ضرب شصت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی به امارات [تحت الحمایه ارباب گوساله ها (آمریکا)] که هیچگاه رسانه ای نشد
🔸️از بین شیخ نشین های حاشیه جنوبی خلیج فارس هیچ کشوری به اندازه امارات متحده عربی نسبت به ایران ادعاهای ارضی نداشته است.
🔸️همچنین این کشور کوچک با جمعیت حدود ۲ میلیون بومی ، همواره مواضع متخاصمانه ای نسبت به جمهوری اسلامی داشته و در موارد متعدد خاک خود را از لحاظ سیاسی ، امنیتی و نظامی در اختیار کشورهایی قرار داده که نسبت به جمهوری اسلامی دشمنی ورزیده اند.
🔸️آخرین عمل نامطلوب ابوظبی در رابطه با ایران ، به رسمیت شناختن دولت اسرائیل است که حساسیت بسیار زیادی را در سران تهران برانگیخت.
🔸️میان نیروهای نظامی ۲ کشور نیز بارها در خلیج فارس تنش هایی به وقوع پیوسته که بسیاری از آنها به علت رعایت حسن همجواری هیچگاه رسانه ای نشد.
🔸️در یکی از این موارد نیروی دریایی سپاه پاسداران حدود ۱۰ سال پیش حاکمیت ایران را بر سکوهای نفتی مبارک تثبیت نمود .
🔸️ریشه این اختلاف به سال ۱۹۶۹ برمی گشت که حاکم وقت شارجه مجوز اکتشاف و بهره برداری از منابع نفتی اطراف خود را به کمپانی آمریکایی BUTTES واگذار کرد.
🔸️مدت این قرار داد ۴۰ ساله بود و شرکت نفتی مزبور در ۹ مایلی جزیره بوموسی میدان نفتی جدیدی را کشف کرد که نام مبارک را بر آن نهادند.
🔸️در سال ۱۹۷۱ نیروی دریایی شاهنشاهی ، حاکمیت ایران را بر جزایر ۳ گانه بوموسی ، تنب بزرگ و کوچک تثبیت کرد و از آنجا که طبق قوانین حقوق دریاها تا شعاع ۱۲ مایلی اطراف جزایر ، جزو آبهای سرزمینی ایران بود مناقشه بر سر حاکمیت این میدان آغاز شد .
🔸️ در نهایت در مصالحه ای ، ایران از مخالفت خود با برداشت شرکت آمریکایی از این منابع صرفنظر کرد، به شرطی که نیمی از عواید آن بین ایران و امیرنشین شارجه تقسیم گردد.
🔸️ این قرار داد ژانویه سال ۲۰۰۹ پایان می یافت اما امارات متحده عربی که از پشتیبانی ایالات متحده برخوردار بود و با ملاحظه به این که کارمندان شرکت های نفتی آمریکایی همچنان بر روی تاسیسات میدان نفتی مبارک کار می کردند به خود این حق را داد تا سکوها را تخلیه نکرده و تولید نفت را از این منابع ادامه دهد.
🔸️سران اماراتی به اخطارهای متعدد ایران بی توجهی کردند تا این که در نهایت نیروی دریایی سپاه پاسداران در یک عمل بسیار سریع و غافلگیر کننده هنگام تعویض شیفت کارکنان سکوها که از طریق شناور انجام می گرفت ، به آنجا حمله کرده و تمام کارگران و کارکنان را سوار شناور مزبور نموده و همراه با نفراتی که قرار بود جایگزین شوند، به ساحل امارات فرستادند و روی سکوهای مبارک مستقر شدند.
🔸️از آنجا که احتمال واکنش متقابل می رفت بلافاصله به تمام واحدها در خلیج فارس آماده باش داده شد اما طرف اماراتی جرات عکس العمل به خود نداد و از آن روز پرچم جمهوری اسلامی بر روی این سکوها به اهتزار درآمد و سیطره ایران بر این منابع نفتی تحکیم شد .
📌لازم به ذکر است این عملیات تا امروز با توجه به لزوم حفظ رابطه حسنه با همسایگان و اصل حسن همجواری رسانه ای نشده بود
📌حسن روحانی روزهای گذشته در دیدار با جمعی از روحانیون عنوان کرد: «ما نباید کشور و نظام را رها کنیم/ شرایط زندگی مردم بدتر شده/ با ثبتنام امثال من عدهای امیدوار شدند»
صحبتهایی که با واکنش مخاطبین مواجه شد. برخی از آنها را مرور کنیم:
💬 روحانی امید جوانان را برای خرید خانه و ماشین ناامید کرد
💬 مدت ریاستش از روی صندلیش تکان نخورد نکنه کسی جایش را بگیرد.
💬 ترامپ رد صلاحیت شد/ با تو چه باید کرد شیخ حسن؟
💬 ما را به خیر تو نیست امیدی/ لطفا شر مرسان
💬 چرا رسانه ها این موضوع را پررنگ نمی کنند که مصیبت های امروز ما ریشه در دولت او دارد؟
💬 در دهه 90 شاخص های اقتصادی منفی بود و کشور در تمام زمینه ها دچار عقب ماندگی شد این نتیجه عملکرد دولت قبل بود.
💬 مرد حسابی خونه رو برای مردم ارزو کردی/ زمان کرونا رفتی دورکاری مردم وسط مشکلات بودن/ واکسن نتونستی بیاری/ قرار بود تحریما سال 94 لغو بشن/ داداشت پرونده فساد داشت/ بنزین رو سه برابر کردی/ تو فکر مردمی؟؟ تو عامل بدبختی ملت ایرانی.
💬 از عجایب سرزمین ما این است که بانیان وضع موجود جزو شاکیان وضع موجود شده اند!
💬 اینها کاری با معیشت مردم و با مسکن مردم و با کرونای مردم و با خودرو مردم و با بنزین مردم و با دلار مردم کردند که حالا حالا ها قابل ترمیم نیست.
💬 آقای روحانی هر کس از شرایط بد زندگی مردم بگوید می پذیریم از تو و دولت بی تدبیرت که دلار ۳۰۰۰ را به ۳۰۰۰۰ هزار رساندید یعنی زندگی توده مردم را پاشید.
💬 هنوز صف های طویل واکسن و مرغ و روغن و قطعی های مکرر برق در دولت روحانی را فراموش نکرده ایم!.
💬 تخلفات دولت قبل در ارز و بورس باعث ضرر و زیان میلیون ها نفر ایرانی شد قوه قضاییه باید در اسرع وقت به پرونده اینها رسیدگی نماید.
💬 شما نگران انتخابات هستید یا دغدعه خودتان ،انشاالله مردم با مشارکت بالا شرکت میکنن شما هم با هم قطاران خودت برین دیزین اسکی ...
💬 کسی که با ثبت نام تو امیدوار بشه باید به عقلش شک کرد/ یادش رفته به ریش مردم خندید و گفت منم خودم صبح جمعه فهمیدم/ یادش رفته میگفتی واکسن که سوهان قم نیست/ یادش رفته میگفت مسکن مهر مزخرف است/ یادش رفته گفت همه تحریم ها لغو میشه/ یادش رفته فریدون داداش تو بوده/ یادش رفته خونه رویا شد ماشین آرزو/ یادش رفته عیدا قشم بودی.
💬 دولت را با مشکلات مهیب و خزانه را با بدهی های عجیب تحویل دولت رئیسی دادن و هنوز هم همه خلایق و سماوات و افلاک رو در گرفتاری های هایی که برای ملت درست کردن دخیل می دونن به غیر از بی تدبیری خودشون.
💬 آقای حسن روحانی دو سه سالی است که از ادبیات توهین کردن های تو به منتقدین مثل بی سواد وبی شناسنامه و امثالهم خلاص شدیم دست از سر این مملکت بردار .
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
*امشب بیاد بسیجی شهید:*
*مبارک زورقی*صلوات*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
نام پدر: *محمود*
تاریخ تولد : *۱۳۳۸*
محل تولد : *دیلم*
تاریخ شهادت : *۱۳۶۲*
محل شهادت: *عین خوش*
محل دفن : گلزار شهدای *دیلم*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
*شهدا را یاد کنید با یک صلوات*
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
*اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم*🌷
روز چهارشنبه مصادف با وفات حضرت ام البنین وتکریم از مادران وهمسران شهدا به همین مناسبت سه شنبه مورخ۱۴۰۲/۱۰/۵ بعداز نماز مغرب وعشا مراسم خاصی در مسجد حاج محمد علی خیابان یادگار امام برگزار میگردد
به مناسبت سوم دیماه سالگرد عملیات کربلای۴
بخشی از خاطرات حاج یعقوب مهرابی در کتاب در حال چاپ «کا »
(قسمت ۱)
🟢روز دوم دی ماه ۱۳۶۵ روز عجیبی بود. دیگر میدانستیم که امشب، شب عملیات است. یکی وصیت نامه مینوشت، دیگری بر دست و پایش حنا میبست، گویا شب دامادی اوست، عدهای موی سر همدیگر را با ماشین اصلاح دستی می زدند. برخی از جمع فاصله گرفته بودند و در گوشهای مشغول قرآن و دعا خواندن، بودند. برخی معرکه گرفته بودند و بساط بگو و بخند راه انداخته بودند. من و عدهای دور هم جمع شده بودیم و به روضه خوانی و سینه زنی مشغول بودیم. فیلم بردارها از بچه ها فیلم و مصاحبه می گرفتند. خلاصه غوغایی بود.
🌷چهرهها بشاش و خندان. هیج نشانی از ترس و تشویش در هیچ چهرهای به چشم نمی خورد. گویا آنجا قطعه ای از بهشت شده بود. انگار نه انگار که تا چند ساعت دیگر باید بروند برای جانبازی و فدا شدن. گویا خروش اروند و دندانهای تیز گرگ صفتان بعثی را فراموش کرده اند.
از بچه های گراش چهار نفر در منطقه «عملیات کربلای چهار» بودیم. حاج محمد نیساری در بخش شنود، من و شهید عباس پناهنده و شهید علی صمیمی، در بخش اطلاعات و عملیات.
-اینطور که توجیه شده بودیم و نقشه و کالک داشتیم، محل عملیاتمان، طرف دست چپ جزیره ام الرصاص بود و باید نیروها را پس از عبور دادن از اروند، به آن منطقه هدایت می کردیم و خط پدافندی را تشکیل می دادیم تا نیروهای پشتیبانی برسند.
🔥سوم دیماه ۱۳۶۵ نیروهای موج اول حمله و خط شکن، با دستور فرماندهان خود را به آب زدند. با طناب بهم متصل بودند تا آب خروشان آنها را باخود نبرد. بچه ها شروع کردند به شنا کردن به طرف عراقی ها، تقریبا غواص ها به وسط رودخانه اروند رسیده بودند که ناگهان تیربارها شروع به تیراندازی کردند، طولی نکشید که هواپیماها هم به کمک بعثی ها آمدند و از هوا و زمین بر سر بچه ها آتش ریختند.
┄┅┅┅❀☀️❀┅┅┅┄
به مناسبت سوم دیماه سالگرد عملیات کربلای۴
بخشی از خاطرات حاج یعقوب مهرابی در کتاب در حال چاپ «کا»
(قسمت ۲)
♦️در وسط اروند بسیاری از بچه ها تیر خوردند و آب آنها را با خودش برد. با این وجود تعدادی از رزمندگان از اروند عبور کردند و خط اول را شکستند. چیزی شبیه معجزه بود. گذر از رودخانه وحشی با لباس غواصی، عبور از موانع گوناگون، آمادگی و اطلاع دشمن، زدن تیر تراش(مماس با سطح آب) بصورت ممتد از سوی دشمن و مقابله با نیروهای مسلط و مستقر در سنگرهای محکم بتونی و...گفتن این شرایط نیز لرزه بر اندام شجاع ترین انسانها می اندازد ولی رزمندگان اسلام با توکل بر خدا و توسل به ائمه (ع) این ناممکنها را ممکن ساختند .
🔴اما تصرف خط دوم پدافندی که دیوار بتونی و بلندتر از خط اول و مشرف به بچه ها بود، از سوی رزمندگان خسته و مجروع و عزیز از دست داده، ممکن نشد. دشمن با قساوت تمام، کسانی که به هر زحمتی خودشان را به خاکریز رسانده بودن، درو می کرد .
دستور رسید که برای کمک به خط شکنان، گروه دوم خود را به اروند بزنند ولی چون دیگر استتار و غافلگیری نیاز نبود قرار شد با قایق حمله کنیم.
🔥موج دوم حمله آغاز شد و گروهان سوار بر قایق خود را به آب زد. سرنوشت این گروه هم بدتر از گروه اول بود و تعداد زیادتری در وسط رود شهید و مجروح شدند. قایق ها خودشان تبدیل شدند به یک بشکه فوگاز، باک بنزین قایق ها و مهمات با اولین شلیک آتش بارچهار لول، آتش میگرفتند و بچه ها را هم جزغاله میکردند. با ضد هوایی و گلولههایی که مخصوص منهدم کردن هواپیماهاست به سمت بچهها شلیک می کردند و این گلولهها، رزمندهها را در چشم بر هم زدنی تکه تکه میکرد ،گلوله که به سمت غواصها میآمد،دستی قطع میشد، سر یک غواص از هم می پاشید و خون و مغز غواص به سروصورت دیگر غواصها پاشیده می شد. اگر داستان لت و پار شدن گروه اول را می شنیدیم، اینک آتش گرفتن همرزمان را با چشمان خود به نظاره نشسته بودم. بی اختیار این شعر مجذوب تبریزی با صدای حزین شهرام ناظری با خود زمزمه می کردم:
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد
شعله تا سر گرم کار خویش شد
هر نی ای شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت کین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟
گفت آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم
⭕️نوبت به گروهان ما رسید. فرمانده گروهان در اولین قایق نشست و بقیه را سریع سوار قایق کردیم و حرکت کردند تا هرچه سریعتر خودشان را به نیروهایی که آن طرف رود گیر افتاده بودند، برسانند. حدود نصف نیروهای گروهان ما وارد اروند شده بودند که جزر رودخانه شروع شد و آب به سرعت رفت پایین. من همراه بخش دوم گروهان نتوانستیم وارد رودخانه شویم و به آن طرف برویم.
🔸نیروهای ما که وارد اروند شده بودند را می شد دید، فاصله چندانی با هم نداشتیم. صحنه دلخراشی و ناراحت کننده ای بود عراق بچه های ما را با همه چی می زد، آتشبارهای دولول و چهارلول، خمپاره های زمانی و معمولی، دوشیکا و حتی با هلیکوپتر و بمباران هواپیما. هر قایقی که تیر می خورد، منفجر میشد و زخمی ها زنده زنده می سوختند. بنزین و آب روخانه با هم شعلهور میشدند. صحنه شب یازدهم عاشورا و آتش گرفتن خیمه های بچه های امام حسین(ع) را در اذهان تداعی می کرد .
💫همینطور جنازه بچه ها پرت می شد داخل آب و رودخانه خروشان آنها را با سرعت با خودش می برد و به آب های دریای آزاد میسپرد. به همین خاطر خیلی از جنازه ها پیدا نشدند.کاری هم از دست ما ساخته نبود دل ما هم مثل قایقها و بدن آنها میسوخت.
┄┅┅┅❀☀️❀┅┅┅┄
به مناسبت سوم دیماه سالگرد عملیات کربلای۴
بخشی از خاطرات حاج یعقوب مهرابی در کتاب در حال چاپ «کا»
(قسمت۳ و پایانی )
🔻ما کنار رود خانه ایستاده بودیم و کمک می کردیم تا جنازهها را به خشکی منتقل کنیم . لبه شیب دار رودخانه چون آب رفته بود پایین و از بس تیر و خمپاره خورده بود، عین شالیز خیلی لیز و لزج شده بود و پایمان سُر می خورد ، مجبور بودیم به صورت زنجیری دست همدیگر را بگیریم و جنازهها را دانه دانه با مشقت بیاریم بالا، صحنه سخت و درد ناکی بود ولی باید حتی الامکان جنازه ها را به خشکی منتقل می کردیم. کس دیگری هم نبود. آنها که شهید شده بودند، راحت بودند ما که مانده بودیم باید این درد جانکاه را تحمل می کردیم و بدنهای شقه شقه شده دوستانمان را از آب می کشیدیم بالا.
⭕️یادم است در یکی از قایقها، پیکر مطهر جوان قد بلند و رعنایی افتاده بود. این جوان اولین نفری بود که من سوارش کرده بودم. موقع سوار شدن چشمانمان بهم دوخته شد و بهم لبخند زدیم ،همدیگر را نمی شناختیم ولی گویا سالهاست با هم رفیقیم. خدا حافظی کرد و رفت و من عین برادرم تا مدتها او را تعقیب کردم. هنوزچهره زیبا و خندانش درخاطرم مانده است.
قایقش را بچهها به هر زحمتی بود به لب رودخانه آورده بودند. او و بقیه همرزمانش آش و لاش کف قایق افتاده بودند، چون او جلو قایق نشسته بود بیشترین گلوله را خورده بود و بدنش از هم پاشیده شده بود. اگر بگویم بیش از صد تیر خورده بود اغراق نیست. هیچ جای سالم نداشت. وقتی خواستیم بیاریمش بالا، من دست کردم دستهایش را بگیرم دیدم دستهایش از بس تیر خورده له شده و کنده شد.، خواستم سرش را بگیرم سرش هم تیر خورده بود دستم داخل کاسه سرش فرو رفت ...
خیلی ناراحت شدم، زانوانم شل شد و قادر به ادامه کار نبودم. بچه ها آمدند کمک کردند، او را طناب پیچ کردند و به هر زحمتی بود آوردنش بالا.
🟢چند روز بعد برای رفع خستگی به دستور فرمانده رفتیم زیارت مشهد. هنوز چند روزی از رفتن ما به مشهد نگذشته بود که دستور برگشت داده شد. بلافاصله برگشتیم و رفتیم خط شلمچه. گویا امام فرمان داده بود در اولین فرصت بعد از عملیات کربلای ۴ بلافاصه عملیات جدیدی را شروع کنند. یاد اقدام پیامبر خدا (ص) بعد از جنگ احد افتادم که از طرف خدا مامور شدند با همان سپاهیان شرکت کننده در جنگ ناموفق احد و مجروحین، ابوسفیان را تعقیب کنند و حمله جدیدی را سامان دهند.
هیچکس به مرخصی شهرستان و پیش خانواده نرفت و بلافاصله اعزام شدیم به خط مقدم .
عملیات گسترده و پیچیده کربلای ۵ در محور شلمچه و منطقهای موسوم به کانال ماهی، با فاصله ۱۵ روز پس از عملیات کربلای ۴ در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ آغاز شد.رمز عملیات یا فاطمه الزهرا(س) بود. بچه ها اعتقاد خاصی به نام مبارک بی بی(س) داشتند و آن را به فال نیک گرفتند و شد یکی از موفق ترین عملیات تا آن زمان .....
┄┅┅┅❀☀️❀┅┅┅┄
هدایت شده از شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
4_5897818300246660540.mp3
7.89M
▫️او تشنهی هدایت ماست.
#حکایت عجیب ملاقات یک راهب با امیرالمومنین علیهالسلام
📚 الإرشاد، ج ۱، ص۳۳۴.
#مهربانی_حضرت
#امیرالمومنین_علیه_السلام
🌿🌿🌸
⭕️ ایشون حاج #رضا_کیانیان طلبه دهه ۵۰ در مشهده که از عشق #منافقین به آغوش گروهک مسلح مارکسیستی #پیکار رفت
و مسئول شاخه خراسانشون شد.
بعد از انقلاب به دلیل #فاز_مسلحانه دستگیر و چون بازیگر بود ، با توبه نمایشی از اعدام فرار کرد!
امروز هم مثل بقیه چپها و منافقها ، رنگ عوض کرده و سر از بازی در سفارت انگلیس در آورد....
👈 حالا آقای حاج رضا چپِ مزدور غرب! طلبهی مارکسیست شدهی غربگرا شدهی وطنفروش!
بفرمایید ببینیم مزدور کیه؟
ایرج طهماسب یا تو؟
هدایت شده از Shahidaghaabdolahi
🏴پوستر سردار شهید سیدرضی موسوی
🌹عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
🕊دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است!...
🌷تيغ بارد اگر آنجا كه بود جلوۀ دوست
🕊تن ندادن ز وفا در دم خنجر عجب است
🥀تشنهلب، جان به لب آب سپردن سهل است
🕊تشنۀ وصل كند ياد ز كوثر عجب است
🌹تنِ بىسر عجبى نيست گر افتد روى خاک
🕊سرِ سرباز ره عشق به پيكر عجب است
🌹کانال اصلی ایتا شهید تازه تفحص شده مدافع حرم علی آقاعبداللهی🌹
🆔 @shahidaghaabdolahi
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄