فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 عجب کلیپ نابی ……
بار الها در رهت هر کس بمیرد زنده است
#امام_جمعه_شهید
#شهید آل هاشم ره
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹گفتگوی منتشرنشده با شهید رئیسی درباره تحصیلات دانشگاهی: شاگرد اول نبودم ولی سعی می کردم عقب نمانم
😭😭😭😭
انتشار حداکثری با شما ✅
🇮🇷 اتحادیه عماریون
🔺همدلی
🔻انقلابی گری
36.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره احضار شدن سردار قاسم سلیمانی به علت خروج غیر قانونی از کشور به روایت شهید امیرعبداللهیان
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃====
🔹صهیونیست ها چند روز بود آرزو اندیشی و خیال پردازی می کردند؛ مبنی بر این که جمهوری اسلامی ایران با شهادت سید ابراهیم رئیسی، از تحولات مهم منطقه جا خواهد ماند، یا از مواضع دوران ساز خود عقب نشینی خواهد کرد.
🔹اما رهبر معظم انقلاب امروز، تیر خلاص را به آرزوهای اشغالگران صهیونیست زد؛ آنجا که در دیدار آقای اسماعیل هنیه (رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس)، با متانت و قاطعیت تمام فرمود:
🔻"چه کسی باور میکرد روزی در دانشگاههای آمریکا به نفع فلسطین شعار داده و پرچم فلسطین برافراشته شود و چه کسی باور میکرد که روزی در ژاپن و در تظاهرات به نفع فلسطین، به زبان فارسی شعار «مرگ بر اسرائیل» سر داده شود.
🔻در آینده نیز ممکن است در مورد قضیه فلسطین حوادثی اتفاق بیفتد که امروز باور کردنی نیستند.
🔻(با اشاره به آیات قرآنی درباره تحقق دو وعده خداوند به مادر حضرت موسی:) اکنون نیز وعده اول خداوند درباره مردم فلسطین محقق شده و آن، همان غلبه مردم غزه که گروهی کوچک هستند در مقابل گروه بزرگ و قدرتمندِ آمریکا، ناتو، انگلیس و برخی کشورهای دیگر است.
🔻بر همین اساس وعده دوم، یعنی محو رژیم صهیونیستی نیز قابل تحقق است و به لطف الهی آن روزی که فلسطین از «بحر» تا «نحر» تشکیل شود، فرا خواهد رسید".
🔹این، وقار و ابهت مقتدایی است که این روزها، بار سنگین شهادت رئیس جمهور مکتبی و و زیر کاردان امور خارجه، بر سینه او سنگینی می کند.
🔹چنین حکمت و صلابت و متانتی، بدون عنایات حضرت ولی عصر (عج) ممکن نیست. ان شاء الله ادعیه زاکیه و هدایت های آن به آن امام زمان (ع)، پشت و پناه نائبش تا روزگار ظهور باشد.
ان شا ءالله
🎀نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم‼️
🔻فلسفه شهادت و آزادی خرمشهر از نگاه امام خمینی (ره)
🔹 اذناب امریکا باید بدانند که شهادت در راه خدا مسئله ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه های نبرد مقایسه شود. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است.
🔹نباید شهادت را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. تمامی اینها خیالات باطل ملی گراهاست.
🔹ما می گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الاّ الله » را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. پس ای فرزندان ارتشی و سپاهی و بسیجی ام، و ای نیروهای مردمی، هرگز از دست دادن موضعی را با تأثر و گرفتن مکانی را با غرور و شادی بیان نکنید که اینها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه با آخرت.
هدایت شده از کانال شهید سید حسن روح الامینی
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹تصاویر شهید آیت الله رئیسی از کودکی تا شهادت.
#شهید_خادم
نثار روحشان بخوانید فاتحه مع الصوات ۳۱۳یا زهرا التماس دعا
📜 #زیارتنامه_شهدایِ_کربلا
بِسْمِٱللّٰهِٱلرَّحْمٰنِٱلرَّحیٖمِ
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰا اَوْلـیٖـٰاءَٱللّٰـهِ وَ اَحِـبـٰائَــهُۥ ❀
سلام برشما اى اوليای خدا ودوستانش
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰا اَصْـفـیٖـٰاءَٱللّٰـهِ وَ اَوِدّٰائَــهُۥ ❀
سلام برشما اى برگزيدگان خدا ودوستدارانش
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ دیٖـنِ ٱللّٰـهِ
سلام برشما اى ياوران دين خدا
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ رَسُـولِ ٱللّٰـهِ
سلام برشما اى ياران رسول خدا
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ اَمـیٖـرِٱلْـمُـؤْمِـنـیٖـنَ
سلام برشما اى ياران اميرمؤمنان
🌹اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ فـٰاطِـمَـةَ سَـیِّـدَةِ نِـسـٰاءِٱلْـعـٰالَـمـیٖـنَ
سلام برشما اى ياران فاطمه بانوى زنان جهانيان
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ اَبـیٖ مُـحَـمَّـدِِ ٱلْـحَـسَـنِ بْـنِ عَـلـیِّٖ ٱلْـوَلـیِّٖ ٱݪـنّـٰاصِـحِ
سلام برشما اى ياران حضرت ابامحمّد حسن بن على؛آن دوست خيرخواه
🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکُـمْ
یـٰااَنْـصـٰارَ اَبـیٖ عَـبْـدِٱللّٰـهِ
سلام برشما اى ياران اباعبدالله
✨بِـاَبـیٖ اَنْـتُـمْ وَاُمّـیٖ طِـبْـتُـمْ
پدرومادرم به فداىِ شما
✨وَطـٰابَـتِ ٱلْـاَرضُ ٱلَّـتـیٖ فـیٖـهـٰا دُفِـنْـتُـمْ
براستى پاكيزه شديد وپاكيزه گشت آن زمينى كه شمادرآن مدفون شديد
✨وَفُـزتُـمْ فَـوزََٱ عَـظـیٖـمََـٱ
وبه رستگارىِبزرگى رسيديد
✨فَـیـٰا لَـیْـتَـنْـیٖ کُـنْـتُ مَـعَـکُـمْ فَـاَفُـوزَ مَـعَـکُـمْ
پس اى كاش من هم باشما رستگار گردم.
هدایت شده از کانال شهید سید حسن روح الامینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
*صلواتهای مخصوص عصر جمعه*
*صَلَوَاتُ اللّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمِيعِ خَلْقِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ السَّلامُ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ*
✨✨✨✨✨
*اللهم صل علی محمد و آل محمد الاُوصِیاءِ المُرضیِّینَ بِاَقضَلِ صلواتکَ و بارِک*
*عَلیهم بِ افضَلِ بَرَکاتِکَ وَ علیه و علیهم السَّلامُ و علی اَرواحِهِم وَ اجسادِهِم و رَحمَةُ الله و برکاتُهُ*
✨✨✨✨✨
*صَلَواتُ اللهِ و صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ و انبیائِهِ و رُسُلِهِ و جَمیِعِ عُلی محمد و آل*
*محمد و الَّسلامُ عَلَیهِ و علیهم و رحمَةُ الله و برکاتُهُ*
✨✨✨✨✨
*« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتی لایَبقی صَلوۀً اَللّهُمَّ بارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتّی لا یَبقی بَرَکَۀً اَللّهُمَّ وَ سَلِّم عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتی لایَبقی سَلامٌ وَ ارحَم مُحَمَّداً وَ آلِ مُحَمَّدٍ حَتّی لایَبقی رَحمَۀً »*
✨✨✨✨✨
*« اَللّهُمَّ اجعَل صَلَواتِکَ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ »*
✨✨✨✨✨
*« الَلّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٍ وَ آلِه مَا اختَلَفَ المَلَوان وَ تَعاقَبَ العَصرانِ وَ کَرَّالجَدیدانِ وَ ستَقبَلَ الفَرقَدانِ وَ بَلِّغ رُوحَهُ وَ اَرواحَ اَهلِ بَیتِهِ مِنَّا التَّحِیَّۀَ وَ السَّلامُ »*
✨✨✨✨✨
*اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ، وَأَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ.*
*اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
⭕️ این سه نفر در تشییع پیکر مطهر رئیس جمهور محبوب #خادم_الرضا آیت الله رئیسی شرکت نکردند
🔻 میدونید چرا؟
١. چون لیاقت نداشتند.
٢. چون حقد و کینه از نظام و انقلاب و کارگزاران صدیق انقلاب دارند.
٣. چون اینها در زمان ریاست جمهوری به بیماری #خود_رهبر_پنداری دچار بودند، برعکس رئیسی که خود را نه تنها رئیس جمهور بلکه خادم مردم میدانست.
۴. چون از حضور در انظار مردم میترسند.
۵. چون اطرافیان فاسد دارند.
۶.چون اگر شرکت میکردند کدخدا ناراحت و فالورهای اینستاگرامی آنها ریزش میکرد.
٧. چون خدمت به مردم و ارتقای ایران را اصل نمیدانند.
٨. چون اطرافیان آنها دارای محکومیت های مختلف قضایی دارند.
*💞 #عاشقانه_دو_مدافع*
*📚 #قسمت_یازدهم*
_دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو...
حدوداً یہ سال پیش اوݧ موقع همراه دوستتوݧ خانم شایستہ بودید(مریم رو میگفت)
همینطور کہ میبینید کمتر دخترے پیدا میشہ که مثل شما تو دانشگاه چادر سرش کنہ، حتے صمیمے تریـݧ دوستتوݧ هم چادرے نیست. البتہ سوءتفاهم نشہ مـݧ خداے نکرده نمیخـوام ایشـونو ببرم زیر سؤال.
_خلاصہ ک اولیـݧ مسئلہ اے ک توجہ مـݧ رو نسبت به شما جلب کرد ایـݧ بود.
اما اوݧ زماݧ فقط شما رو بخاطر انتخابتوݧ تحسیـݧ میکردم.
بعد از یہ مدت متوجہ شدم یہ سرے از کلاساموݧ مشترکه.
_با گذشت زماݧ توجہ مـن نسبت به شما بیشتر جلب میشد، سعے میکردم خودمو کنترل کنم و براے همیـݧ هر وقت شمارو میدیم راهمو عوض میکردم و همیشہ سعے میکردم از شما دور باشم تا دچار گناه نشم.
_اما هرکارے میکردم نمیشد با دیدن رفتاراتوݧ و حیایے که موقع صحبت کردݧ با استاد ها داشتید و یا سکوت توݧ در برابر تیکہ هایے ک بچہ هاے دانشگاه مینداختن
_نمیتونستم نسبت بهتوݧ بی اهمیت باشم دستم رو گذاشتہ بودم زیر چونم و با دقت به حرفاش گوش میدادم و یہ لبخند کمرنگ روے لبام بود.
به یاد سہ سال پیش افتادم مـݧ وروزهاے ۱۷-۱۸سالگیم و اتفاقے که باعث شده بود مـݧ اینے ک الآن هستم بشم
اتفاقے ک مسیر زندگیمو عوض کرد.
_اما سجادے اینارو نمیدونست برگشتم به سہ سال پیش و خاطرات مثل برق از جلوے چشمام عبور کرد.
یہ دختر دبیرستانے پرشر و شوروساده و در عیـݧ حال شاگرد اول مدرسہ.
_واسہ زندگیم برنامہ ریزے خاصے داشتم
در طے هفتہ درس میخوندم و آخر هفتہ ها با دوستام میرفتیم بیروݧ
از همـــوݧ اول خوانواده ے مذهبے داشتم اما مـݧ خلاف اونا بودم.
_اوݧ زماݧ چادرے نبودم و در عوض با مد پیش میرفتم از هموݧ اول علاقہ ے خاصے بہ نقاشے داشتم و استعدادمم خوب بود. همیشہ آخر هفتہ ها که میرفتیم بیروݧ بچه ها کاغذ و مداد میوردݧ تا مـݧ چهرشونو بکشم.
_یہ روز که با بچہ ها رفتہ بودیم بیروݧ
مینا(یکے از بچه ها مدرسہ )اومد
همراهش یہ پسر جوون بود
همہ ما جا خوردیم، اومد سمت مـݧ و گفت: سلام اسما جاݧ
بعد اشاره کرد به اوݧ پسر جووݧ و گفت ایشوݧ برادرم هستن رامیـݧ.
رامیـݧ اومد سمت مـݧ ، دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم.
با تعجب بہ دستش نگاه کردم و چند قدم رفتم عقب.
مینا دست رامیـݧ رو عقب کشید و در گوشش چیزے گفت
که باعث شد رامیـݧ ازم معذرت خواهی کنہ
گفتم خواهش میکنم و رفتم سمت بچه ها.
مینا اومد کنارمو گفت اسماء جوݧ میشہ چهره ے برادر مـݧ هم بکشے؟
_خیلے مشتاقہ
لبخندے زدم و گفتم
نه عزیرم اولاً که مـݧ الآن خستم، دوماً مـݧ تا حالا چهره ے یه پسرو نکشیدم ببخشید.
رامیـݧ که پشت سرما داشت میومد وسط حرفم پرید و گفت ایرادے نداره. یه زماݧ دیگہ مزاحم میشیم بالأخره باید از یہ جایے شروع کنے. مـݧ باعث افتخارمہ که اولیـݧ پسرے باشم ک شما چهره شو میکشید.
_دست مینارو گرفت و گفت پس فعلاً و ازم دور شدݧ. اوݧ شب خیلے ذهنم مشغول اتفاقاتے بود که افتاده بود....
_اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت
آخر هفتہ با دوستام رفتیم بیروݧ.
مشغول حرف زدݧ بودیم که دوباره مینا و رامیـݧ اومد.....
رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود...
✍ ادامه دارد ....
*💞 #عاشقانه_دو_مدافع*
*📚 #قسمت_دوازدهم*
_رامیـݧ پشتش چیزے قایم کرده بود...
اومد طرف مـݧ و بالبخند سلام کرد و یہ دستہ گل روگرفت سمت مـݧ
_با تعجب بہ بچہ ها نگاه کردم زیر زیرکے نگاهموݧ میکردݧ و میخندیدݧ
جواب سلامشو دادم وگفتم:بابت؟
چند قدم رفت عقب و گفت بابت امروز که قراره چهره ے منو بکشید
اما...
_دیگہ اما نداره اسما خانم لطفاً قبول کنید، ایـݧ گل ها رو هم بگیرید اگہ قبول نکنید ناراحت میشم
_گل هارو ازش گرفتم
یہ دستہ گل قرمز بزرگ
گل و گذاشتم رو صندلے و کاغذو تختہ شاسے رو برداشتم
رامیـݧ کلےذوق کرد و پشت سرهم ازم تشکر میکرد.
_خندم گرفتہ بود.
بچہ ها ازموݧ دور شدن و هر کس به کارے مشغول بود فقط مـنو رامیـݧ موندیم.
به صندلے روبروم ک ۵-۶متر با صندلے مـݧ فاصلہ داشت اشاره کردم وازش خواستم اونجا بشینہ و در سکوت شروع کردم به کشیدݧ
رامیـݧ شروع کرد بہ حرف زدن اسماء خانم میدونید گل رز قرمز نشانہ ے علاقست؟؟
_با سر حرفشو تأیید کردم
وقتے بہ یہ نفر میدے ینے بهش علاقہ دارے
بہ روے خودم نیوردم و خودمو زدم به اوݧ راه
مـݧ دانشجوے عکاسے هستم
و ۲۳سالمہ وقتے مینا گفت یکے از دوستاش استعداد فوق العاده اے تو طراحے داره مشتاق شدم که ببینمتوݧ. شما خیلے میتونید به مـݧ کمک کنید
_حرفشو قطع کردم و گفتم:
ببخشید میشہ حرف نزنید شما نباید تکوݧ بخورید وگرنہ من نمیتونم بکشم.
بلہ بلہ چشم.معذرت میخوام
نیم ساعت بعد کارم تموم شد
رامیـݧ هم تو ایـݧ مدت چیزے نگفت
به نقاشے یہ نگاهے کردم خیلے خوب شده بود.
از جاش بلند شد و اومد سمتم تختہ شاسے رو ازم گرفت و با اخم نگاهش کرد.
بعد تو چشام نگاه کرد و گفت:ایـݧ منم ؟