعنی #ویتامین!!!!
#ثالثا: استدلال می کنند که چون میکروب بسسیاااااار ریز است و در آن زمان(تلویحا: عصر بدبختی و بی سوادی بشر) دیده نمی شد، اهل بیت علیهم السلام به جای آن، از لفظ شیطان استفاده کردند تا با مردم تفاهم کنند.
حال پرسش مهم این است که مگر خود شیطان دیده می شود؟ آیا پذیرفتنی است که یک نادیدنی را، با پدیده بسیار نادیدنی تر از آن معرفی کنند؟ آن هم موجودی که قرآن کریم تصریح دارد: شمارا از جایی می بیند که شما #لاتَرَونَهم. او و قبیله اش را نمی بینید(۲۷ اعراف).
با همه اینها جالب است که خداوند متعال به یک موجود #غیبی نادیدنی، #عَدُوّ_مُبین می گوید. مخلوقی که مانند روز روشن، آشکار است و همه باید او را دشمن خود بدانند(۶فاطر/۱۴۲انعام). جالب تر اینکه از نظر کلام الله زندگی، این مسئله آنقدر مهم و بدیهی است که منکر آن کافر است و در عذاب جهنم(۱۴٠ نساء).
#رابعا: اگر #ادبیات_میکروبی مدرنیته در این دو سه قرن اخیر پدید نمی آمد، به معنای این بود که بشریت درک درستی از شیطان نداشت؟ اصلا اگر چندسال دیگر اثبات شد که چیزی به نام میکروب، وجود خارجی ندارد چه؟ آن زمان باید چه معنای جدیدی را بر روایات تحمیل کنیم؟
#خامسا: اصل کلام این است که چون پدیده ای دیده نمی شود، پس فهمش ناممکن است. آیا این به معنای صحه گذاشتن بر اعتقاد #کفار جهنمی نیست؟مگر آنها چه می گفتند؟ حرفشان به انبیاء علیهم السلام این بود که اگر راست می گویید پدرانمان را بیاورید. ما آنها را بعد از مرگشان نمی بینیم، پس تمام شده اند و دنیایی پس از این عالم نخواهد بود(۲۵جاثیه).
#سادسا: مگر #ملائکه الهی قابل رؤیتند که خدواند متعال، حدود هفتاد بار در قرآن از آنها سخن گفته؟ نکند منظور از ملائکه #کربوهیدرات باشد؟؟؟
آیا بهشت، دیدنی است که هفتاد و هفت بار در کلام الله، ذکر و توصیف شده؟ جهنم چطور؟ کسی چه می داند؟ شاید علم پیشرفت کرد و فهمیدیم منظور از جهنم، ویروس #ایدز بوده!!!!
اصلا خود حضرت باری تعالی چه؟ اگر قرار باشد نادیدنی ها غیر قابل درک باشند، خداوند غیب الغیوب از همه اولی تر به این مسئله است.
همین نگاه ناقص #اسلام_مالی است که برای توصیف خداوند متعال، دست به دامان کلمه سخیف و مبهم #انرژی می شود. نمازی را که به فرموده امام صادق علیه السلام، چهار هزار حد دارد(کافی ج۳ص۲۷۲)، در حد ورزش و #مدیتیشن تحقیر می کند. مسئله پر رمز و راز #نیت را به #قانون_جذب تقلیل می دهد و قص علی هذا .
پذیرش این #ادبیات_میکروبی، ریشه در #عِضین کردن و بخشی نگری به آیات و روایات دارد. در نداشتن یک نگاه #جامع به منظومه وحی. علاوه بر اینها واجد این معنای ضمنی ناصحیح است که #ادبیات_شارع، برای تفاهم با مردم کافی نیست و به این منظور، باید دست به دامان دستگاه دانشی مدرن شویم. غافل از اینکه تغییر، تنها امر ثابت این دستگاه فکری #مذبذب است.
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۸۳
۱۶ آذر۱۴٠۳/سال چهارم
من در مرکز ضایعاتی های مشهد!
و استفاده روزافزون از ظروف سفالی در غزه!
به دلیل کاری گذرم به بلوار توس مشهد افتاد كه ظاهرا، یکی از مراکز اصلی خرید #ضایعات است. اینجا پشت سر هم مراکزی می بینید که انباشته از آن #کیسه_های_برزنتی بزرگ و پر از زباله است. انواع و اقسام چیزهایی که دیگر به درد نمی خورند. داخل می رفتم و با خریدارها صحبت می کردم. از نرخ گونه های مختلف زباله ها می پرسیدم، اینکه از کجا می خرند، به کجا می فروشند و نهایتا با این حجم عظیم از ضایعات چه می کنند. یکی از فروشندگان می گفت: کار ما بیشتر کارتن و #بطری های پلاستیکی است. هر کیلو کارتن، پنج و هر کیلو بطری هفده هزار تومان.
بر اساس منطق ارزیابی #الگوی_پیشرفت اسلامی، سبک زندگی را می توان از نُه منظر بررسی کرد که یکی از آنها #فقه_التزکیه است. از مهم ترین بخشهای این بسته فقهی عظیم الشأن هم، مباحث مربوط به طهارت و پاکیزگی است که دایره بسیار گسترده ای دارد.
از این منظر بهترین نام برای مدرنیته، #تمدن_زباله است. منطقی که سبکی از زندگی عقب افتاده زباله ساز را به انسان، حیوان و محیط زیست تحمیل کرده. جزیره زباله ای #اقیانوس_آرام که گفته می شود مساحتی به اندازه کشور بزرگ ایران دارد، تنها یک نمونه از این فسادهای عظیم است(اینجا). تولید روزانه بیش از هفت هزار تن زباله!!!!!!! در تهران، مثال دیگری است که می توان به آن اشاره کرد(اینجا).
سوگمندانه #افسانه_بازیافت هم به عنوان مهم ترین راه حل، مثل دیگر افسانه های ادعایی مدرنیته، علیل و ناکارآمد است. طبق آخرین آمار سازمان ملل در همایش جهانی مبارزه با #زباله_های_پلاستیکی، در حال حاضر تنها ۹ درصد از این مواد بازیافت می شود و در خوشبینانه ترین حالت، تا سال۲٠۶٠ به هفده درصد بازیافت جهانی خواهیم رسید(اینجا). بماند که بر خود بازیافت هم مفاسد دیگری بار می شود.
می توان گفت در یک تقسیم بندی جامع، سبک زندگی مدرن به تولید هشت نوع زباله منجر می شود: ۱- زباله خانگی تر و خشک ۲- زباله های #بیمارستانی خطرناک۳- زباله های کارخانه ای و آلوده کننده منابع آبی ۴- زباله های الکترونیکی و رایانه ای ۵- زباله های #ساختمانی (نخاله های غیرقابل بازیافت در طبیعت) ۶- زباله های ناشی از ساخت، تعمیر و حرکت اتومبیل + آلاینده های هوا ۷- زباله ها و آلاینده های ناشی از سموم و #آفت_کش ها ۸- زباله های لوازم بهداشتی مثل پوشک ها، پد ها و... . الحق که ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ(۴۱روم)
نیک به خاطر دارم زمانی که در روستا بودیم و تقریبا زباله ای نداشتیم. اما از وقتی که تاثیر سیاستهای جهانی #سند_ضاله۲٠۳٠، در پایان دادن به #دامداری_طبیعی در روستای ما هم ظاهر شد، وضع تغییر کرد. مانند زندگی محرومیت زای شهری، محروم از #منافع_کثیره دام شدیم(۲۱مؤمنون) و بسیاری از چیزهایی که خوراک گاو، گوسفند و سگ گله می شد، تبدیل به زباله و پسماند شد.
یا مثلا یک قسم از #زباله_های_خانگی مربوط به نوع #ظروف است. ظرفهایی که در اسلام داریم(چوبی، گِلی و...) اولا ارزان است، ثانیا متناسب با مزاج انسان است، ثالثا وقتی قابل استفاده نباشد، تولید زباله نمی کند و به راحتی به طبیعت باز می گردد. جالب تر اینکه جنبه #پدافند_غیرعامل هم دارد. یعنی زمانی که مردم از همه چیزشان محروم شده اند، به راحتی می توان از خاک، ظرف ساخت. آنچه که در گزارش جدید شبکه الجزیره، درباره افزایش روزافزون استفاده از ظروف سفالی، در میان آوارگان #غزه آمده، بر همین جنبه تاکید دارد. جالب اینکه مردم می گویند: غذا در #ظرفهای_سفالی خوشمزه تر هم می شود(اینجا).
بگذریم!
بعد از اتمام کار در بلوار توس، توفیق زیارت #حضرت_عِلم علیه السلام نصیبم شد و راهی حرم شدم. همان ابتدا آبخوری ها توجهم را جلب کرد. جلو رفتم و از برادری که لیوان های #یکبار_مصرف جدید را جایگزین می کرد پرسیدم: به طور متوسط، هر روز چند لیوان در آبخوری این صحن مصرف می شود؟ با کمی تخمین و بالا پایین کردن گفت: حدودا پنج هزار عدد!!! یعنی اگر حرم، تنها پنج آبخوری داشته باشد، سالانه بیش از ۹ میلیون عدد زباله، فقط در آبخوری هایش تولید می شود!
این عددها را با خود مرور می کردم و به یاد حدیث تمدنی و طلایی حضرت #مدینة_العلم علیه السلام افتادم که فرموده اند: اِشْرَبُوا بِأَيْدِيكُمْ فَإِنَّهَا خَيْرُ أَوَانِيكُمْ. با دستهایتان آب بنوشید که بهترین ظرفهای شماست
(الکافی ج۶ص۳۸۵).
مطالعه بیشتر: ساختار اولیه مدیریت پسماند از منظر آیات و روایات
@besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۸۹
۱۸ بهمن ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم
داستان جالب من و آن پیرمرد کنار جاده😊😊حتما حتما بخوانید
امروز داشتم از روستا برمی گشتم که دیدم یک سید حدودا هفتاد ساله کنار جاده ایستاده و دست بلند کرده.
نگه داشتم.
+قوچان میری؟
*بفرمایید. نشستُ بعد از یک خوشامد گویی، دوباره به سخنرانی ای که درباره #طبقه_بندی_علم بود گوش دادم.
بعد چند ثانیه حاج آقا سید گفت: زمان ما که می گفتن شیش تا علم داریم، الان نمیدونم چقد شده🤔😊. به خودم گفتم حالا بنده خدا ی چیزی گفتُ به گوش دادن سخنرانی ادامه دادم.
+ #شیخ_بهایی در کتاب کشکول میگه: شیش تا علم داریم و همه رو توضیح میده: کیمیا، لیمیا، سیمیا، هیمیا و.... 😳🤔😳. دیدم داستان داره جدی میشه گفتم: حاج آقا ی لحظه صبر کنید اینو قطع کنم😊
اینم بگم که از زمان آشنا شدن با بحثهای #الگوی_پیشرفت، سعی می کنم با هر پیرمردُ پیرزنی مواجه می شم، به صورت مسئله محور و با تکنیک #سؤال، اونو تخلیه اطلاعات کنم😊.
*حاج آقا یادتونه مدارس جدید چه زمانی اومد تو روستای شما؟
+حدودا اوایل دهه چهل بود.
*مردم چی می گفتن درباره این مدرسه ها؟
+مردم چون سواد نداشتن می گفتن: هرکی بره تو این مدارس بی دین میشه😊😊.
(اینم بگم چون تو این مدل گفت وگوها از تکنیک قرآنی #اُذُنْ بودن استفاده میکنم و سراپا گوش میشمُ می شنوم، وارد مناقشه نشدمُ چیزی نگفتم. اما بنده خدا نمی دونست که اتفاقا این حرف مردم، کاملا درست بوده و اصلُ اساس #سکولاریسم تو ایران، همین مدارس جدیدن. #حضرت_آقا تو این زمینه میگن: اصلا این مدارس جدید رو با هدف بی دین کردن مردم وارد ایران کردن و...).
*حاج آقا نظافت و حمام مردم چطور بود تو روستا؟
*حمام روستا هنوزم هست و می تونید ببینید. یک خزینه بود تو حمام، زیرش رو با یک #ظرف_چدنیِ دو در یک و با #ساروج درست کرده بودن. چون اون موقع هنوز #سیمان نبود. اونو گرم می کردن و مردم می رفتن داخل #خزینه. ولی اون آخرا آبش کثیف میشد. برای همین آبو روز بعد خالی و دوباره پُر، گرم و آماده می کردن. الان اگر ما بریم داخل اون آب مریض میشیم چون کثیف می شد.
*مردم روستا هم مریض میشدن به خاطر اون آب؟؟
+نه اصلا😊
*به نظرتون چرا؟
+فکر کنم مردم کلا قوی بودن و اصلا مریض نمی شدن.
* پس چرا الان اینقدر مریض میشن با اینکه همه چیز مثلا بهداشتیه؟
+نمیدونم فکر کنم به خاطر تغذیه باشه.
*اون موقع مردم چیزی نداشتنُ گندم کم بود، برای همین، همه #نون_جو می خوردن.(پیرمرد نمی دونست که اتفاقا در روایات، اهل بیت علیهم السلام فرمودند: فضل و برتری نان جو به گندم، عین فضل و برتری ما اهل بیت به مردم عادیه).
*پس سطح عمومی سلامت مردم خوب بود؟
+بله. شاید بعضی وقتها هم مریض می شدن ولی #داروی_گیاهی استفاده می کردن.
*یعنی دکتر داشتین تو روستا؟
+نه مادرم خودش بلد بود❤😊. مثلا یک گُل زرد اینجا داریم که مادرم اونو با #گل_محمدی، جمع و بعدش خشک و پودر می کرد. هر وقت مریض می شدیم ازون پودرا می جوشوند و بلافاصله خوبمون می کرد.
یا خودم ی بار زمان بچگی روی گلوم ی غذه بزرگ درومد. الان فکر کنم بگن #سرطانه. مادرم رفت چندتا گل رو جمع کردُ جوشونده درست کرد. بعد با یک چیز دیگه که یادم نیست، مثل پماد درست کردُ شب موقع خواب گذاشت روی اون غده. صبح که بیدار شدیم، اصلا انگار که هیچ غده ای اینجا نبوده. الان هرچی فکر می کنم که اون چه درمانی بود که مادرم درست کرد یادم نمیاد. اگر یادم بود به دکترا می گفتم که باهاش سرطان رو درمان کنن😊❤😊.(حاجی سلیم القلب ما نمی دونست که اتفاقا #مافیای_دارو دنبال اینه که تا جاییکه میتونه، این مدل داروها و مروجینش رو نابود کنه).
*حاج آقا #حجامت هم داشتین؟
+خیلی کم. بیشتر پیرمردها حجامت می کردن. البته بعضی وقتها بویژه بچه ها که می خواستن بمیرن، مردم می رفتن پیش سلمانی که پشت لاله گوش بچه رو تیغ بزنه.
*خب بعد چی میشد؟
+همین که دو سه قطره خون میومد، بچه ای که داشت می مُرد خوب خوب می شد😊😊
*یا مثلا مردم #یخچال نداشتن. ما خودمون گوشتای گوسفند پروارمون رو با روغن، #قورمه می کردیم. یعنی گوشتها رو خشک می کردیم و کم کم استفاده می کردیم.
*گوشت سالم می موند؟
+بله کاملا😊😊
*سرکه چی حاج آقا؟ مردم می خوردن؟
#بله سرکه انگور فراوان داشتن و درست می کردن.
دیگه داشتیم به قوچان می رسیدیم و باید ازین گنجینه متحرک😊 خداحافظی می کردم.
گفتم حاج آقا #شجره_نامه هم دارین؟ گفت بله تا ۲۵ نسل قبل مشخصه، ولی بعد از اون تا به امام موسی کاظم علیه السلام برسه پاک شده و معلوم نیست.
پ. ن: قطعا نمی خوام از هرچی در گذشته بوده دفاع کنم. اما قطعا می خوام بگم: #سبک_زندگی ما (معماری، مشاغل، تعلیم، ازدواج و طلاق، سلامت، تغذیه و...) قبل از #مدرنیته خیلی بهتر و بسیار نزدیک تر به قرآن و روایات بوده.
@besalamen_amenin