eitaa logo
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
2.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
101 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
شایدم واسه همینه یه سریا از مدل موهای دم اسبی بدشون میاد😐😝😜🤣🤣😂 @Ekip_haji739
ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺖ ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺯﺕ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻣﻨﻮ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭی؟ ﺑﮕﻮ : ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻳﮏ ﮐﻴﻠﻮ شکر !!!! ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﻴﮑﺎﺭﻥ ﻣﻴﺮﻥ ﻣﻴﺸﻤﺎﺭﻥ . ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺭی .... باﻭﺭ کن ﻣﻦ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻻﻥ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺸﻤﺮﻩ ﺗﺎﺯﻩ ﺷﺪﻩ ۵۰ ﮔﺮﻡ 😂😂🖐😝😝😝 @Ekip_haji739
شما به بمب اتمی که خنثی نشده دست بزن ولی به دختری که داره خط چشم میکشه ، هرگز دست نزن ... چون شاید از اولی جون سالم بدر ببری ولی از دومی هرگز😐😐😝😝😝😜😁😂😂😂😂😂 @Ekip_haji739
بچه ها غصه نخورین یه روزی ام میرسه همه این بدبختیا تموم میشن ... و بدبختیای جدیدی شروع میشن! بهتون قول میدم!!!😐😐🤣🤣🤣😂😂 @Ekip_haji739
حاج مھــد؎ خیلے بہ من احتــرام مےگذاشت و اهـل بھــانہ‌گیر؎ نبود؛ اوایل ازدواج‌مان تجــربہ‌ام در خانہ‌دار؎ و آشپز؎ ڪامل نبود. حاجے ماڪارونے را خیلے دوست داشت. یڪ روز ظھــر پیشنھـاد داد ماڪارونے درست ڪنم. گفتم: در پختنش خیلے وارد نیستــم. گفت: عیبے ندارد، من تا حــدود؎ بلدم و ڪمڪت مےڪنم. قابلمہ‌ا؎ را رو؎ اجـاق گاز گذاشتیم و ماڪارونےها را داخلش ریختیم. در قابلمہ را هم گذاشتیم و منتظر پختنش شدیم. وقتے در قابلمہ را برداشتم، دیدم ماڪارونےها بہ هم چسبیــده بودند و هیچ شبـاهتے بہ ماڪارونے نداشتند. رفتــار حاجے خیلے بزرگوارانہ بود. اصلا چیز؎ نگفتنـد؛ اتفــاقا از غـذا هم تعریف مےڪردند و مےگفتند: بہ‌بہ! چقـدر خوشمــزه است. @Ekip_haji739
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
' ✨﷽✨ #حبیبه_خدا🖤•• #قسمت_هشتم8⃣•• ✨ اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ
' ✨﷽✨ ❤️•• ⃣•• ✨ اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودِعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُک ✨ 📖 مصحف حضرت زهرا 🔹معصومین ما دارای علومی بودند که از قدرت بقیه افراد خارج هستش. از جمله منابعی که در دست اونها بوده و در این زمینه استفاده میکردند: 🌱مصحف فاطمه 🌱جامعه 🌱جَفر 🌀 مصحف حضرت به نقل جابر جابربن عبدالله انصاری از نزدیکترین صحابه پیامبرﷺ به اهل بیت مخصوصا حضرت زهرا بودند. ایشون تا زمان امام باقر زندگی کرده بودند. 🍂در روایتی از امام صادق اومده: روزی پدرم به جابر گفت:(من سوال خصوصی دارم و میخواهم از تو بپرسم،چه زمانی مقدور است؟) جابر: هر وقت بخواهید حاضرم کسب فیض نمایم. امام باقر با وی دیدار محرمانه کرد و پرسید:جابر! بگو ببینم لوحی را که در دست مادرم (فاطمه) دیده ای چگونه بود؟ و از او در مورد لوح چه شنیدی؟ ▫️جابر گفت: سوگند به خدا روزی پس از ولادت امام حسین برای عرض تهنیت به حضور آن بانو رسیدم،ناگاه لوح سبزرنگی را در دست او دیدم که مثل زمرد می درخشید و در آن نوشته هایی سفیدرنگ مانند نور جلب توجه میکرد. به ایشان عرض کردم:پدر و مادرم به فدایت ای دختر پیامبر! این لوح چیست و در آن چه نوشته؟ فرمودند: این لوحی است از جانب خدا و توسط پیامبرﷺ به من هدیه شده و در آن نام رسول خداﷺ و شوهرم امیرالمؤمنین و فرزندانم درج گردیده. امام باقر آنگاه فرمودند: یاجابر! میتوانی آن را برای من عرضه کنی؟ جابر لوح را آماده کرد و امام باقر بدون توجه به لوح آنچه را در آنجا آمده بود و از حفظ قرائت کرد. جابر میگه: من دقیقا به لوح خود نگاه میکردم، آنچه حضرت میخواند حتی یک حرف با لوحی که در نزد من بود اختلاف نداشت. "۱" 📌پی نوشتها: 📚 ۱. فرائد السمطین:ج۲،ص۱۳۶تا۱۴۱ 🌀ادامه دارد... [°•._🌸@Ekip_haji739🌸_.•°]