حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
وضعِ من را بھ خدا روضـه تو سامان داد ; من اگر گریـھ برایَـت نکنم، میمیرم :))💔
جانِ ناقابـل من ڪاش فداۍِ تو شود : )
اگر این جان بھ فدایت نکنم، میمیرم !
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
جانِ ناقابـل من ڪاش فداۍِ تو شود : ) اگر این جان بھ فدایت نکنم، میمیرم !
شعرهایم همگی درد فراق است...ببخش
صحبت از کرب و بلایت نکنم، میمیرم💔!'
چشمامو مےبندم - Seyed Reza Narimani.mp3
15.54M
چشمامو مے بندم 💔'
- @EKIP_HAJI739 -
Amir Kermanshahi - Cheshmato Beband 1 (128).mp3
4.6M
چشماتوببند خیال ڪن الان ڪربلایے 💔 (:
- @ekip_haji739 -
اربـاب . . .💔
نوڪرروسیـاهنمیخواهـے ؟
زهےخیـالباطل
یعنی منلـایقحرمتمنیستم🚶🏾♂
' @EKIP_HAJI739 '
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
اربـاب . . .💔 نوڪرروسیـاهنمیخواهـے ؟ زهےخیـالباطل یعنی منلـایقحرمتمنیستم🚶🏾♂ ' @EKIP_HAJI7
مگه هرکی که بد شد دل نداره..... 😭
چشماتو ببند، خیال کن الان کربلایی...
AUD-20210925-WA0000.mp3
7.24M
(الهی عظم البلاء)
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
خیلےوقٺمونونمیگیرھرفقا-!🖐🏼
@Ekip_haji739
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیاےمن♥
آقاےمن👑
<👑|♥>
@Ekip_haji739
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
#قسمت_دوم صبح ها که از خواب بیدار می شدم … مادرم تازه، مست🍷 و بدون تعادل برمی گشت خونه …👣 در حالی
#قسمت_سوم
نفهمیدم چطوری خودم رو به بیمارستان رسوندم …😰
قفل در شل شده بود …🔓
چند بار به مادرم گفته بودم اما اون هیچ وقت اهمیت نمی داد …🚶🏻♂💔
بچه ها در رو باز کرده بودن و از خونه اومده بودن بیرون …🚷
نمی دونم کجا می خواستن برن … 😰❔
توی راه یه ماشین با سرعت اونها رو زیر گرفته بود🚗😞
ناتالی درجا کشته شده بود …💔❌
زمان زیادی طول کشیده بود تا کسی با اورژانس تماس بگیره …🚑🕣
آدلر هم دیر به بیمارستان رسیده بود …😔
بچه هایی که بدون سرپرست مونده بودن …
هیچ کس مسئولیت اونها رو قبول نکرده بود...😓
زمانی که من رسیدم، قلب آدلر هم تازه از کار ایستاده بود …🖤
داشتن دستگاه ها رو ازش جدا می کردن …😭
نمی تونستم چیزی رو که می دیدم باور کنم …
شوکه و مبهوت فقط از پشت شیشه به آدلر نگاه می کردم …😨
حس می کردم من قاتل اونهام …⛔️
باید خودم در رو درست می کردم …
نباید تنهاشون می گذاشتم … نباید …😓
مغزم هنگ کرده بود! می خواستم برم داخل اتاق اما دکترها مانعم شدن😑 داد می زدم و اونها رو هل می دادم …
سعی می کردم خودم رو از دست شون بیرون بکشم🚶🏻♂
تمام بدنم می لرزید … شقیقه هام می سوخت و بدنم مثل مرده ها یخ کرده بود … التماس می کردم ولم کنن اما فایده ای نداشت….💔
خدمات اجتماعی تازه رسیده بود …
توی گزارش پزشک ها به مامورین خدمات اجتماعی شنیدم که آدلر بیش از 45 دقیقه کنار خیابون افتاده بوده … غرق خون … تنها...😞
ادامه دارد...
#پسر_آمریکایی