eitaa logo
🌹کانال شهید محمدحسین محمدخانی🌹
105 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
5 فایل
قال الله تعالی علیه :"ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا ،بل احیائ عندربهم یرزقون" شهید محمد حسین محمدخانی نام جهادی:حاج عمار تاریخ تولد:۱۳۶۴/۴/۹ تاریخ شهادت :۱۳۹۴/۸/۱۶ سمت:فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا مزار مطهر شهید:گلزار شهدای تهران قطعه ۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴ظریف و مسئله / سیستم اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی پاسخگو باشد. 🔹️جناب آقای ظریف! آیا پدر بزرگ شما، میرزا علینقی کاشانی، از ارادتمندان یا همان عبدالبهاء، از سرکردگان فرقه ضاله نبود؟! 🔸آقای ظریف ! آیا پدر جنابعالی، محمد علی کازرونی، از طرفداران محمدرضا پهلوی و از ارادتمندان به خاندان سلطنتی نبود؟! آیا برخی از دوستان صمیمی پدر شما، مرتبط با نبودند؟! آیا پدر جنابعالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جزو مخالفین نظام جمهوری اسلامی نبود؟! 🔹️آقای ظریف! آیا جنابعالی در طی دوران تحصیل در دبیرستان علوی، جزو هواداران سرکرده فرقه انحرافی نبودید؟! و آیا در جلسات سخنرانی که در تشکیل می‌شد، شرکت نمی‌کردید؟! 🔸آقای ظریف! آیا برخی دوستان پدرتان که با ساواک مرتبط بودند پاسپورت و ویزای آمریکا را برای شما آماده نکردند؟! 🔹️آقای ظریف ! آیا در طی سال‌های 56 و 57 که هزاران تن از مردان و زنان مسلمان ایران توسط رژیم جلاد شاه قتل عام می‌شدند، جنابعالی حتی یک روز هم در کنار مردم بودید؟! یا اینکه در آمریکا در زیر باد خنک کولر مشغول فراگیری علم و دانش بودید ؟! 🔹🔸🔹آقای ظریف! جنابعالی چگونه در مهر سال 58 از سفارت آمریکا در دانمارک، یک روزه برای همسر خود ویزای آمریکا را گرفتید؟ آن هم در شرایطی که طبق اسناد بدست آمده از سفارت آمریکا در تهران، مسئولین آمریکایی اعلام کرده بودند که در سال 58 فقط به آن دسته از ایرانیان ویزا خواهند داد که با آنان همکاری اطلاعاتی داشته باشند! راستی، ارتباط شما با سعید امامی چهره مرموز قتل‌های زنجیره‌ای چگونه بود؟ 🔸🔸🔸آقای ظریف! چطور بعد از ماجرای تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان خط امام، دولت آمریکا همه کارکنان کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو ـ حتی آنان که پاسپورت سیاسی داشتند ـ را اخراج کرد، اما از اخراج جنابعالی خودداری کردند؟! 🔹🔹🔹آقای ظریف! جنابعالی چطور حدود هفت سال در دفتر نمایندگی ایران در نیویورک، به عنوان کارمند محلی و با ویزای دانشجویی کار می کردید و هیچ گاه توسط سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا اخراج نشدید؟! 🔸آقای ظریف ! جنابعالی در طی هشت سال جنگ تحمیلی ، حتی یک روز ـ تأکید می شود حتی یک روز ـ از فاصله 50 کیلومتری جبهه های نبرد حق علیه باطل عبور کرده اید ؟! البته شاید پزشک به شما توصیه کرده بود که تیر و ترکش برای بدن شما ضرر دارد و بایستی برای حفظ سلامت بدن خود ، در آمریکا در زیر باد خنک کولر ، همچنان مشغول فراگیری دانش باشید ؟! 🔹️آقای ظریف ! آیا طبق مطالب کتاب خاطرات شما ، مقامات سرویس اطلاعاتی شوروی در اسفند سال 66 ، در یک ملاقات رسمی با مقامات اطلاعاتی ایران، اعلام نکردند که گزارش 7 اسفند 66 جنابعالی که برای وزارت خارجه ارسال کرده بودید، دروغ بوده و در واقع با این کار صحنه سیاسی جنگ را به نفع صدام و آمریکا، تغییر داده بودید؟ 🔸️🔸🔸آقای ظریف ! وجود شماره تلفن مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در دفتر تلفن جنابعالی، چه معنایی داشته است؟! ✍ و در آخر، سیستم اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی «وزارت اطلاعات_اطلاعات سپاه» باید پاسخگو باشند که چگونه می‌شود چنین عنصری 8 سال وزیر خارجه باشد و سال‌ها در سیاست ایران حضور داشته باشد.
‍ ⭕️⭕️ این معادله را حل کنید. 🔯 آقای ظریف  ادعا می کند با «حاج قاسم» رفاقت صمیمانه ای داشته است. او همچنین گفته است با «بایدن» نیز رفاقت دیرینه ای دارد. بایدنی که از شهادت حاج قاسم اظهار خوشحالی کرده بود و این ترور را حق او دانسته بود. 👈این معادله را قرآن کریم اینطور حل میکند 💎وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن (آیه ۱۴سوره مبارکه بقره) ➖و اهل نفاق هنگامی که با اهل ایمان دیدار کنند، گویند: ما ایمان آوردیم و چون با شیطان هایشان [در محافل شرک و الحاد] خلوت گزینند، گویند: بدون شک ما با شماییم، جز این نیست که ما [با تظاهر به ایمان] آنان را مسخره می کنیم. 👌براستی اینها در خلوتکده های برجامی خود با ایادی صهیونیستی، چقدر باعث زوال آرمانهای قدسی انقلاب شدند تا حدی که همگان به عینه دیدند این قماش مذبذب با معیت و دنباله روی از سران غربی، چطور منویات جبهه استکباری و کنوانسیونهای صهیونیستی را که مصداق بارز این خلوتکده های شیاطینی است؛ عملیاتی کردند و موجب خسارت محض برای امت اسلامی شدند. ✔️لکن اهل ایمان بدانند که مُهر ختام این اشباح رجّاله این آیه مبارکه است: 💎 اللّهُ يَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ➖خداوند آنها را به عقوبت مکرشان به استهزاء میگیرد و آنها را در سرکشی خود می کشد(به عقوبت خیانتشان، کاری میکند که آنها طغیانشان را امتداد داده تا مستوجب عذاب بیشتری شوند) که در همین حال، همواره سرگردان و کوردل بمانند.
📌نمایش ۳ پرده از درونیات محمدجواد ظریف 🔻به باور این قلم،‌ محمدجواد ظریف تاکنون سه بار از درونیات خویش رونمایی کرده است: نوبت نخست، در فایل صوتی لو رفته/لو داده شده از وی بود، که او ایرانیان را صاحب گرایشات قرن‌نوزدهمی در تقدم میدان بر دیپلماسی دانست. وی همچنین بر اساس این ایده، اسطوره آنان یعنی شهید قاسم سلیمانی را مذمت نمود. ‼️غافل از اینکه در دنیای امروز، اگر ظفرمندی در میدان نباشد، در دیپلماسی برای شما تره هم خُرد نخواهند کرد! ⭕️ نوبت دوم در گفتار کلاب‌هاوس بود، که وی مردم و مسئولان را، به پی جویی ایده‌هایی فراتر از امکانات و مقدورات خویش متهم کرد. البته در همان فتره نیز، بسا به وی متذکر شدند: اگر قرار بود که بشر به مقدورات خویش اکتفا کند و در پی آمالش روان نشود، کماکان در غارها می زیست! ♨️ بار سوم نیز در نشست چند روز قبل دانشگاه تهران، قید دین و اخلاق و تعهدات مربوطه را زد و در آمد: سیاست خوب، حوالت فلسطین به فلسطینیان است و گرنه ما را بمباران خواهند کرد و در این روند، تنها مردم کشته می شوند و مسئولان سالم می مانند! البته هنوز مشخص نیست، که گوینده از گروه نخست است، یا واپسین؟ این بار و به گمان نگارنده، این اوست که به قرن نوزدهم تمایل نشان داده‌ است! چه اگر ایران عمق راهبردی خویش را رها کند و آدرس هست و نیست خود را کف دشمن بگذارد، از قضا و احتمالا بیشتر مورد حمله یا بمباران قرار می گیرد و تمامی ابزارهای بازدارندگی خویش را از کف خواهد داد! ⁉️ گذشته از این همه، پرسش اینجاست که فردی با این حجم از عقاید متباین با مبانی نظام، چگونه چهل‌و‌چهارسال در مناصب کلیدی آن به کار گرفته شده و خود از نقش آفرینی در سیستمی با این حجم از اعوجاج، احساس بدی نداشته است؟ از همه بامزه‌تر، او و دوستانش از چه روی گمان برده اند که با این حد از آشکارسازی تفکرات زرد، همچنان و در آینده می توانند این نظام را نمایندگی کنند؟!
24.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیوی منتشر شده توسط حزب الله پر از پیام و حرف بود، به ویژه این ثانیه‌های آخر که دریچه تونل‌های موشکی مقاومت در حال باز شدن بود. این تونل‌ها از فردای جنگ ۳۳ روزه در حال ساخته شدن هست و به اندازه‌ تونل‌های مقاومت فلسطین در غزه طول و عرض دارد، اما با یک تفاوت عمده و آن هم چیزی نیست جز آنکه این تونل‌ها موشک‌هایی شلیک می‌کنند که ده‌ها برابر سنگین‌تر از موشک‌های مقاومت فلسطین است و به لحاظ دقت، کمیت و کیفیت حرف ندارند. 🚨حزب‌الله به تنهایی وارد عمل نمی‌شود، این را از من داشته باشید، موشک‌های مقاومت لبنان به تنهایی شلیک نمی‌شود. همزمان از چند جبهه حمله خواهد شد... همان ۲۰۰۰ موشک و پهپادی که گفتیم به صورت همزمان شاید به سمت فلسطین پرواز کنند، 📌 آن‌وقت خواهیم دید وزیر جنگ پلشت صهیونیستی دهان گشادش را دوباره باز خواهد کرد یا مثل سگ کتک خورده دمش را وسط پاهایش خواهد گذاشت و از غزه فرار خواهد کرد. این معادله بسیار مهمی است که باید برقرار شود. وقتی تمام فرودگاه‌ها، پایگاه‌های هوایی، پدافند، نیروگاه‌های برق، پالایشگاه‌ها و بنادر این رژیم هدف قرار بگیرد و منهدم شود، خواهیم دید که بایدن خرفت و قاتل به همراه پوشک، می‌تواند موشک و بمب به صهیونیست‌های قاتل برساند؟! ⭕️🖊یکی از نکات مهم ویدویی مقاومت آماده باش کامل لشکر رضوان بود. لشکری با تجهیزات انفرادی کامل و البته سطح آموزش‌های بسیار بالا که تجربه جنگی عالی دارد. انتشار این تصویر. دل صهیونیست‌ها را هم خالی کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرمایشات شهید لبنانی مدافع حرم با رتبه۷ در رشته ی تکنولوژی اطلاعات،شهید احمد محمد مشلب، معروف به شهید بی ام و سوار در مورد حجاب: بعضیا بمیرن از خجالت... ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ به کانال کمیل بپیوندید @chanel_komeil
کلنا عباسک یا زینب(س): *بسم رب الشهدا و الصدیقین* *امشب بیاد بسیجی شهید:* *جلیل اشرافی*صلوات* 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷‌ نام پدر: *خضر* تاریخ تولد : *۱۳۴۶* محل تولد : *دشتی ، چارک* تاریخ شهادت : *۱۳۶۴* محل شهادت: *اروند رود* محل دفن : گلزار شهدای *خورموج* 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 *شهدا را یاد کنید با یک صلوات* 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 *اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم*🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ خود را آماده کنید ... ✅ امام صادق (ع): 🔸 «هريك از شما خودش را براى خروج قائم (عج) آماده كند ولو با تهيّه كردن يك تير، كه اگر خداوند اين آمادگى را در نيّت شما ببيند، اميدوار هستم كه خداوند در اجلتان مهلت دهد تا ظهور او را درك كرده از اعوان و انصار آن بزرگوار باشيد» ⬅️ روزگار رهایی جلد ۱، صفحه ۴۳۲ بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۳۶۶ و غيبت نعمانى صفحه ۱۷۳.
خادم اهل بیت: 💠سربند "یا مهدیِ" شهید ابراهیم هادی💠 🟡با ابراهیم از قبل انقلاب در محل رفیق بودیم. باهم فوتبال و والیبال بازی میکردیم؛ بعد از شروع جنگ خبر دار شدم که ابراهیم به جبهه غرب رفته. در اواخر اسفند ۱۳۶۰ با گروه فیلمبردار به منطقه شوش اعزام شدیم. تیپ المهدی (عج) به فرماندهی برادر علی فضلی به منطقه ای در اطراف شهر شوش به نام رُفائیه اعزام شده بود. 🟢در ایام نوروز قرار بود نیرو های خط شکن این تیپ،مرحله دیگری از عملیات را آغاز کنند.ما هم مشغول ضبط برنامه از نیروهای عملیاتی بودیم. گردان ها یکی پس از دیگری، در تاریکی شب وارد منطقه شدند. با توجه به مقاومت سرسختانه دشمن در روزهای قبل، همه دعا میکردند که خط دشمن در این محور شکسته شود. نیرو های خط شکن پس از مراسم دعا و عزاداری، حرکت خود را آغاز کردند. 🔵آن شب را هیچوقت فراموش نمیکنم.خبر های خوش یکی پس از دیگری به عقب میرسید؛ خط دشمن سقوط کرد و... ما منتظر صبح بودیم تا برای ثبت حماسه رزمندگان، خودمان را به خط مقدم درگیری برسانیم. با روشن شدن هوا همراه با جمعی از فرماندهان حرکت کردیم. دوربین و دیگر وسایل خبرنگاری همراه ما بود. به محض ورود به خط اول درگیری، نگاهم به چهره یکی از رزمندگانِ مجروه افتاد ناخودآگاه کار خبرنگاری را رها کرده و سمت او دویدم! ⚪️او از نیروهای خط شکن عملیات بود که به طرز عجیبی مجروه شده بود! کاملاً او را میشناختم او از دوستان قدیمی من بود ، ابراهیم ، ابراهیم هادی. کنارش نشستم و سلام کردم ، مرا شناخت و تحویل گرفت. درست نمیتوانست صحبت کند. گلوله از صورت به داخل دهانش خورده بود و به طرز عجیبی از گردنش خارج شده بود. یک گلوله هم به پایش خورده بود. معمولاً وقتی گلوله از انتهای گردن خارج میشود، به نخاع و شاهرگ آسیب میرساند و احتمال زنده ماندن انسان کم میشود، اما ابراهیم سالم و سرحال بود. دوستان رزمنده که در اطراف او جمع شده بودند همگی از دلاوری و حماسه آفرینی اش میگفتند. اینکه در شب قبل، با یک قبضه آر پی جی که در دست داشت چگونه تانک های دشمن را تارومار کرد و راه عبور بقیه را باز نمود. 🟠 بلافاصله نگاهم به سر ابراهیم افتاد، قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود و مسیر یک گلوله را میشد بر روی موهای او دید! با تعجب گفتم: داش ابرام سرت چیشده!؟ دستی به سرش کشید و با دهانی که به سختی باز میشد گفت: «میدانی گلوله چرا جرات نکرد وارد سرم بشود؟ چون پیشانی بند یا مهدی (عج) به سرم بسته بودم.» 🔴ابراهیم در مرحله قبلی عملیات هم مجروح شده بود با اینکه بار دوم مجروح میشد اما نمیخواست به عقب برود. امدادگر زخم او را پانسمان کرد و اصرار کرد که این مرحله از عملیات با موفقیت تمام شده. لذا همراه بقیه مجروحین ، او را به عقب فرستاد. الان که به آن روز در عملیات فتح المبین فکر میکنم، حسرت می‌خورم که چرا از آن لحظات، فیلم و عکس تهیه نکردم. 📚سلام بر ابراهیم ۲
🌹کانال شهید محمدحسین محمدخانی🌹
#دختر_شینا #فصل_دوم آن شب از لابه لای حرف های مادرم فهمیدم آن پسر، نوه عموی پدرم بوده و اسمش هم ص
خانواده خوب ندارد که دارد. پدر و مادر خوب ندارد که دارد. امسال ازدواج نکنی، سال دیگر باید شوهر کنی. هر دختری دیر یا زود باید برود خانه بخت. چه کسی بهتر از صمد. تو فکر می کنی توی این روستای به این کوچکی شوهری بهتر از صمد گیرت می آید؟ نکند منتظری شاهزاده ای از آن طرف دنیا بیاید و دستت را بگیرد و ببردت توی قصر رویاها. دختر دیوانه نشو. لگد به بختت نزن. صمد پسر خوبی است تو را هم دیده و خواسته. از خر شیطان بیا پایین. کاری نکن پشیمان بشوند، بلند شوند و بروند. آن وقت می گویند حتماً دختره عیبی داشته و تا عمر داری باید بمانی کنج خانه.» با حرف های زن برادرم کمی آرام شدم. خدیجه دستم را گرفت و با هم رفتیم توی حیاط. از چاه برایم آب کشید. آب را توی تشتی ریخت و انگار که من بچه ای باشم، دست و صورتم را شست و مرا با خودش به اتاق برد. از خجالت داشتم می مردم. دست و پایم یخ کرده بود و قلبم به تاپ تاپ افتاده بود. خواهرم تا مرا دید، بلند شد و شال قرمزی روی سرم انداخت. همه دست زدند و به ترکی برایم شعر و ترانه خواندند. اما من هیچ احساسی نداشتم. انگار نه انگار که داشتم عروس می شدم. توی دلم خداخدا می کردم، هر چه زودتر مهمان ها بروند و پدرم را ببینم. مطمئن بودم همین که پدرم دستی روی سرم بکشد، غصه ها و دلواپسی هایم تمام می شود. چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه. باغچه پر از درخت آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیر آفتاب دلچسب بهاری می درخشید. بعد از پشت سر گذاشتن زمستانی سرد، حالا دیدن این طبیعت سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذت بخش بود. یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشت درخت ها صدایم می کرد. اول ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوار کوتاهی که پشت درخت ها بود پرید توی باغچه. تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد. باورم نمی شد. صمد بود. با شادی سلام داد. دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم. صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: " انگار قدم اصلاً مرا دوست ندارد. " " من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم قدم را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشت باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت." نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.» عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود. همین که اذان مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد. از دست خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.» خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سر زمین، آبیاری.» بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟! کچل بود. خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کار درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و صمد. ادامه دارد...✒️ 🌹🕊 🕊🌹 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃
🔴ذی نفعان فعالیت شبکه‌های اجتماعی خارجی چه کسانی هستند⁉️ 🔴پشت پرده فعالیت فیلترشکن‌ها چیست⁉️ 🔹دکتر لاجوردی معاون وزیر ارتباطات سال گذشته و پیش از ماجرای مهسا امینی در مصاحبه‌ای اظهار داشت ۸۰ درصد پهنای باند کشور خارجی است که ۷۰ درصد آن متعلق به واتساپ و اینستاگرام است. 🔹هرچند آمار رسمی درباره میزان هزینه کرد کشور برای خرید پهنای باند منتشر نمی شود اما طبق برخی اخبار غیر رسمی، سال گذشته دو میلیارد دلار یعنی حدود صد هزار میلیارد تومان برای خرید پهنای باند هزینه شده است. این عدد در کنار آمار معاون وزیر، یعنی بابت فعالیت واتساپ و اینستاگرام معادل ۷۰ هزار میلیارد تومان ارز از کشور خارج شده است. 🔹براساس گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس سالها پیش منتشر کرد، پهنای باند خریداری شده با ۲۵ برابر قیمت به دست مردم می رسد. با این حساب ۲۵ برابر ۷۰ هزار میلیارد تومان می شود ۱۷۵۰ همت (هزار میلیارد تومان) گردش مالی فعالیت واتساپ و اینستاگرام در کشور. 🔹بدیهی است فیلترینگ و حذف این دو شبکه خارجی یعنی حذف این رقم نجومی از چرخه مالی برخی افراد. ❓اما چه کسانی از این رقم منتفعند؟! 1️⃣نخستین ذی نفع دولت است. براساس مصوبه مجلس ششم، شرکت ارتباطات زیرساخت که زیر مجموعه وزارت ارتباطات است، وارد کننده انحصاری پهنای باند می باشد. بنابراین، دولت بیشترین نفع را از فعالیت شبکه های اجتماعی فیلتر شده در کشور می برد. 2️⃣دومین ذی نفع، اپراتورها و FCP ها هستند. بیانیه رایتل در نخستین ماه فیلتر اینستاگرام و واتس اپ که خود را در شرف ورشکستگی معرفی کرد و بیانیه همراه اول که خبر از ضرر ۹۵۰ میلیارد تومانی خود داد، موید همین مطلب است. 3️⃣سومین ذی نفع، شرکت های واسطه ای هستند که خارج از مرزها به عنوان دلال، پهنای باند را به شرکت زیرساخت می فروشند که بعضا متعلق به آقازاده ها و برخی نهادها هستند. 🔹حال که کشور بالاتفاق به نتیجه رسیده که شبکه های اجتماعی خارجی مسدود باشند، بهترین راه جبران ضرر برای ذی نفعان فوق، بازگذاشتن فیلترشکن ها است. در واقع در را بسته و پنجره را باز کرده اند. 🔹همچنان که اشاره شد عدد و آمار رسمی در این زمینه وجود ندارد درعین حال حتی یک دهم اعداد مزبور نیز به قدری جذابیت دارد که باعث شود برخی با ذبح منافع مردم و کشور، مانع موفقیت فیلترینگ شوند.