8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 ماجرای نذر پیرزن و جلوگیری سرباز عراقی
🏴یاأباالفضل
به کانال مذهبی بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/2104361717C44cf884f57
حاج منصور ارضی میگه:
شهید رییسی پیکرش علی اکبر شده بود
کوچیک😭
اربا اربا
سوخته
#شهید_جمهور
@khabarekotahh
هدایت شده از کانال شهید سید حسن روح الامینی
🎁سه صلوات و یک حمد و سه توحید
🏴 بخوانیم و هدیه کنیم به روح مطهر شهید سیدابراهیم رئیسی خادم الرضا و جمیع شهدا🌹🕊
*💞 #عاشقانه_دو_مدافع*
*📚 #قسمت_هفتم*
بعد دانشگاه منتظر بودم ڪ سجادے بیاد و حرفشو تموم کنه اما نیومد...
پکرو بی حوصلہ رفتم خونہ
تارسیدم ماماݧ صدام کرد...
اسماااااا
سلام جانم ماما؟
سلام دخترم خستہ نباشے
سلامت باشے ایـݧ و گفتم رفتم طرف اتاقم
ماماݧ دستم و گرفٺ و گفت:
کجا؟ چرا لب و لوچت آویزونہ؟
هیچے خستم
آهاݧ اسماء جاݧ مادر سجادے زنگ
برگشتم سمتش و گفتم خب؟ خب؟
مامان با تعجب گفت:چیہ؟ چرا انقد هولے
کلے خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ
اخہ ماماݧ ک خبر نداشت از حرف ناتموم سجادے...
گفت ڪ پسرش خیلے اصرار داره دوباره باهم حرف بزنید
مظلومانہ داشتم نگاهش میکردم
گفت اونطورے نگاه نکـݧ
گفتم ک باید با پدرش حرف بزنم
إ ماماݧ پس نظر من چے؟؟
خوب نظرتو رو با هموݧ خب اولے ک گفتے فهمیدم دیگہ
خندیدم و گونشو بوسیدم
وگفتم میشہ قرار بعدیموݧ بیروݧ از خونہ باشه؟
چپ چپ نگاهم کرد و گفت:
خوبہ والاجوون هاے الاݧ دیگہ حیا و خجالت نمیدونـݧ چیہ ما تا اسم خواستگارو جلوموݧ میوردن نمیدونستیم کجا قایم بشیم
دیگہ چیزے نگفتم ورفتم تو اتاق
شب ک بابا اومد ماماݧ باهاش حرف زد
ماماݧ اومد اتاقم چهرش ناراحت بودو گفت
اسماء بابات اصـݧ راضے ب قرار دوباره نیست گفت خوشم نیومده ازشوݧ...
از جام بلند شدم و گفتم چے؟ چرااااااا ؟
ماماݧ چشماش و گرد کرد و با تعجب گفت؟
شوخے کردم دختر چہ خبرتہ
تازه ب خودم اومد لپام قرمز شده بود....
ماماݧ خندید ورفت بہ مادر سجادے خبر بده مث ایـݧ ڪ سجادے هم نظرش رو بیرون از خونہ بود
خلاصہ قرارموݧ شد پنج شنبہ
کلے ب ماماݧ غر زدم ک پنجشنبہ مـݧ باید برم بهشت زهرا ...
اما ماماݧ گفت اونا گفتـݧ و نتونستہ چیزے بگہ...
خلاصہ ک کلے غر زدم و تو دلم ب سجادے بدو بیراه گفتم.....
دیگہ تا اخر هفتہ تو دانشگاه سجادے دورو ورم نیومد
فقط چهارشنبہ ک قصد داشتم بعد دانشگاه برم بهشت زهرا بهم گفت اگہ میشہ نرم ...
ایـݧ از کجا میدونست خدا میدونہ هرچے ک میگذشت کنجکاو تر میشدم
بالاخره پنج شنبہ از راه رسید..
✍ادامه دارد ....
*💞 #عاشقانه_دو_مدافع*
*📚 #قسمت_هشتم*
بلاخره پنج شنبہ از راه رسید...
قرار شد سجادے ساعت۱۰ بیاد دنبالم
ساعت ۹/۳۰ بود
وایسادم جلوے آینہ خودمو نگاه کردم
اوووووم خوب چے بپوشم حالااااااا
از کارم خندم گرفت
نمیتونستم تصمیم بگیرم همش در کمد و باز و بستہ میکردم
داشت دیر میشد کلافہ شدم و یه مانتو کرمی با یہ روسرے همرنگ مانتوم برداشتم و پوشیدم
ساعت۹:۵۵دیقہ شد
۵ دیقہ بعد سجادے میومد اما مـݧ هنوز مشغول درست کردݧ لبہ ے روسریم بودم کہ بازے در میورد
از طرفے هم نمیخواستم دیر کنم
ساعت ۱۰:۰۰ شد زنگ خونہ بہ صدا دراومد
وااااااے اومد مـݧ هنوز روسریم درست نشده
گفتم بیخیال چادرمو سرکردم و با سرعت رفتم جلو در
تامنو دید اومد جلو با لبخند سلام کرد و در ماشیـݧ و برام باز کرد
اولیـݧ بار بود کہ لبخندشو میدیدم
سرمو انداختم پاییـݧ و سلامے کردم و نشستم داخل ماشیـݧ
تو ماشیـݧ هر دوموݧ ساکت بودیم
من مشغول ور رفتـݧ با رو سریم بودم
سجادے هم مشغول رانندگے
اصـݧ نمیدونستم کجا داره میره
بالاخره روسریم درست شد یہ نفس راحت کشیدم کہ باعث شد خندش بگیره
با اخم نگاش کردم
نگام افتاد بہ یہ پلاک کہ از آیینہ ماشیـݧ آویزوݧ کرده بود
اما نتونستم روشو بخونم
بالاخره ب حرف اومد
نمیپرسید کجا میریم؟
منتظر بودم خودتوݧ بگید
بسیار خوب پس باز هم صبر کنید
حرصم داشت درمیومد اما چیزے نگفتم
جلوے یہ گل فروشے نگہ داشت و از ماشیـݧ پیاده شد
از فرصت استفاده کردم
پلاک و گرفتم دستم و سعے کردم روشو بخونم یہ سرے اعداد روش نوشتہ اما سر در نمیوردم
تا اومدم ازش عکس بگیرم
از گل فروشے اومد بیروݧ...
هل شدم و گوشے از دستم افتاد...
✍ ادامه دارد ....
چند سال قبل، وقتی با یکی از تجربه گران
نزدیک به مرگ مصاحبه میکردم، مطلبی در
مورد آیت الله رئیسی گفت که همان ایام در
کتاب تقاص به این موضوع اشاره شد.
ایشان میگفت در مرور اعمالم به مطلبی
رسیدم در مورد انتخابات ۱۳۹۶
آن ایام پیامی برای من و برخی دوستان
ورزشکارم آمد که تهمت به یکی از نامزدهای
انتخابات (آقای رئیسی) بود.
من شک کردم و این پیام را ارسال نکردم، حتی
با دوستم صحبت کردم و گفتم این حرف صحت
ندارد، اما دوستم این پیام را در کانال و صفحه
خود بازنشر داد.
آن سال آقای رئیسی به خاطر تهمتها و
جوسازیهای رسانه ای رای نیاورد اما...
در آن سوی عالم نکات عجیبی دیدم. دوست من
با آنکه میدانست این پیام صحت ندارد، اما به
خاطر گرایش های سیاسی آن را پخش کرد.
من دیدم که چهار هزار نفر پیام او را دیده بودند
و چهار هزار تهمت در نامه عمل او نوشته شده بود.
چهار هزار تهمت که یکی از آنها برای شقاوت انسان
کافی است. او حسابی خودش را گرفتار کرده بود...
📙 کتاب تقاص اثر گروه شهید هادی
.
🔴قلمت بشکند ای تاریخ اگر ننویسی از خاخام های یهودی تا طالبان و بقیه جهانیان آمدند و یک چهارم جمعیت ملتهای جهان عزای عمومی اعلام کردند؛ اما روحانی، احمدینژاد، خاتمی و ..... حتی در نماز بر پیکر این شهدای مظلوم حضور پیدا نکردند .
یا شاید هم در پستوهای سقیفه برای انتخابات 50 روز دیگر نقشه فتنه ها و رسیدن به گندم ری و کودتا علیه ولایت و مظلومیت علی زمانه را می کشند و تیم جنگ روانی را مهیا میکنند.... یا شاید خجالت زده از تخریب، سیاهنمایی، طعنه و تهمت هایشان هستند و از حضور دهها میلیونی ملت ایران هراسان و شرمنده اند..... !؟؟؟!!! ولی نه اینها نفاق و وقاحتشان نجومی تر از این رذیلتهاست..
فراموش نمیکنیم حجم لجن بودنتان را.
🚨🚨#مهم | قلمت بشکند ای تاریخ اگر ننویسی از خاخام های یهودی تا طالبان و بقیه جهانیان آمدند اما روحانی و احمدی نژاد و خاتمی ها حتی در نماز بر پیکر این شهدای مظلوم حضور پیدا نکردند‼️‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاجی غذای ساده به مزاج این حضرات مسئول نمی ساخت...
اما خوب و متین جوابشون و دادی که شام از هیئت هم باشه تبرکه!
در یکی از جلسات سران قوا وقتی لاریجانی و روحانی مهمان آقای رئیسی بودند در کنفرانس خبری به شام ساده آقای رئیسی کنایه و طعنه زدند...
لاریجانی گفت اطعام مساکین... روحانی گفت از هیئت های بغل گرفتن...
خیلی فرقه بین اینکه کی مسئول باشه... خیلی...
تو این چندساله بارها این جمله رو تو قضایای مختلف می نوشتند میگفتند فرق داره کی رئیس جمهور باشه... فکر کنم الان دیگه خیلی ها فرقشو فهمیدن!💔
لعنت خدا بر منافقین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی رئیس جمهور در دیدار با مردم
درخواست کرد که پشتی ها رو جمع کنند چون بقیه مردم پشتی ندارند
اما باز هم عده ای تمسخر کردند از جمله رشیدپور مجری معلوم الحال که در توییتی به این اقدام رئیس جمهور و عملکردش طعنه زد!! ما یادمون نمیره چطور مجیز روحانی رو می گفتند و به سید محرومان طعنه می زدند...یادمون نمیره...
این متن را یک بار نه چند بار کامل بخوانیم
✅در دولت رئیسی بدهیهای چند صد میلیارد تومانی دولت
به شهرداری ها،
به بیمه ها،
به طلبکاران اوراق مشارکت،
به بانک مرکزی
و .... پرداخت شد؛
✅در دولت رئیسی دیگر اسکناس بدون پشتوانه چاپ نمیشود؛
✅در دولت رئیسی آب آشامیدنی از خلیج فارس به یزد و ... لوله کشی شد؛
مشکل آب آشامیدنی بسیاری از شهرها از جمله سنندج همدان و ...حل شد؛
✅جزیره آشوراده در استان گلستان بیش از ۳۰ سال متروکه بود،
در دولت رئیسی احیاء شد؛
🔸 خوشحالی مردم
🔸افزایش کسب و کار
🔸 رونق گردشگری
🔸 پاک شدن محیط زیست
و ...
✅راه اندازی کارخانه ارج و .... را دولت روحانی محال می دانست،
ولی در دولت رئیسی راه اندازی و فعال شد؛
✅تولید گندم از ۵ / ۴ میلیون تن درپایان دولت روحانی به حدود ۱۱ میلیون تن در دولت رئیسی رسیده است
و امسال قطعا بیشتر میشود؛
✅در دولت رئیسی نسخه های پزشکی الکترونیکی شد؛
🔸 جلوگیری از سو ء استفاده ها
🔸 تسهیل کار بیماران و پزشکها و داروخانه ها و بیمارستان ها ...
✅در دولت رئیسی میزان روابط تجاری با روسیه از زیر ۳ میلیارد دلار به بالای ۱۵ میلیارد دلار رسید؛
✅در دولت رئیسی قرار دردهای تجاری بین ایران و ترکیه از کمتر از ده میلیارد دلار به حدود ۳۰ میلیارد دلار رسید؛
✅در دولت رئیسی توقف واردات گاز از ترکمنستان حل شد،
🔸 بدهی های چندین ساله ایران به ترکمنستان که از خیانت های برجام بود توسط دولت رئیسی پرداخت شد؛
🔸 قرار داد سوآپ گازی اقدامی بزرگ در
منافع کشور، حل مشکل گاز منطقه شمال
🔸فروش گاز به آذربایجان از طریق ترکمنستان و ....نصیب ایران شد
✅در دولت رئیسی ایران بعد از ۱۲ سال تماشاچی بودن در سازمان شانگهای عضو رسمی و فعال شانگهای شد؛
✅در دولت رئیسی رشد تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه ۵۰ درصد بیشتر شده؛
✅در دولت رئیسی با مدیریت صحیح در توزیع ارد و پخت نان، از قاچاق میلیونها تن ارد جلو گیری شد
البته بازهم باید کنترل بیشتر شود؛
امیدواریم در مورد سوخت هم این موفقیت حاصل شود.
✅در دولت روحانی ۲ میلیارد لیتر بنزین با قیمت ۶٠ درصد ارزانتر پیش فروش شده بود و پولهایش راهم هزینه کرده بودند؛
و بدهی اش برای دولت رئیسی مانده بود
♦️در دولت رییسی بدون هیاهو و با اخلاص و فداکاری ... این بدهی ناجوانمردانه دولت روحانی
جبران شد؛
🔅در دولت رئیسی بیمارستان ۳۰۰ تختخوابی شهریار که ۳۴ سال نیمه کاره مانده بود تکمیل و راه اندازی شد؛
🔅در دولت رئیسی خلیج گرگان بعد از سالها لایروبی شد و آب در آن جاری شد؛
🔅در دولت رئیسی با همت جانانه و تلاش خالصانه تولید کنندگان به خود کفایی تولید کاغذ رسیدیم؛
🔅 در دولت رئیسی بیمارستان در منطقه تجریش تهران که بیش از ده سال متروکه بود راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت؛
🔸 پیش بینی تکمیل این بیمارستان ۶۰ ماه بود در دولت رئیسی ۲۲ ماهه تکمیل شد!
🔅در دولت رئیسی پالایشگاه نفت اصفهان معجزه آسا به روز رسانی شد؛
🔸حذف ۳۰۰ تُن گوگرد از آسمان ایران .
🔸درآمد زایی روزانه ۱/۲۵۰ میلیون دلار
🔸 تولید روزانه ۱۶ میلیون لیتر سوخت پاک با استاندارد های یورو ۵
🔸برخورداری از بروزترین تکنولوژیهای جهان
🔅در دولت رئیسی دریافت مالیات
از مراکز تولیدی ۵ درصد کاهش یافت و این کاهش ادامه دارد؛
🔸 افزایش تولید
🔸افزایش اشتغال
🔅در دولت رئیسی کنفرانس صلح افغانستان در تهران با موفقیت و پیروزی بسیار بزرگی تشکیل شد؛
🔸 تحقیر آمریکا در منطقه
🔸 دفع خطر از شرق کشور
🔸 تبدیل تهدیدات طالبان به فرصت
🔅 در دولت رئیسی با عزت و قدرت مذاکرات وین دنبال شد؛
🔸 موجب رسوایی آمریکا و اروپا شد
🔸بر خلاف مذاکرات امتیاز ندادیم
🔸 آمریکا و اروپا تحقیر شدند
🔸 موفقیت بزرگی در دیپلماسی نصیب ایران شد
🔸 حربه ها و تبلیغات آمریکا و اروپا علیه ایران شکست خورد
🔅در دولت رئیسی قرار داد ۲۵ ساله ایران و چین به اجرا در آمد؛
🔅در دولت رییسی طلب قدیمی ایران از انگلیس، ۲۵۰ میلیون پوند دریافت شد؛
🔸 طلب یک میلیارد و ششصد میلیون دلار از دولت عراق دریافت شد؛
🔅در دولت رئیسی با شجاعت و اقتدار نفت ایران فروخته شد و پولش را هم گرفتیم؛
🔸 قبلا میگفتند بیش از ۲۰۰ هزار بشکه اجازه فروش نداریم و پولش را هم نمیدادند!
الان بیش از یک میلیون نفت میفروشیم؛
🔅در دولت رئیسی رشد اقتصادی از منفی زیر صفر به بیش از ۴ درصد رسید؛
🔅در دولت رئیسی محل خوش گذرانی باندهای خانوادگی و دارو دسته اشان بمیزان ۱۸۰ میلیارد تومان فروخته شد؛
🔸هزینه آن صرف
احداث پل استراتژیک روی آب
و وصل کردن قشم به بندر عباس که درحال اجرا است شد.
🏴همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا»ی آقا بودند ،ابراهیم. همه نگران بودند.
🤲همه از دیشب میگفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صفهای قامت بسته پشت شانههای آقا. صفهای توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیونها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانههایش نلرزید. کوه انگار.
◾️ مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسهای یا فاتحهای. رفت و توی دفترش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتیهای همسایهها. آقا حواسش هست ابراهیم.
◾️ مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچهها را بغل میکند. به آدم بزرگها میگوید هیچ نگران نباشید. خللی پیش نمیآید. سکنات او آراممان میکند.
◾️ ابراهیم تو توی دامن کوهها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی دادهایم این داغ را.
◾️ حالمان خوب است، کوهِمان استوار هنوز. نگران ما نباش.